در قسمت جدید، «شرلوک هلمز» و دستیار او «دکتر واتسون»، به همراه برادرش «میکروف هلمز» و یک زن کولی بنام «سیمزا» باید مردی شرور به نام «پروفسور موریاتی» را سرنگون سازند.
دو برادر که قرار است به بزودی به ویتنام اعزام شوند، برای آخرین بار همراه دوستانشان به یک سفر جاده ای آمده اند، اما در راه تصادف کرده و مجبور می شوند کلانتر محل را به صحنه تصادف بیاورند. از این رو حوادثی وحشتناک به وقوع می پیوندد و آنها به یک خانه در نقطهای دور افتاده برده می شوند و ...
داستانی قابل توجه با الهام از زندگی گاودار معروف Chickasaw، Montford T. Johnson، مردی که با غلبه بر سختیهای زیادی توانست یک امپراتوری دامداری را در امتداد بزرگراه غرب آمریکا، مسیر Chisolm، ایجاد کند....
در زمانی که جنگ داخلی آمریکا با خشونت هر چه تمام تر ادامه دارد ، رئیس جمهور امریکا با مسائلی چون ادامه کشتار در میدان های نبرد و درگیری با تعداد زیادی از اعضای کابینه خودش بر سر مسئله منع برده داری و آزاد سازی برده ها کشمکش دارد...
داستان فیلم در سال ۱۹۴۷ میلادی می گذرد و کارآگاه هلمز بازنشسته به روستای ساسکس رفته است و در آنجا خود به پرورش زنبور مشغول است و تنها اطرافیان او خدمتکار و پسر خدمتکار هستند. اما او همچنان درگیر یک پرونده حل نشده ۵۰ ساله است…
یک گروه از نوجوانان معروف به "باشگاه بازندگان " به مبارزه با موجودی فناناپذیر و تغییر شکل دهنده که مسئول ناپدید شدن دهها تن از کودکان شهر است می روند که این خود منجر میشود آنها ذات درونی خود را آشکار کنند.
27 سال پس از اتفاقات قسمت اول، اعضای باشگاه بازندگان بزگ شده و از هم دور شده اند تا اینکه یک تماس تلفنی پریشان کننده و مخرب باعث می شود که آنها دوباره دور هم جمع شوند...
دو بدنساز اهل میامی ، "دنیل لوگو" و "پاول دویل" تصمیم می گیرند علیه رخدادهای به هم پیوسته ای شامل گروگان گیری و باج گیری به پا خیزند . اما نقشه های آن ها هنگامی که کارآگاهی خصوصی به نام "اد بواس" واردماجرا می شود ، طبق برنامه پیش نمی رود و ...
سالوادور مالو فیلمساز مشهوری است که اکنون در دوران افول خود به سر می برد. سالوادور برای رهایی از گذشته اش که او را عذاب می دهد، یک نیاز فوری در وجودش پیدا می کند که گذشته خود را با جزئیات زیاد بررسی و بازشماری کند تا در نهایت بتواند به رستگاری برسد. خاطرات سالوادور او را به دوران بچگیش در دهه 1960 میلادی و شهر پاترنای اسپانیا می برد. این خاطرات همچنین او را به یاد مادرش، اولین امیال و آرزوها، اولین عشقش در دهه 1980 میلادی، درد و رنج های بعد از جدایی، کشف زود هنگام سینما، رو آوردن به نویسندگی به عنوان تنها مرهم برای فراموش کردن و غیره می آورد…
در سالهاى جنگ جهانى اول در کشور تومانیا ، سربازى به نام « چارلى » ( چاپلین ) بر اثر سانحه ى سقوط هواپیما حافظه اش را از دست میدهد. او وقتى چشم باز میکند خود را در یک آسایشگاه روانى مییابد و پس از مدتى که طى آن حاکمیت کشور به دست دیکتاتورى به نام « هینکل » ( چاپلین ) افتاده ، از آن جا مرخص میشود و به …
این فیلم ماجراهای پیامد یک شب بدمستی سه ساقدوش و یک داماد است در لاس وگاس، دو روز پیش از عروسی. صبح روز بعد وقتی در اطاق نیمه ویران هتل بیدار می شوند یک ببر در حمام است و دندان یکی شکسته و از همه مهم تر، داماد گم شده است و یک ماشین پلیس در پارکینگ هتل به نام آنها پارک شده...
بلافاصله پس از میهمانی مجردی در لاس وگاس، «فیل» (کوپر)، «استو» (هلمز)، «آلن» (گالیفیاناکیس) و «داگ» (بارتا) برای جشن عروسی استو به تایلند می روند. برنامه استو برای مهمانی قبل از ازدواج درست از آب در نمی آید و ...
این فیلم دربارهٔ یک سفینه فضایی است که هزاران نفر را به سیارهای دور دست میبرد، اما یکی از محفظههای خوابش ایراد دارد و در نتیجه یکی از مسافران ۹۰ سال زودتر از موعد مقرر از خواب برخواسته و وقتی میبیند که به تنهایی در حال پیر شدن و مردن است تصمیم میگیرد مسافر دیگری را نیز بیدار کند…
بعد از یک تصادف در آزمایشگاه، و انتشار ویروسی خطرناک، دو مامور امنیتی باید با صدها نفر از افرادی که در آزمایشگاه کار می کردند و اکنون به جانورانی آدم خوار تبدیل شده اند، مبارزه کنند.
«آلیس» در راکون سیتی بیدار می شود و در میابد که زامبی ها همه جا هستند و تمام شهر آلوده شده است. او با کمک «جیل ولنتاین» و «کارلوس اولیورا» باید راهی برای خارج شدن از شهر بیابد، زیرا قرار است تمام شهر با یک موشک هسته ای منهدم شود.
«آلیس» که همچنان به دنبال نابود کردن تشکیلات آمبرلا است، با گروهی از بازماندگان همراه می شود که به دنبال رسیدن به یک مکان امن مشهور به «آرکدیا»، هستند.
ویروس "تی" که توسط شرکت آمبرلا ساخته شده بود اکنون به سراسر جهان شیوع کرده و موجب تبدیل شدن انسان ها به زامبی، موجودات شیطانی و هیولا شده است. "آلیس" کارمند اسبق این شرکت که هم اکنون یک جنگجوی سرکش است، به دوستانش ملحق شده تا وارد هسته مرکزی شرکت آمبرلا در زیر شهر راکون سیتی شوند و آن را برای همیشه از بین ببرند...
در سال 2005 یک سال بعد از رزیدنت اویل 4 و 7سال پس از واقعه راکون سیتی تروریست ها ویروس تی را در فرودگاه شلوغ پخش میکنند. تیم ویژه ای را برای کنترل اوضاع به محل میفرستند تا شیوع ویروس را کنترل کنند...
کریس ردفیلد از لیان اسکات کندی و ربکا چمبر درخواست کمک میکند تا جلوی فردی را بگیرند که قصد دارد برای گرفتن انتقام، ویروسی کشنده را در شهر نیویورک پخش کند...
«دون ويتو کورلئونه» (براندو) يکي از رؤساي پرقدرت مافياست که به خاطر کمک هايش به مهاجران ايتاليايي در نيويورک به «پدرخوانده» معروف است. پس از مرگ «دون ويتو»، جاي او را پسر کوچک خانواده، «مايکل» (پاچينو)، مي گيرد که پيش از اين علاقه اي به فعاليت هاي غيرقانوني خانواده اش نداشته است. «مايکل» خيلي زود با يک سري قتل و کشتار و پس از تصفيه ي خرده حساب هاي قديمي، پدرخوانده ي جديد مي شود...
در مورد مامور اف بی آی به نام کیت با بازی “امیلی بلانت” است که طی درگیری با قاچاقچیان مواد مخدر در مرز آمریکا و مکزیک، سقوطی در منجلاب بی اخلاقی و فساد را تجربه می کند.
یک شکارچی بنام «لولین ماس» (جاش برولین) روزی بطور اتفاقی با اجساد گروهی از تبهکاران، که بخاطر بهم خوردن معامله مواد مخدر یکدیگر را کشته اند روبرو می شود. او این ماجرا را به پلیس خبر می دهد، اما قبل از آن دو میلیون دلار پول نقد را از صحنه جرم برای خودش بر می دارد. از این رو قاتلی روانی بنام «آنتون چیگور» (خاویر باردم)، برای بدست آوردن پول، رد او را گرفته و به تعقیب او می پردازد...
یک گروه سری از افسران پلیس که توسط دو گروهبان ( رایان گاسلینگ و جاش برولین ) رهبری می شوند، تصمیم دارند سردسته جنایتکاران، «میکی کوهن» ( شان پن )، که کل شهر را زیر سلطه گرفته، را سرنگون سازند...
"سوزان" یک گالریدار موفق است که به طور اتفاقی با رونوشتی از رمان منتشرنشده شوهر سابقش "تام" مواجه میشود که حاوی مطالب خشونت آمیز و یک انتقام نمادین است...
بعضی وقتا زندگی آنطور که ازش انتظار داریم پیش نمیرود. "پت سولاتانو" همه چیزش را باخته. خانهاش، شغلش و حتی همسرش. هم اکنون او بر بازسازی زندگیش مصمم است و میخواهد رابطهش با همسرش را درست کند ولی باید شرایط سختی را پشتسر بگذارد...
«سام» یک دانش آموز دبیرستانی است که پدرش به مناسبت فارغ التحصیلی برای او یک اتومبیل کامروی دست دوم خریده است. سام از این موضوع بسیار خوشحال است اما در ادامه متوجه می شود اتومبیل او در واقع یک روبات تغییر شکل دهنده به نام «بامبلی» است که به یک گونه از روباتهای فرا زمینی به اسم «اتوبوت» تعلق دارد...
«سام ویتوسکی» اکنون اتوبوت ها را به حال خود رها کرده و تصمیم گرفته یک زندگی معمولی داشته باشد. اما زمانی که ذهنش با علائم مرموزی پر می شود، «دسپتیکون» ها به دنبال او می افتند، و او بار دیگر به نبرد تبدیل شوندگان باز می گردد.
در این قسمت ، به شناخت بیشتر رباتهای تبدیل شونده پرداخته میشود و مسائلی مانند چرایی تبدیل شدن آنها به چند دسته و چگونگی آمدنشان به روی زمین مورد بررسی قرار میگیرد...
اتفاقات فیلم بیست سال قبل از قسمت اول فیلم سینمایی تبدیلشوندگان و در دههی هشتاد میلادی جریان دارد. این فیلم داستان زندگی بامبلبی را در سال ۱۹۸۷ روایت میکند که در گاراج خانهای در شهر کوچکی در ایالت کالیفرنیا پناه میگیرد که ماجراهایی برای او در پی دارد و…
هنگامی که پروفسور جیمز ماری در حال گردآوری اطلاعات برای لغتنامهی انگلیسی آکسفورد در قرن نوزدهم میلادی است حدود ده هزار کلمه از طرف دکتر ویلیام مینور، یکی از بیماران تیمارستان برودمور دریافت میکند…