دو نوجوان دبیرستانی معمولی تصمیم میگیرند در آخرین جشن بزرگ قبل از هزاره جدید، یعنی شب سال نو ۱۹۹۹، به طور غیرمنتظرهای وارد مهمانی شوند. وقتی ساعت ۱۲ شب میشود، شب حتی دیوانهوارتر از چیزی میشود که آنها تصور میکردند.
این فیلم به بررسی زندگی رابی ویلیامز از کودکی، عضویت در گروه تیک دت و موفقیتهایش به عنوان یک هنرمند انفرادی میپردازد. همچنین به چالشهای شهرت و موفقیت در زندگی او اشاره میکند.
در سال ۲۰۰۸، گروهی متشکل از مردانی دانمارکی و اروپایی، بزرگترین سرقت تاریخ دانمارک را در خاک این کشور به انجام رساندند. در این میان، کاسپر، بوکسوری که دیگر امیدی به آینده نداشت، از سوی طراحان خارجی این سرقت، فرصتی برای برنامهریزی دزدی به او پیشنهاد شد.
سگ پلیس و صاحبش در حین انجام وظیفه مجروح میشوند و طی یک عمل جراحی به هم متصل میشوند و "مرد سگی" متولد میشود. او وظیفه دارد از مردم محافظت کند و در عین حال، باید با نقشههای شیطانی پتی گربه مقابله کند.
موفاسا، تولهای یتیم، با شیر نجیبی به نام تاکا آشنا میشود. این دیدار، ماجرایی را برای گروهی از موجودات آغاز میکند که در جستجوی هویت و سرنوشت خود هستند.
داستان در مجموعهای از آپارتمانها در آیندهای نه چندان دور رخ میدهد. این داستان، زندگی روزمرهٔ آشنا، ماجراهای بهیادماندنی، و رنج و لذت شناختن فردی دیگر را به نمایش میگذارد.
پس از دریافت فراخوانی غیرمنتظرهای از اجداد راهنمای خود، موآنا باید به دریاهای دوردست اقیانوسیه و آبهای خطرناک و از دست رفتهای سفر کند تا ماجراجوییای را تجربه کند که هیچگاه با آن روبرو نشده است.
یک قاتل حرفه ای که فکر می کرد دوران کاری اش به پایان رسیده، وقتی از طرف شرکت برای آموزش یک قاتل جوان و با استعداد به نام ویلبورگ فراخوانده می شود، هیجان زده شده و دوباره به کار بازمی گردد.
لوسیوس، پس از تسخیر خانهاش توسط امپراطوران جدید، به کولوسئوم فرستاده میشود و امیدوار است با یادآوری گذشته، قدرت لازم برای بازگرداندن شکوه رم را پیدا کند.
اولریک تورپ، که زمانی روزنامهنگاری تحقیقی و نترس بود، اکنون با بیکاری و بحران میانسالی دست و پنجه نرم میکند. او ناگهان خود را درگیر یک توطئه سیاسی جدید میبیند.
در دهه 1990 و همزمان با اتحاد آلمان، خانوادهای در بخش شرقی این کشور، به مقادیر هنگفتی از پول رایج آلمان شرقی که در حال از دست دادن ارزش خود بود، دست پیدا میکنند. آنها نیز تا جایی که میتوانستند، این پولها را جمعآوری میکنند و با خود میبرند...
هدویک و هنریک از نامادری جدیدشان ویکتوریا که دائم قانون جدید می گذارد، خسته شده اند. با الهام از یک کتاب مصور، تصمیم می گیرند یک قاتل استخدام کنند و یک مهاجر بی میل به نام کارل را برای این کار راضی می کنند.
نوجوان سرکش، کلوتار، دلباختهی همکلاسیاش جکی میشود، اما خشونتهای گروهی او را به مسیری تاریک میکشاند. پس از سالها، این دو عاشق نگونبخت متوجه میشوند که سرنوشت همواره آنان را به یکدیگر بازمیگرداند.