در خیابانهای منطقه کلد اسپرینگز شهر بوفالو در ایالت نیویورک، برخی از مردم برای گذران زندگی خانواده خود به هر وسیلهای متوسل میشوند و دست به انتخابهایی میزنند که احتمالاً در آینده پیامدهای ناگواری برایشان خواهد داشت.
سرنوشتها به یکدیگر پیوند میخورند، هنگامی که مردی عبوس و بیاعتقاد با زنِ رؤیاهایش آشنا میشود و هر دو گروهِ دوستانِ آنها ناگزیر به مواجهه با پیامدهای این اتفاق میشوند.
پس از آنکه یک آتشسوزی، رختشویخانه یک مادر مجرد را نابود میکند، او توسط یک کلاهبرداریِ فیشینگِ صوتی فریب میخورد. او تصمیم میگیرد تا مجرمان پشت پرده این کلاهبرداری را پیدا کند.
بیوهای ثروتمند که آرزوی داشتن وارث دارد، به مردی علاقهمند میشود. با این حال، پس از آنکه متوجه میشود او پدر خوبی برای فرزندش نخواهد بود، مرد از جدا شدن از او خودداری میکند.
با اعلام بیارزش شدن پول در هند، سه شخصیت غیرمنتظره با هم روبهرو میشوند. سفری با ماشین آغاز میشود و افراد دیگری نیز به داستان اضافه میشوند که منجر به یک بازی موش و گربه با پایانی شگفتانگیز میگردد.
کیکی با قبول سفارش تهیه غذای یک عروسی بزرگ، دچار احساسات متضاد شادی و درماندگی میشود و برای کمک به کلی پناه میبرد. آنها با همکاری نشان میدهند که عشق، بهترین و اصلیترین چاشنی هر کاری است.
اوما موسومه، موجوداتی هستند که برای دویدن متولد شدهاند. آنها با نامهایی که از جهانهای دیگر آمدهاند، پا به عرصه وجود گذاشتهاند؛ نامهایی که گاه دارای پیشینههای شگفتانگیز و گاه دارای تاریخهای پر افتخار هستند. این موجودات، ارواح نهفته در این نامها را به ارث میبرند و به سوی هدفی که از دیدگان ما پنهان است، میدوند.
در قرن سیزدهم میلادی، باتو خان به مدت دو ماه برای تصرف شهر کوزلِسک تلاش کرد. او در این جریان، افراد و ادوات جنگی بسیاری را از دست داد. سرانجام پس از فتح شهر، تمامی مدافعان، شامل زنان و کودکان، را به قتل رساند و دستور داد نام کوزلِسک به فراموشی سپرده شود. او آن شهر را شهر سهمگین نامید.
در ماههای پایانی جنگ اقیانوس آرام، سان و مایو به همراه همکلاسیهایشان به عنوان پرستار به خدمت در جنگ اعزام میشوند. آنها از مهلکه میگریزند، اما در عوض با شرایط دشوار یک بهشت استوایی مواجه میشوند که اکنون به صحنه نبردی وحشتناک بدل گشته است.
سیندرلای ناامید، پری مهربان خود را از یک کتاب باستانی جلد شده از گوشت احضار میکند و به دنبال انتقام از نامادری شیطانی و خواهرخواندههایش است که هر روز او را مورد آزار و اذیت قرار میدهند.
برنده 1 جایزه اسکار همچنین دریافت 21 جایزه دیگر. همچنین نامزد دریافت 20 جایزه دیگر.
داستان این فیلم در کپنهاگ سال 1919 اتفاق میافتد و درباره زنی جوان و کارگری است که پس از بیکار شدن و بارداری، با زنی آشنا میشود که یک آژانس فرزندخواندگی غیرقانونی را اداره میکند. اما کشف حقیقت تلخی درباره این آژانس، زندگی این زن جوان را دگرگون میکند.
کوین، خوانندهای که قبل از انتشار آهنگ جدیدش دچار مشکل شده، در مسیر بازگشت به محل اولین اجرای خود، خاطرات خوش سفر دوچرخهسواری گذشته و آشنایی با افراد الهامبخش را مرور میکند. او در ادامه با یک سالن کنسرت در حال تعطیلی مواجه میشود.
زوجی سالخورده به نام مئیر و توا که در یک آپارتمان مجلل در تلآویو زندگی میکنند، با همسایه جدیدشان ایتزیک، یک مدیر مدلینگ، آشنا میشوند. حضور در مهمانیهای کارائوکه او، کمکم آنها و دیگر ساکنان ساختمان را به رقابت برای جلب توجه ایتزیک میکشاند و ...
آتش نشانان پس از فجایع و تغییرات ناگوار، باید همواره خود را در حال کمک به تمام دنیا ببینند، حتی اگر در زندگی شخصی و حرفهای خود، با سختیها و موانع بسیاری روبرو باشند...
یک مددکار اجتماعی زندان، تیمی از نوجوانان مجرم را برای دوچرخهسواری تشکیل میدهد و آنها را به سفری پرهیجان و 1600 کیلومتری میبرد. این داستان از زندگی گرگ تاونزند و تیم دوچرخهسواری آکادمی ریجویو الهام گرفته شده است.
مرد جوانی در مسیر رفتن به یک کمپ ترک اعتیاد دور از شهر، وارد یک شهر مرموز میشود و در آنجا هم از سوی اهالی شهر و هم از سوی مشکلات روحی و درونیاش احساس خطر میکند.
پس از تبرئه شدن قاتل یک فعال نوجوان در زمینه حقوق کارگران، شهباز بهتی، روزنامهنگار، متوجه نقصهای واضح در رأی دادگاه میشود و تلاش خود را برای برقراری عدالت آغاز میکند. با این حال، هر نشانهای که او دنبال میکند، با نشانه قبلی در تضاد است و این ماجرای پیچیده، واقعیت تلخ کار کودکان در پاکستانِ دهه ۱۹۹۰ را برملا میسازد.