علی و سرن دو دوست هستند که سعی دارند با بازیگری امرار معاش کنند. بدون تماشاگر ماندن نمایشهای تئاتر به کارگردانی دوست مشترکشان بوراک و مصاحبههای بازیگران که منجر به ناامیدی همیشگی میشود، یکی پس از دیگری باعث ناامیدی علی میشود...
ترجمه: یک مدیر استعدادهای سابق و مادر مجردش یک ستاره جدید را کشف می کند و حرفه خود را دوباره شروع می کند. با این حال، علاقه زن به ستاره، حسادت پسر نوجوانش را برانگیخته و او در تلاش است تا بین خانواده و حرفه خود تعادل بیابد...
ریچارد شیردل مرده است. برادرش جان پادشاه انگلستان است. شاه جان که از همه طرف توسط اروپا، اشراف انگلیسی و حتی خانواده خود تهدید می شود، برای حفظ تاج و تخت خود از هیچ کاری کوتاه نمی آید...
دیلن که مجبور به انتقال به یک مدرسه جدید می شود و به سرعت با دختر بدجنس مدرسه به نام تیفانی مشکل پیدا میکند. خانواده دیلن پیشنهاد یک جشن تولد شیرین ۱۶ سالگی به او می دهند تا به او کمک کنند به محیط جدید عادت کند، اما تیفانی از انجام هر کاری برای نابود کردن برنامههای دیلن، حتی قتل، باز نمی زند ...
کرت به همراه دوست جدیدش لنا و پسر کوچکش کرت به جایی نقل می کند که حضانت را با مادرش تقسیم می کند. خانواده در هم آمیخته به سرعت به وضعیت جدید عادت می کنند، تا اینکه فاجعه همه چیز را تغییر می دهد...
این فیلم جانی ده ساله را دنبال می کند که در جنبه های مختلف بسیار فراتر از سن خود برجسته است. اوضاع زمانی تغییر می کند که معلم جدیدش پتانسیل های او را می بیند، به او ایمان می آورد و می خواهد دنیای جدیدی را به روی او بگشاید...
سیسیلیا پس از سکته قلبی به مزرعه پدرش می رود. در خانه دوران کودکی خود با مادری آشنا می شود که مدت هاست درگذشته مانده که حضورش در گذشته ای دردناک که توسط دنیای طبیعی اطرافشان همخوانی داشته ، زنده می شود...
وقتی زنی میانسال و غمگین از روی مهربانی به خانواده ای پول می دهد ، بعدا میفهمد که این خانواده بی خانمان هستند و در یک پایانه راهآهن زندگی میکنند. پس از این اتفاق، یک سری اتفاقاتی رخ میدهد که زندگی او را تحت تاثیر قرار میدهد...
هر سال بیش از یک میلیون مهاجر شانس خود را برای آمدن به ایالات متحده امتحان می کنند. در میان آن حدود 1 میلیون هندی هر سال به ایالات متحده می آیند و رویاهای خود را دنبال می کنند. آرجون یکی از آنهاست و این که چگونه با از دست دادن کار، زندگی او چندین بار تغییر می کند، داستان است..
ایچی پس از رها کردن رویای خود برای تبدیل شدن به بازیکن حرفه ای در شوگی، خود را به سمت ایجاد یک برنامه کامپیوتری شوگی مبتنی بر هوش مصنوعی می اندازد و دنیای کاملاً جدیدی پیدا می کند...