اطلاعیه
کاربر عزیز
درخواست فیلم و سریال باز شد. از پنل کاربری یا منو بالا درخواست خود را ارسال کنید.
آدرس جدید کانال تلگرام ما: @nightmovie_c
میباشد. لطفا به منظور اطلاع از آخرین اخبار و جدیدترین فیلمها و سریالها به آن منتقل شوید.
همچنین از این به بعد آدرسهای اختصاصی در صورت فیلتر شدن، در بات تلگرامی ما به شما به صورت شخصی ارسال میشود. لطفا از طریق
از طریق این لینک، اکانت خود را به تلگرام متصل کنید.
به منظور رفاه حال شما، کد تخفیف پاییزی
paeez
به مدت چند روز فعال شده است. لطفا نستب به خرید اقدام کنید.
مدیریت نایت مووی
فیلم هایی که باید دید ( ساخته شده توسط alikarimpour7 )
بروس وین که در تمام عمرش، شهر خود، گاتهام را غرق در فساد و خلاف دیده است، تصمیم میگیرد به قهرمانی تبدیل شود که گاتهام بیشتر از هر چیزی به آن نیاز دارد – بتمن…
بتمن به کمک سرگرد جیم گوردون و دادستان جدید هاروی دنت، شهر را از وجود آخرین خانوادههای تبهکاری پاک می کند. همکاری این سه نفر ظاهرا موثر واقع میشود، اما طولی نمی کشد که خود را در مقابل هرج و مرج های یک تبهکار نو پا بنام جوکر، عاجز می بینند...
هشت سال بعد از اینکه «بتمن» ( کریستین بیل ) تمام جنایت های «هاروی دنت» را گردن میگیرد، رهبر گروهی از تروریست ها بنام «بین» ( تام هاردی )، شهر گاتهام را ویران می کند و اینگونه است که شوالیه تاریکی برای محافظت از شهر باز می گردد...
کودکی که از یک سیاره بیگانه در حال نابودی به زمین فرستاده شده است، توسط والدین جدید زمینی اش بزرگ می شود. گرچه زندگی معمولی بعنوان یک خبرنگار دارد، اما زمانی می رسد که مجبور می شود از قدرت های خارق العاده ای که نسبت به انسان ها دارد، برای مقابله با افراد شرور استفاده کند...
فیلم داستان زنی به نام دایانا (گل گدوت) را روایت میکند که شاهزاده آمازون می باشد و در یک پناهگاه سری، برای تبدیل شدن به یک جنگجوی شکست ناپذیر آموزش دیده است. پس از آنکه یک خلبان آمریکایی هواپیمایش سقوط میکند و در جزیره آنها پیدا می شود، دایانا را از وقوع یک جنگ جهانی مطلع میکند...
یک جراح با استعداد اما متکبر و مغرور که پس از حادثه ای ناگوار شغلش را از دست می دهد، راه تازه ای را پیش روی زندگی اش می بیند. او توسط یک جادوگر آموزش می بیند تا از دنیا در برابر افراد شرور محافظت کند...
Thor نام جنگجوی مغرور و قدرتمند سرزمین آسگار است . Thor با قدرت خارج العاده خود برای زندگی در میان انسانها به سیاره زمین فرستاده میشود . زمینی که خیلی زود او را مبدل به یکی از بهترین مدافعان خود میکند …
پس از رخدادهای انتقامجویان: عصر اولتران، ثور بدون چکش خود میولنیر در دنیای دیگر زندانی شده است و در آنجا باید به منظور بازگشت به موقع به آسگارد و جلوگیری از رویداد محتمل الوقوع راگناروک (نبرد پایانی و فرجام کار جهان در اساطیر اسکاندیناوی)، توسط شخصیت بد ذات هلا در یک مبارزه به سبک گلادیاتورها در مقابل دوست قدیمیاش هالک قرار گیرد...
«تونی استارک» که یک مخترع و کارخانه دار میلیاردر است، به وسیله چند نفر دزدیده می شود و آنها او را مجبور می کنند که سلاحی اسرار آمیز بسازد اما به جای آن استارک زره ای آهنین می سازد و به وسیله این زره از چنگشان می گریزد و به آمریکا بر می گردد و تصمیم می گیرد از این زره برای مبارزه با شر استفاده کند.
یک نوجوان دبیرستانی خجالتی و ترسو بعد از اینکه توسط یک عنکبوت جهش یافته گزیده میشود، خصوصیاتی همانند عنکبوت ها در بدن خود مشاهده می کند. بعد از حادثه غم انگیزی که برای خانواده اش رخ می دهد، او تصمیم می گیرد از این توانایی های منحصر به فردش، همانند قهرمانها در مقابل انسان های شرور استفاده کند.
«پيتر پارکر» (مگواير) خود را از فعاليت هاي نجات بخش کنار کشيده و با زحمت درسش را در دانشگاه کلمبيا ادامه مي دهد و کما کان به عنوان عکاسي نيمه وقت براي روزنامه ي «ديلي با گل» کار مي کند. تا اين که ناچار مي شود براي مقابله با تهديدات دانشمند ديوانه اي به نام «دکتر اکتاويوس» (مولينا) وارد عمل شود...
«پيتر پارکر» (مگواير) هنوز براي روزنامه ي «ديلي باگل» کار مي کند و هنوز آماده است تا در هيئت «اسپايدر من» به کمک مردم بشتابد. تا اين که يک توده ي سياه رنگ ماوراي زميني خود را به بدن او مي چسباند و «پيتر» را متوجه نيمه ي تاريک وجودش مي کند. به اين ترتيب يک «اسپايدر من» خشن و بي رحم پا به عرصه مي گذارد...
«نیک فیوری» مدیر سازمان بین المللی S.H.I.E.L.D است که وظیفه این سازمان برقراری آرامش در جهان می باشد. زمانی که فیوری درمیابد که امنیت زمین توسط «لوکی» مورد تهدید قرار گرفته است، به کمک ابرقهرمانانی چون «مرد آهنی»، «هالک شگفت انگیز»، «تور»، «کاپیتان آمریکا»، و «بیوهی سیاه» با او مقابله می کنند، تا جهان را از فاجعه ای بزرگ نجات دهند...
«تونی استارک» روی یک پروژه برای حفظ صلح کار می کند، اما اوضاع از کنترلش خارج می شود و اکنون گروه انتقام جویان باید «اولتورن»، ساخته ی دست استارک را، از رسیدن به اهداف شریرانه اش باز دارند...
استیو راجرز سعی دارد تا وارد نیروهای نظامی آمریکا شود اما تلاشش ناموفق است تا اینکه طی آزمایشی در راستای اهداف محرمانه دولت آمریکا به یک قهرمان تبدیل میشود و …
قسمت دوم فیلم ابر قهرمانی « کاپیتان امریکا » که داستان آن در زمان حال و بعد از ماجراهای فیلم « انتقام جویان » می باشد درباره استیو راجرز است در حال تطبیق خود با دنیای امروزی است و این در حالی است که باید خود را آماده نبرد با تهدیدی از دوران گذشته خود کند، ماموری از شوروی سابق به نام سرباز زمستانی...
بعد از اتفاقات انتقامجویان: عصر اولتران دولتهای جهان قانونی را وضع میکنند که طی آن فعالیتهای تمامی ابرقهرمانان کنترل میشوند و آنها بایستی برای دولت کار کنند. کاپیتان آمریکا و مرد آهنی که در مورد این قانون نظرات متفاوتی دارند، مقابل یکدیگر میایستند...
دو مرد با قدرتهای خارق العاده به یک آکادمی خصوصی از هم نوعانشان می آیند. در واقع افراد این آکادمی تیمی از ابرقهرمانها هستند که باید با یک تشکیلات تروریستی با قدرتهای مشابه مقابله کند....
مردان ایکس گرد هم آمدهاند تا یک مامور جهش یافته که قصد جان رئیس جمهور را کرده است، را بیابند. در پی این حادثه، آکادمی انسانهای جهش یافته مورد حمله ارتش قرار می گیرد.
یک دارو برای از بین بردن ژن ایکس ایجاد شده است. در میان انسانهای جهش یافته دو گروه بوجود می آیند: «مردان ایکس»، که توسط پروفسور چارلز ژاویر رهبری می شود، و «برادری»، گروهی از جهش یافتگان قدرتمند که «مغناطیس»، دوست سابق پروفسور ژاویر در راس آنها قرار دارد.
قبل از اینکه «چارلز ژاویر» (جیمز مکآووی) و «اریک لنشر» (مایکل فسبندر) به نامهای پروفسور ایکس و مغناطیس مشهور شوند، دو مرد جوان بودند که به قدرتهای بخصوصشان پی می بردند. قبل از اینکه به دشمنان قسم خورده تبدیل شوند، آنها بهترین دوستان یکدیگر بودند و به همراه دیگر جهش یافتگان در مقابل بزرگترین تهدید جهان صف آرایی کردند. و در همان زمان بود که اولین اختلافات در بین آن دو شکل گرفت...
لوگان (هیوجکمن) در ژاپن به سر می برد و در آنجا با سامورایی ها درگیر می شود و نبردی حماسی برای او رقم می خورد که زندگی او را برای همیشه تحت تاثیر قرار میدهد...
جنگ بزرگی بین ارتش کریپتونسول ها و مردا ایکس رخ می دهد که عامل این ها ، ظهور مردی از دل کویری در یکی از سیاره های دور از کهکشان راشیل است که با قدرت مهار نشدنی اش ، جنگی به پا می کند که به نبرد آخار الزمان معروف است و …
در سال 2024، تولد جهش یافته ها بسیار کم شده و کسی به طور قطع دلیلش را نمیداند. کاشف به عمل می آید یک عملیات به ظاهر دولتی در حال تبدیل بچه های جهش یافته به ماشین های کُشتار است. حال لوگن (هیو جکمن) که توانایی شفا بخشی اش آهسته شده، باید یک دختر جهش یافته از نوع ولورین را آموزش دهد تا جلوی این عملیات را بگیرد...
دیوید رایس پسر نوجوانی است که به تنهایی با پدرش زندگی می کند و مادرش آنها را ترک کرده است . دیوید یکروز کشف می کند توانایی جهیدن دارد و می تواند با سرعت بسیار زیادی حرکت کند و پرش های بسیار بلندی داشته باشد . او ابتدا تصمیم می گیرد به یک بانک دستبرد بزند و در ادامه پدرش را نیز ترک می کند . هفت سال بعد دیوید زندگی پر ماجرایی دارد و تمام وقت خود را صرف جهیدن در مکانهای مختلف دنیا می کند و بخاطر سرقت از بانک و پول زیادی بدست آورده ، زندگی مرفهی دارد . در ادامه او پی می برد بخاطر یک جهش ژنتیکی چنین توانایی هایی را بدست آورده و افراد دیگری مثل او نیز وجود دارند . او همچنین با مردی به اسم رولند کاکس آشنا می شود که قصد کشتنش را دارد . او هر طور شده از دست رولند گریخته و به زادگاهش باز می گردد و در آنجا دوست دختر دوران نوجوانی اش یعنی میلی را می بیند و همراه او عازم رم می شود …
دو جوان آمریکایی که دارای مهارت های خارق العاده ای هستند ، تصمیم دارند قبل از اینکه دولت به آنها دستور را ابلاغ کند یک دختر را که در هنگ گنک اسیر شده است نجات دهند ، آنها برای ثبات خود و عملی کردن این تصمیم نیاز به اجرای تمامی مهارت های خود هستند تا بتوانند مسیر طلایی نجات را پیدا کنند …
ایتان آرزو دارد تا از شهر کوچک خود فرار کند. او با دختر عجیبی به نام دینا آشنا می شود . آنها با یکدیگر از راز تاریکی درباره خانواده هایشان، گذشته شان و شهرشان پرده بر می دارند...
دختری نوجوان و معمولی اهل شهر نیویورک به نام کلاری فری پس از اینکه مادرش بطور ناگهانی مفقود می شود، متوجه حقیتی درباره خود می شود و آن اینکه وی در اصل نه یک انسان، بلکه عضو گروه جنگجویان نیمه انسان – فرشته هست که همواره در حال مبارزه با پلیدی ها به منظور دفاع از دنیا هستند. حال کلاری باید به این گروه از فرشته ها ملحق شود و به منطقه ای به نام « دنیای زیرزمینی » برود و با پلیدی ها مبارزه کند و…
«ماتيلدا وارم وود» (ويلسن) دختر جوان بي نهايت کنجکاو و با هوشي است که با والدين عامي و بي فرهنگ خود (د ويتو و پرلمن) که اصلا به او توجهي ندارند، بسيار تفاوت دارد. او با بالا رفتن سن، به تدريج کشف مي کند داراي قدرت حرکت دادن اشيا از دور است و مي تواند از اين توانايي در راه از بين بردن رنج هايش و کمک به دوستانش استفاده کند...
داستان فیلم در مورد شخصی است که هر آنچه از داخل کتاب می خواند به حقیقت می پیوندد. او با خواندن کتاب “اینکهارت” همسر خود را به داخل کتاب فرو برده و اشخاص داخل کتاب داستان را بیرون آورده است و به دنبال راه نجاتی برای بیرون آوردنش از داخل کتاب می گردد که ...
داستان در مورد پسری به نام هری پاتر است که پیش خاله و شوهر خالهاش زندگی می کند، زیرا پدر و مادرش سال ها قبل در یک تصادف کشته شدهاند. هری پاتر که در این ۱۰ سال زندگی پیش خانوادهٔ دورسلی تحقیر را تحمل کرده، با افشای یک راز توسط فردی عجیب، ناگهان خود را جادوگری می یابد که بزرگترین جادوگر قرن را از بین برده است. امّا این جادوگر که ولدمورت نام دارد هنوز نابود نشده است و کمر به قتل پسری بسته است که زنده ماند.
هري پاتر دومين سال تحصيلي اش را در مدرسه جادوگري هاگوارتز شروع مي کند اما يک موجود اسرار آميز در مدرسه در کمين اوست. صداهاي شيطاني از ديوارها بگوش مي رسند و حوادث وحشتناکي در هاگوارتز اتفاق مي افتد.
هری سومین سال را در مدرسه هاگوارتز سپری می کند و مشکلات جدیدی در انتظار او هستند. قاتل محکوم، سیریوس بلک از زندان جادوگران گریخته است و اکنون به دنبال هری می آید.
هری پاتر در سال چهارم مدرسه هاگوارتز است که بارتی کراواچ پسر نام او را در جام آتش میاندازد و در نتیجه در مسابقات سه جادوگر شرکت میکند و در آن هم تا بردن در مرحله آخر موفق میشود ولی به گورستانی منتقل شده و موجب بازگشت لرد ولدمورت میشود.
هری پاتر در مقطع پنجم دروس هاگوارتز است. وزارت سحر و جادو باور نمیکند که لرد ولدمورت بازگشته است و از این جهت هری پاتر و دامبلدور را تحت فشار می گذارد.
هری پاتر در سال ششم هاگوارتز تحصیل میکند. او کتاب معجون سازی دست دومی را پیدا میکند که صاحب قبلی آن شخصی به نام «شاهزادهٔ دورگه» است. هری برای اولین بار کلاسهای خصوصی با دامبلدور دارد که در آنها به مرور و بازبینی خاطرات لرد ولدمورت میپردازند.
ولدمورت قوی تر شده و قدرتش در حال رشد است. در حال حاضر وزارت سحر و جادو و هاگوارتز در کنترل اوست . هری، رون و هرمیون تصمیم گرفته اند کار دامبلدور را به پایان برسانند و بقیه جان پیچ ها را پیدا کنند تا ولدمورت را شکست بدهند. اما برای این سه نفر و بقیهٔ دنیای جادوگری امید کمی باقی مانده است.
آخرین قسمت از سری فیلمهای هری پاتر، در جایی آغاز می شود که هری، رون و هرمیون به دنبال یافتن و نابود کردن سه هورکراکس باقی مانده ی ارباب تاریکی هستند، اشیاء جادویی ای که عمری جاویدان را برای او به ارمغان آورده اند. اما با آشکار شدن یادگاران مرگ، و اطلاع یافتن لرد ولدمورت از هدف هری و دوستانش، نبرد عظیمی آغاز می شود.
داستان فیلم در سال 1926 با ورود “نیوت اسکمندر” به کنگره سحر و جادوی ایالات متحده برای نشستی مهم آغاز می شود. فرار موجودات جادویی خطرناک از یک کیف جادویی گسترش یافته که خانه و محل نگهداری آن ها به شمار می رفت. موضوع این نشست مهم، شالوده اصلی داستان را تشکیل می دهد. این اتفاق روابط میان جادوگران و انسانها را در موقعیت خطرناکی قرار می دهد...
داستان «عطش مبارزه » در آینده رخ می دهد. در این زمان حکومتی ستمگر به نام کاپیتول، همه ساله از میان ۱۲ منطقه ای که بر آنها حکمرانی می کند، از هر منطقه پسر و دختری را بر می گزیند تا در یک رقابت خشن با رقبای شان از منطقه های دیگر مبارزه کنند، در حالی که کل مراحل مبارزه از تلوزیون برای مردم پخش شده و در نهایت کسی برنده می شود که تنها فرد زنده مانده در این رقابت باشد. «کتنیس اوردین» داوطلب میشود تا به جای خواهر کوچکترش که از منطقه آنها برگزیده شده، به مبارزه برود...
Katniss Everdeen و Peeta Mellark بعد از پیروزی در 74 امین مسابقات بازی های گرسنگی هدف Capitol قرار می گیرند و همین موضوع باعث جرقه های شورش در مناطق Panem می شود…
کتنیس دو بار از «بازیهای مرگبار» جان سالم به در برده اما همچنان در امان نیست. «کنگره» عصبانی و به دنبال انتقام است، آنها فکر میکنند کتنیس باید تاوان ناآرامیها را بپردازد و از آن بدتر، رئیس اسنو به صراحت گفته که هیچکس در امان نیست، نه خانواده کاتنیس، نه دوستانش و نه مردم «منطقه 12» …
در سالهایی خیلی دور در کهکشانی خیلی دور آزادی خواهان در حال مبارزه با امپراطوری دیکتاتوری فضایی هستند. در همین فاصله «پرنسس لیا» ( فیشر ) اسیر معاون امپراطور میشود که «دارت ویدر» نام دارد. لیا مخفیانه ۲ روبات را همراه با پیامی به سیاره ی تاتوین می فرستد و این ۲ روبات به دست پسری به اسم «لوک» ( همیل ) می افتند و لوک همراه با «اوبی وان کنوبی» و ۲ روبات، و خلبانی شیاد به اسم «هان سولو» ( هریسون فورد ) برای نجات لیا اقدام می کنند...
شورشیان برای گریختن از دشمن خود یعنی امپراتوری گلستیک پایگاه جدیدشان در هوث را ترک می کنند. «شاهزاده لیا»، «هان سولو» و C-3P0 فرار می کنند و به یک پایگاه قدیمی و خراب پناه می برند اما بعدا توسط «لرد دارت ویدر» دستگیر می شوند. طی این مدت، «اسکای واکر» و R2-D2 از دستورات جدید «بن کنوبی» پیروی می کنند و توسط «یودا» تعلیمات رزمی می بینند. آیا اسکای واکر می تواند دوستان خود را از چنگال لرد سیاه نجات دهد؟
آخرین قسمت مجموعه ( از نظر داستانی ). در حالي که «دارت ويدر» مشغول ساختن يک ستاره ي مرگ جديد و اصلاح شده در مدار سياره ي «اندور» است، «لوک اسکاي واکر» (هميل)، R2D2 و C3PO را با پيغامي براي مذاکره به کاخ «جابا د هات» در سياره ي تاتويين مي فرستد که «هان سولو» (فورد) را اسير کرده است...