رهبران هفت کشور دموکراتیک ثروتمند در حالی که در حال تهیه بیانیهای در مورد یک بحران جهانی هستند در جنگل گم میشوند و در تلاش برای یافتن راه خروج با خطر مواجه میشوند.
این داستان وسترن، ماجرای پدری و پسری است که پس از سالها جدایی، به دنبال یافتن خود و ریشههایشان هستند. در این مسیر، آنها با چالشهای بزرگی همچون عشق، نفرت، انتقام و رستگاری روبرو میشوند.
یک زن به نام کلارا با تهدید به مرگ روبرو میشود و مجبور است بین جان خود و همسرش یکی را انتخاب کند. این تهدید از سوی یک قاتل سریالی مطرح شده است. در همین حین، یک مرد به نام جولز در خط کمکرسانی به زنان تنها مشغول به کار است که تماس اضطراری کلارا زندگی او را وارد ماجرایی پیچیده میکند.
صدایی که ادعا میکند متعلق به یک اسب آبی است. صدایی که مفهوم گذر زمان را درک نمیکند. پپه، اولین و آخرین اسب آبی کشته شده در قاره آمریکا، داستان خود را با همان شیوایی و روانی زبان گفتاری مردم این نواحی روایت میکند.
رونا، دختر نوجوانی است که پس از مرگ مادرش در مرز لهستان و بلاروس، مجبور میشود در سن کم از برادران کوچکترش مراقبت کند. این فیلم، داستان زندگی او را در بحران پناهجویی جهانی به تصویر میکشد.
داستان زنی است که حافظهاش را از دست داده و در جستجوی گذشتهاش است. او در یک مهمانخانه ساحلی مشغول کار است و در حین پخت غذا برای کارگران، تلاش میکند تا خاطرات گمشدهاش را به یاد آورد.
رونا که در لندن، زندگی پر فراز و نشیبی را تجربه کرده بود، اینک در تلاش است تا زخمهای روحی گذشته را التیام بخشد. او برای یافتن آرامش، به زادگاهش، جزایر اورکنی در اسکاتلند بازمیگردد. طبیعت بکر و زیبایی این جزایر، امیدوارکنندهترین پناهگاه برای او به نظر میرسد.
آرمان، پسر بچهای شش ساله، به دلیل رفتاری نامناسب با دوستش متهم میشود. این اتفاق ساده، منجر به بروز مشکلات بزرگتری میشود و باعث ایجاد تنش و کشمکش بین والدین و مسئولان مدرسه میشود. در این میان، احساسات و انگیزههای پیچیدهای مانند جنون، خواهش و وسواس نیز وارد بازی میشوند.
در سال 1901 در شیلی، سه سوارکار برای محافظت از یک ملک بزرگ استخدام میشوند. یک سرباز انگلیسی، یک مزدور آمریکایی و یک تک تیرانداز دورگه این گروه را تشکیل میدهند. تک تیرانداز در حین انجام ماموریت متوجه میشود که هدف اصلی آنها کشتن مردم بومی است.
گروه موسیقی ایمپیلد رکتوم در زندان است اما وقتی پدر گیتاریست بیمار میشود و خانه و کسب و کار خانوادگیشان در معرض تخریب قرار میگیرد، باید فرار کنند. آنها پیشنهادی برای بازی در یک جشنواره بزرگ دریافت میکنند اما به دلیل زندانی بودن و آمادگی نداشتن، این پیشنهاد را رد میکنند.
این مستند به بررسی فیلم ناتمام و مرموز جری لوئیس با نام "روزی که دلقک گریست" میپردازد و تلاش میکند تا با کمک مصاحبهها و تصاویر دیده نشده، راز این فیلم را فاش کند.
برای اولین بار از زمانی که از جنگ گینه بیسائو فرار کردند، اِنی، نقاش مقیم برلین، و خواهرش تیتینا، سفری به غرب آفریقا آغاز میکنند. پس از ۱۷ سال تبعید و درگذشت مادرشان، آنها به سرزمین اجدادشان راهنمایی میشوند.
داستان مردی به نام آناتولی است که برای مراقبت از مادرش که در بستر بیماری است، به خانهشان بازمیگردد. رویدادهایی مانند دیدار با برادرش و زنی که او را دوست دارد، باعث میشود تا او به گذشته و تصمیمهایی که گرفته است، فکر کند.
دوازده سال پس از فرار، تروجان، جنایتکاری حرفهای، به برلین بازمیگردد. قرار است یک نقاشی ارزشمند در این شهر دزدیده شود. اما سرقت دقیقاً برنامهریزیشده به زودی از کنترل خارج میشود.
دختری ۱۷ ساله به همراه خانوادهاش ناچار میشود به منطقهای تفریحی نقل مکان کند. اما اوضاع این منطقه آنطور که در ابتدا به نظر میرسد، ساده و عادی نیست.