این فیلم 4 بخش پخش میشود که چهار زندگی مختلف را با تمام مشکلاتشان مورد تحلیل قرار میدهد در اپیزود اول فردی به نام نیکلا در تصادفی فلج میشود که در نتیجه مجبور به رفتن پیش فیزیوتراپی به نام لوسیا میشود و عاشق وی شده و … . در داستان دوم فرانکو و مانوئلا زوج جوانی هستند که بدلیل اینکه بچه دار نمیشوند به پزشکی در بارسلونا مراجعه کرده و داستانهای مختلفی را بوجود می آورند و … . در داستان سوم فیلیپو و فاسکو دو همجنس ب-ا-ز هستند که تصمیم به ازدواج میگیرند ولی … . در داستان چهارم فردی به نام ارنستو که یک گارسون در رستوران بزرگ محسوب میشود عاشق کمک سر آشپز انجا میشود ولی …
کارلو خانواده ای از طبقه متوسط ایتالیا،”کارلو” از زندگی یکنواخت خود با همسرش “گیلیا” خسته شده است.”گیلیا” زنی ناامید و عصبی است و رویای خود برای بازیگر شدن را کنار گذاشته است.پسر آنها “پائولو” احساس گمگشدگی و طرد شدن می کند.دختر هفده ساله آنها “ولنتینا” تصمیم می گیرد در نمایشی تلویزیونی شرکت کند.وقتی “کارلو” در انجمن دوران مدرسه با عشق قدیمی خود روبرو می شود زندگی و ازدواجش به خطر می افتد و…
"دیوید" و "جیسون" دو برادر هستند. "دیوید" که سابقا مجری یک برنامه رادیویی بوده بعدها تبدیل به یک تبهکار برونگرا می شود. وقتی "جیسون" بردار کوچک خود را وارد یک نقشه کلاهبرداری املاک در آتلانتیک سیتی می کند، اتفاقات غم انگیزی رخ می دهد...
مادری دو فرزندش امیرمحمد پنج ساله و نوزاد شش ماهه خود را در خانه آپارتمانی تنها میگذارد و به قصد انجام کاری بیرون میرود. در فاصله ای که مادر به خانه بازمیگردد دو کودک او به ویژه امیر محمد، با مشکلات فراوانی روبرو میشوند. مادربزرگ و همسایه ها که دو کودک را در خطر می بینند و نمیتوانند به خانه راه یابند، بیرون آپارتمان ازدحام میکنند…
داستان درمورد مردی است که فکر میکند اگر عشق وارد زندگی او شود آرامش خواهد داشت، برای همین تصمیم میگیرد به زادگاهش برگردد در این حین به طور اتفاقی با دوست دوران کودکی خودش روبرو میشود.
4 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین 5 جایزه و نامزد دریافت 10 جایزه دیگر.
« دکتر اروین ریدنشنایدر » ( جافى ) که در زندان نقشه ى دقیقى براى دستبرد به یک جواهرفروشى طراحى کرده ، پس از آزادى عملیات سرقت را به جریان می اندازد .
1 مرتبه نامزدی جایزه .BAFTA Film Award. همچنین نامزد دریافت 1 جایزه دیگر.
« الیزابت » ( استفان ) و برادرش ، « پل » ( درمى ) در دنیاى خیالى و محصورى که براى خود ساخته اند ، زندگى مىکنند . پس از مدتى مادرشان مىمیرد و « الیزابت » با میلیونرى ازدواج مىکند ، که او نیز خیلى زود از دنیا مىرود . آنان به زندگى رؤیایى سابقشان باز مىگردند .