روشهای پیشرو و انسانی فانون در بیمارستان بلیدا با انتقادهای زیادی روبهرو میشود. نوع رفتار دلسوزانه او با بیماران، خشم کارکنان را برمیانگیزد. در این میان، رمضان، یکی از اعضای جبهه آزادیبخش ملی (FLN)، فانون را جذب میکند. پس از آن، او و همسرش، جوزی، به مبارزات استقلال الجزایر میپیوندند.
سوزان پس از یک تصادف رانندگی، حضانت سه فرزندش را از دست میدهد. او چارهای جز این ندارد که به دنبال درمان در یک مرکز ترک الکل برود. به محض ورود، با آلیس و دایان، دو زن با شخصیتهای قوی، آشنا میشود. دنیس، یک مربی ورزشی، تلاش میکند آنها را برای یک هدف مشترک دور هم جمع کند: شرکت در رالی صحرای مراکش. او به صبر و مهارتهای آموزشی زیادی نیاز دارد تا این تیم بعید را برای رسیدن به هدفشان آماده کند.
اوا، رقصنده ای است که اکنون روی ویلچر می نشیند و قادر به راه رفتن نیست. هنگامی که دوستش سوفی قبل از کریسمس یک تقویم قدیمی چوبی عتیقه را به او می دهد، متوجه می شود که هر پنجره حاوی یک شگفتی است که در زندگی واقعی عواقبی را برایش ایجاد می کند...
این فیلم، داستان حماسی سربازان خارجی را روایت میکند که در ماه مارس سال ۱۹۴۵ میلادی، در جنگهای خونین برای دفاع از خاک فرانسه شرکت کردند. با این حال، پس از شکست در برابر نیروهای ژاپنی، این سربازان شجاع در دل جنگلهای انبوه گرفتار شدند و سفری پر از رنج و مشقت را برای فرار آغاز کردند.
تیان، پسری دوازده ساله، به دلیل نمرات ضعیف مدرسهاش به خانه مادربزرگش فرستاده میشود. او که در کوههای مرموز چین و به دور از شهر زندگی میکند، به طور پنهانی با یک پاندای جوان به نام «ماه» دوست میشود. این آشنایی، سرآغاز یک ماجرای باورنکردنی است که قرار است زندگی او و خانوادهاش را برای همیشه تغییر دهد.
داستان به زندگی سنفال، زنی متأهل و مادر یک دختر دو ساله میپردازد که در تلاش است به عنوان یک مدل و بازیگر موفق شود. در دوران تاریک مککارتی، او و خانوادهاش ایالات متحده را ترک میکنند و به امید آرامش و آزادی به فرانسه سفر میکنند. در آنجا، برای مدت کوتاهی طعم شادی و رهایی را میچشند...
یک رانندهٔ سابق که از طریق یک آکادمی اتومبیلرانی به دنیای مسابقات بازگشته، در آنجا با ویل آشنا میشود. با شکلگیری رابطهای عاشقانه میان آنها، این دو به رقبایی در راه کسب عنوان قهرمانی مسابقات فرمول یک تبدیل میشوند و بدین ترتیب، زن راننده ناگزیر از انتخاب بین عشق و پیروزی خواهد بود.
جولی، ستارهی دنیای تنیس، در آکادمی معتبر تنیس مشغول به تمرین است. پس از تعلیق ناگهانی مربیاش به دلیل تحقیقات، سایر بازیکنان ترغیب به صحبت میشوند، اما جولی سکوت را برمیگزیند.
یان که از وضعیت شغلی خود ناراضی است، با شنیدن این که شرکت "لو روتار" برای سفر به کارمندانش پول میدهد، تصمیم میگیرد در آنجا مشغول به کار شود. او با موفقیت یک سفر آزمایشی به مراکش را آغاز میکند، اما به زودی متوجه دشواریهای کار میشود. در این سفر، آشنایی او با راهنمای گردشگری به نام سوفیا، باعث میشود ناخواسته وارد یک باند قاچاق آثار هنری به سرکردگی دکتر شارو شود و ماجراهایی غیرمنتظره برایش رقم بخورد.
مردی در تخت بیمارستان به هوش میآید، در حالی که هویتش را به خاطر نمیآورد. به مرور زمان حافظهاش بازمیگردد و سرانجام مأموریتش را به یاد میآورد: مراقبت از عمه دوستی که معتاد به مواد مخدر بوده و خودکشی کرده است.
داستان درباره مردی است که به یک آزمایش علمی مربوط به خواب ملحق میشود. این آزمایش به او فرصت میدهد تا با استفاده از رویاهای شفاف، زندگی گذشتهاش را با دوستدختر از دسترفتهاش که در حادثهای جان باخته، دوباره بسازد.
خانوادهی فرال (Feral) تصمیم میگیرند که هنگام نقل مکان به خانهای در محلهای جدید، رفتاری عادی و دوستانه از خود نشان دهند و مانند دیگران باشند. فیلیمن، پسر این خانواده، با کامیلا، همسایهی جدیدشان، رابطهی صمیمانهای برقرار میکند. اما هرچه این رابطه نزدیکتر میشود، میل او به خون بیشتر شده و کمکم دیگر قادر به پنهان کردن ماهیت واقعی و متفاوت خود نیست.
خانوادهای ایرلندی که به کار چوپانی مشغولند، از جنبههای مختلفی درگیر نبرد میشوند: کشمکشهای درونی، دشمنی و کینه بین اعضای خانواده، و رقابت با یک کشاورز دیگر. مفاهیمی چون پدرسالاری، میراث خانوادگی و تکرار آسیبهای روحی بین نسلها، همگی در بستر فرهنگ ایرلند و با نگاهی از این منظر، مورد بررسی قرار میگیرند.
پولینا با وجود خطرات، برای بازگرداندن دخترش به بلژیک سفر میکند. اما پس از رسیدن، صحنه آرامی از پدری مهربان و فرزندی خوشرفتار را میبیند و در اعتماد به شهود خود تردید میکند.
نور، دختری ۲۷ ساله، به طور غیرقانونی به شهر مارسی مهاجرت کرده است. او در این شهر با دوستانی که زندگیهای حاشیهای دارند، از راه جرمهای کوچک امرار معاش میکند و اوقات خود را با شرکت در مهمانیهای پرشور میگذراند.
ایثن ۲۰ ساله به عنوان شاگرد سوارکار، استعداد و علاقهاش را در این رشته کشف میکند و رؤیای آیندهای بهتر را در سر میپروراند. اما با توجه به رقابت شدید و دشواری دستیابی به جایگاه حرفهای در میان سوارکاران، او برای متمایز شدن باید ریسک کند.