«زن گربه ای»، «جوکر»، «ریدلر» و «پنگوئن» با همکاری یکدیگر سعی دارند نقشه ای را برای کنترل کل دنیا پیاده کنند، تنها مانع برای آن ها «بتمن» و «رابین» هستند...

  گروهی از جویندگان گنج به وسیله ی زیردریایی آلمان ها در جنگ جهانی دوم برای بدست آوردن و دزدیدن گنجی بزرگ تلاش میکنند...

 یک شکارچی بوفالو به نام مت فلچر (براندو)، وارد کلیسای شهرکی مرزی می شود. او قصد دارد با استفاده از اسب نر نژاد آپالوسایش، با دوست قدیمی اش، پاکو (کامپوس) یک مزرعه ی پرورش اسب به راه بیندازد و زندگی تازه ای را شروع کند…

میلیونری (اته) که در قصر خود زندگی خسته کننده ای را می گذراند، مدام به محبوبه ی قدیمی اش فکر می کند. روزی اعضای یک سیرک، برنامه ی مخصوصی برای او اجرا می کنند. او محبوبه اش (کلاین) را در نقش چابک سوار میان آنان می یابد…

یک شوالیه که خدمتگذار دوک است، اخیراً وارد روستایی می شود که قرار بوده آن جا یک قلعه دفاعی ساخته شود، اما پروژه با شکست روبرو شده. او هم اکنون وظیفه دارد تا با کمک دیگر خدمه آن قلعه را برای دوک مرمت کنند...

در سال 1944،یک کلنل آلمانی قطاری را با گنجینه های فرانسوی پر کرده و به آلمان می فرستد.نیروهای مقاومت باید بدون صدمه زدن به محموله قطار را متوقف کنند...

  بمب افکن نیروهای ناتو، حامل سلاح های هسته ای، ربوده می شود. «جیمز باند» (کانری) پس از ماجراهایی در می یابد که «امیلیو لارگو» (چلی) مرد شماره ی ۲ سازمان «اسپکتر»، مغز متفکر این جریان است. «باند» آرام آرام با «لارگو» و محبوبه اش، «دومینو» (اوژه) رابطه برقرار می کند و …

راهبه ای به نام «ماریا» (اندروز) که به دلیل عشق دیوانه وارش به موسیقی و طبیعت با محیط صومعه هم خوانی ندارد، به عنوان معلمه ی هفت فرزند «ناخدا فون تراپ» (پلامر) به کاخ اشرافی او فرستاده می شود. ناخدا به سفر می رود و «ماریا» بچه ها را با موسیقی آشنا می کند…

سه کابوی به اشتباه بلایی به سر اعضای یک گروه خلافکار می آورند که...

کارول (کاترين دنوو) زن جوان بلژيکي است، که در يک آرايشگاه کار مي‌کند. او از لحاظ روحي دختر آشفته و پريشان است و نسبت به مردان احساس بدي دارد. حتي با پسري که شديدا به او علاقه دارد، نمي‌تواند ارتباط برقرار کند. او در لندن به همراه خواهرش هلن (ايوان فرنوکس)زندگي مي‌کند در حالي که بشدت گوشه گير و خجالتي است. هنگامي که هلن براي گذراندن تعطيلات به همراه دوست پسر متاهلش (لن هنري) به ايتاليا مي‌رود، کارول تنها مي‌ماتد. او پس از انزوا در محيط کار، خودش را در آپارتمانشان محبوس مي‌کند و به مرور اسير ترس‌هاي جنون آور و پارانويايي خودش مي‌گردد و بيماري رواني مي‌شود...

انگلستان، دسامبر سال ۱۹۴۲. اخبار جدیدی درباره دست‌یابی آلمانی‌ها به سلاحی جدید و سری به مقامات انگلیسی می‌رسد. از قرار معلم آلمانی‌ها در نظر دارند موشک‌های پیش‌رفته‌ای به انگلستان پرتاب کنند. انگلیسی‌ها در صدد خنثی کردن پرتاب موشک های پیشرفته آلمانی ها سه نفر را استخدام و …

یک آلمانی که در هند زندگی می کند توسط انگلیسیها مجبور می شود خود را به عنوان یک افسر اس اس جا زده و وارد کشتی که با بار پلاستیک از ژاپن به سمت آلمان حرکت کرده بشود.ماموریت او غیرفعال کردن بمبهای موجود در کشتی است تا کاپیتان نتواند پس از متوقف کردن کشتی به دست انگلیسیها کشتی را غرق کند و...

پس از بی اعتبار شدن به عنوان یک ترسو،یک ملوان در قرن نوزدهم فقط با یک هدف به زندگی خود ادامه می دهد،برای رها کردن خود ...

 داستانی کمدی درباره بزرگترین مسابقه اتومبیل رانی در اوایل قرن بیستم بین نیویورک و پاریس...

“لوتر هگز” آرزو دارد در روزنامه زادگاهش به عنوان یک خبرنگار مشغول بکار شود. وقتی سردبیر روزنامه از او می خواهد در عمارت “سیمون ها” که بیست سال پیش در آن قتلی اتفاق افتاده یک شب را سپری کند، او خود را در آستانه رسیدن به آرزویش می بیند و…

“دایانا اسکات” مدلی جذاب و با نشاط تصمیم خود را گرفته تا مشهور و ثروتمند شود.برای رسیدن به هدفش او حاضر است دست به هر کاری بزند.پس از مدتی با “رابرت گلد” خبرنگار مشهور تلویزیون آشنا می شود.او نه تنها او را به اهالی رسانه و افراد حرفه ای معرفی می کند بلکه خانواده اش را رها می کند تا با او زندگی کند ...

این فیلم درباره فیلمهای باستون بیتون است که بصورت مستند میباشید. موضوع فیلم ریلرودر 1965 است...

زنی گزارش می دهد دختر جوانش ناپدید شده است، اما به نظر می رسد هیچ مدرکی دال بر وجود آن دختر موجود نیست و...

»الیزابت لیپ« (مرکوری) دزد جواهر و محبوبش »ویلیام والتر« (شل)، نقشه ی سرقت خنجری زمردنشان را از موزه ی توپ قاپی استنابول می کشند. »سدریک پیج« (مورلی) مخترع انگلیسی غیر عادی، »جولیو« (سیگال)، ورزشکار لال و »فیشر« (هان) مردی نیرومند هم به کار گمارده می شوند.

در دوران ممنوعیت، کلانتری فاسد و قاچاقچی به نام “گای گیزبورن” رئیس مافیای منطقه “بیگ جیم” را برکنار می کنند. همه این اتفاق را می پذیرند به جز “روبو”، که شمال را کنترل می کند ...