استفانی، دانشجویی که از یک کابوس خشونت آمیز تکراری رنج می برد، به خانه برمی گردد تا تنها کسی را که ممکن است بتواند این چرخه را بشکند و خانواده اش را از مرگ وحشتناکی که ناگزیر در انتظار همه آنهاست، نجات دهد، پیدا کند.
این فیلم، داستان پر از خنده سفر دختری جوان به نام الیف را روایت میکند که میخواست خبرنگار جنگی شود، اما سر از نوشتن طالعبینی در بخش اخترشناسی درآورد.
ریون و پینکی، دو دوست صمیمی، تحت فرماندهی ناخدا سابرتوث، دزد دریایی قدرتمند، مشغول کارند. اما کنتس سیبیلا با حمله به کشتی آنها، سرکشتی باارزشی را میدزدد و پینکی را میرباید. این اقدام، بخشی از نقشه او برای به دام انداختن ناخدا سابرتوث و تصرف سرزمین دزدان دریایی است. حال ریون و ناخدا سابرتوث...
کیت که در منطقهی دنج و خوشمنظرهی "اکو ولی" زندگی میکند، علاوه بر نگهداری و آموزش اسبها، با یک غم بزرگ شخصی هم دست و پنجه نرم میکند. یک روز، دخترش، کلر، سراسیمه، لرزان و در حالی که لباسهایش آغشته به خون غریبهای است، ناگهان مقابل خانهی او ظاهر میشود.
دانشآموزانی که در امتحانات مردود شدهاند، برای ورود به دانشگاه به سهمیه ورزشی روی میآورند و رشته بوکس را انتخاب میکنند. آنها با خوششانسی مراحل منطقهای مسابقات را پشت سر میگذارند؛ اما در سطوح بالاتر رقابت، با چالشها و آیندهای نامعلوم روبرو خواهند شد.
زینب، درست در روزی که قرار است تحصیل خود را در مدرسهی جدیدی آغاز کند، شاهد یک قتل در ساختمانی قرنطینه شده به دلیل شیوع یک بیماری همهگیر میشود. او به همراه اونور، بوراک و مرت تلاش میکنند قاتل را پیش از آنکه وحشت در مدرسه فراگیر شود، پیدا کنند. اما این نقشهی پرخطر، آنها را به مسیری بیبازگشت هدایت خواهد کرد.
داستان درباره "مته" است، پسر نازپرورده تاجر ثروتمندی که پدرش او را به این باور میرساند که در قرن شانزدهم میلادی به عنوان یک خدمتکار در شهری عثمانی تناسخ پیدا کرده است.
نیکولای شیرمر، اسکیباز و فیلمساز، متوجه میشود که یکی از دوستان دوران کودکیاش بدون اینکه به کسی بگوید، در حال تمرین برای صعود و اسکی از ۲۷ کوه در یک سفر است. در همین حین، این سؤال در ذهن او باقی میماند: چرا سالها پیش شریک کوهنوردی و بهترین دوستش را از دست داد؟
جنایات زیستمحیطی خشمشان را برمیانگیزد، بیعدالتیهای روا داشته شده بر زنان به ستوهشان میآورد و فریبکاریهای سبز (گرینواشینگ) بیمارشان میکند. با «پلنگهای سبز» آشنا شوید؛ گروهی شبیه به رابینهودهای امروزی، با رویکردی فمینیستی، که در سرقت از شرکتهای آلاینده و افراد زنستیز تخصص دارند. اما برای نفوذ به گاوصندوق و دستیابی به اطلاعات مهم در مورد بزرگترین هدفشان تا به امروز، ناگزیرند با برنارد، سارقی سالخورده که دیدگاههایش درباره اکوفمینیسم کمی قدیمی است، همکاری کنند.
در شهر آرام و کوهستانی رانی، راننده تاکسی فروتن، شانموغان، یک چیز را بیش از هر چیز دیگری گرامی میدارد – خودروی قدیمی امبسادور خود را. وقتی سرنوشت او را محک میزند، او باید ثابت کند که تا کجا حاضر است برای چیزی که برایش عزیز است، پیش برود.
جسیکا، زن جوانی که در یک عتیقهفروشی کار میکند، احساس بیهدفی میکند. زندگی او با یافتن گردنبندی مرموز که شبیه یادگاری مادر مرحومش است، دگرگون میشود. جسیکا برای کشف ارتباط این گردنبند با گذشته خانوادگیاش، با ...
کرگ، پدری که در حومه شهر زندگی میکند، به شدت شیفته همسایه جدید و بسیار کاریزماتیکش میشود. کوششهای او برای یافتن یک دوست مرد در این سن و سال، به گونهای پیش میرود که خطر نابودی زندگی هر دویشان را در پی دارد.
این داستان درباره جیتا و نصیبن است که در کودکی از هم جدا شدند و حالا در هند و پاکستان به دنبال یکدیگر میگردند تا ببینند آیا سرنوشت آنها را به هم میرساند یا خیر.
یک کارمند سیا که در رمزگشایی خبره است، با تهدید به افشای اسرار سازمان، آنها را وادار میکند تا به او آموزشهای نظامی بدهند. هدف او، یافتن و نابودی گروهی تروریستی است که همسرش را به قتل رساندهاند.