همه جا به خاطر جنگ در سکوت فرو رفته. بوی مرگ همه جا را در بر گرفته. هیچ کس زنده نمانده. تنها کسانی که زنده مانده اند یک گروه پنج نفره هستند. چهار مرد. یک زن. آنها با هم متحد شده اند و به دنبال راه فرار و زنده ماندن هستند و به دنبال افراد زنده ی دیگری می گردند. جستو جوی آنها 24 ساعت به طول می انجامد و داستان این فیلم، داستان به تصویر کشاندن این 24 ساعت مبارزه با گرسنگی، خستگی و اتفاقات ترسناک اطراف است…
پس از کشته شدن پدر دیوی ، او ، مادرش و برادر جوان ترش به دیدن اقوام خود در مکزیکو رفتن. اینجا بود که او با یک مرد جوان آشنا شد ، کسی که به او کمک کرد ، تا قدرت کافی برای غلبه بر ترس خودش رو بدست بیاره…
یک پسر جوان و خجالتی به مدرسه شبانهروزی مخصوص ناشنوایان میرود. در آنجا او سعی میکند در سلسله مراتبی که در مدرسه وجود دارد و شبیه یک سیستم مافیایی است، موقعیتی برای خود کسب کند. موقعیتی که او را درگیر شبکهای از جرایم مختلف میکند ...
Donovan Matheson شخصیت اصلی فیلم مردی است میان سال ، در حدود ۳۰ سال قبل او دختر بچه ای را از مرگ نجات می دهد و حالا داستان را برای همه بازگو می کند ، او تلاش دارد که بگوید اتفاقات بدی در آینده رخ خواهد داد ، کسی حرف او را باور نمی کند اما …
گروهی از دانشجویان به تحقیق در مورد خرس قاتلی میپردازند غافل از اینکه ان خرس بیشتر از انچه فکر میکردند خطرناک است و حال انها در خطر مرگ قرار گرفته اند …
فردریک دچار سانحه ی شدید رانندگی می شود. وقتی پائول این خبر را می شنود، خاطرات روزهای آشنایی و دوستی اش با او را مرور می کند. پائول توسط دوستی مشترک به فردریک معرفی می شود…
داستان درمورد Eden یک دختر جوان کره ای-آمریکایی هست که توسط قاچاقچیان ربوده می شود و او را مجبور به انجام کارهای غیراخلاقی می کنند Eden برای اینکه زنده بماند مجبور به قبول درخواست ان ها می شود و …
عراق در اوایل سال 1990 سرزمینی وحشتناک برای زندگی بود. فیلم داستان دو برادر بی خانمان، "زانا" هفت ساله و "دانا" ده ساله است که در لبه برنده تیغ زندگی می کنند. در ابتدای داستان آنها از طریق سوراخی در دیوان سینما، نگاهی اجمال به فیلم "سوپرمن" می اندازند. آنها تصمیم می گیرند به آمریکا رفته و با "سوپرمن" زندگی کنند و....
برای «هیدی» که یک دی جی است، هدیه ای فرستاده می شود. یک جعبه موسیقی از طرف اربابان. موسیقی این جعبه، گذشته خشونت بار شهر هیدی یعنی «سلم» را به یاد او می آورد. آیا هیدی دیوانه شده است یا اربابان شهر سلم بازگشته اند تا انتقام خود را بگیرند؟...
یک پزشک برای نجات تنها فرزند خاندان ژائو که به دست وزیر کشته شده اند فرزند خود را قربانی میکند . پس از اینکه بچه بزرگ میشه پزرک در صدد انتقامبر میاد...