گروهی از نوجوانان فراری تصمیم دارند در خیابان های لس آنجلس به زندگی ادامه دهند. مواد مخدر، فاحشگی، خشونت و بی اهمیتی اداری همگی برای این بچه ها خطراتی جدی به حساب می آیند اما آن ها این سبک زندگی مشقت بار را به بازگشت به خانه و خانواده هایشان ترجیح می دهند. هدر در این گروه از سایرین بزرگ تر است و برای این بچه ها نقش مادر و رهبر را دارد...
"ام. جی" به همراه دوستش "آماندا" و "فرانکی" در یک خانه در بورلی هیلز زندگی می کند. در حالی که او سعی دارد حرفه خود را ادامه دهد، زندگی شخصی او در حال آشفتگی است ...
کارآگاه پلیسی درباره قتل مردی که جنازه اش در یک ماشین لباسشویی پیدا شده است تحقیق می کند.اما او متوجه می شود که در گردابی از فریب و قتل توسطمعشوق آن مرد و دو خواهرش گرفتار شده است...
توماس که در 38 سالگی در دوراهی زندگی خود قرار دارد. والدینش بی وقفه القاء کننده گناه هستند، همسر سابقش همیشه پشت اوست و پسرش به دور از الهام گرفتن از وی می باشد...
مرد جوانی که در یک دهکده سرد جنوبی در آمریکای جنوبی زندگی می کند ، تصمیم می گیرد سفری را به دنبال پدرش شروع کند. او با این کار حقایق غیر منتظره ای را درباره ذات آمریکای لاتین خود کشف می کند...
در مراسم خاکسپاری همسرش، پرل با دوست قدیمی ایتالیایی همسرش، مارچلو، ملاقات میکند. مارچلو سالها پیش از ترک خانه همسر پرل جلوگیری کرده بود و از آن زمان به بعد عاشق او بوده است.
پس از جدایی در خانه،زوجی کمکی از طرف یکی از پلیسانی که پاسخ تماسشان را داده دریافت می کنند.او به آنها کمک می کند سیستمهای امنیتی را نصب کرده و با زن درباره مشکلاتشان صحبت می کند و...
برنده 1 جایزه BAFTA Film Award همچنین دریافت 16 جایزه دیگر. همچنین نامزد دریافت 12 جایزه دیگر.
استفان یک ترمیم کننده ویولن از لحاظ عاطفی دور اما به طور حرفه ای متعهد است که قلب سردش زمانی آزمایش می شود که دوست جدید صاحب کارش، یک ویولونیست زیبا، عاشق او می شود...
یک بازرس پلیس جوان به زوریخ فرستاده می شود تا یک مرد مهم را زیر نظر داشته باشد. با این حال، زمانی که به نظر می رسد بازرس جوان چیزها و افراد را با هم گره می زند ، اوضاع پیچیده می شود...