مردی که در یک شهر کوچک به ساخت کوکتل علاقه دارد، پس از اطلاع از بیماری لاعلاجش تصمیم به خودکشی میگیرد و با نتایج این کار برای پسر و جامعهاش مواجه میشود.
دو کودک کمسن و تأثیرپذیر که با گسترش دنیای کوچکشان و دربرگرفتن تحولات سریع اجتماعی-سیاسی کشورشان، باورهایشان درباره ایمان پیوسته به چالش کشیده و دگرگون میشود.
دو دختر ناپدید میشوند. پلیس تازهکار، پل شارتیه، به یک واحد مخفی که یک مجرم را تعقیب میکنند، میپیوندد. پس از اینکه این عملیات با شکست مواجه میشود، شارتیه که از محدودیتهای قانونی ناامید شده، شخصاً به دنبال مجرمان میرود.
دو دوست صمیمی کودکی در لیورپول که شیفتهی مارک بولان، خوانندهی دههی ۷۰ هستند، با یک حادثهی تلخ روبرو میشوند که زندگیشان را عوض میکند. سالها بعد، پنی، بازماندهی آن حادثه، به یادبود بولان میرود تا تأثیر آن فاجعه و نقش التیامبخش موسیقی را بررسی کند.
در جنوب فرانسه، مردی به نام لینو که سابقه زندان دارد و به دزدی مشغول است، به عنوان راننده فرار برای خلافکاران کار میکند و خودروهایی را برای اهداف جنایی آنها میسازد.
خانواده لی برای شروعی نو، از منطقه خلیج به دشتهای روستایی وایومینگ کوچ میکنند، ولی در جامعهی جدید با خصومت و بیگانهستیزی مواجه میگردند. نحوهی مواجههی آنها با این مشکلات، سرنوشتشان را رقم خواهد زد؛ آیا از هم خواهند پاشید یا تابآورتر خواهند شد؟
در این داستان درباره تابآوری، انسانیت و قدرت دگرگونکننده هنر، دیوین جی که به اشتباه در زندان زندانی شده است، با بازی در یک گروه تئاتر به همراه دیگر زندانیان، هدفی برای زندگی پیدا میکند
ورزشکاری که بیناییاش را از دست داده، ناگزیر است به برادرِ ازخودبیگانهاش متوسل شود؛ برادری که شاید او را دستاویزی برای رهایی از بندِ زندان قرار داده باشد. این دو برادر که هیچگاه صمیمی نبودهاند...
یک پسر بچهی ۱۲ ساله در یک طوفان شدید از خانوادهاش جدا میشود و برای زنده ماندن ۹ روز تمام در دل جنگلهای مِین سرگردان میشود. این فیلم داستان مبارزه او با طبیعت و تلاشش برای بازگشت به خانه را به تصویر میکشد.
سرگذشت الهامبخش یک بازیکن جوان هاکی سیاهپوست که به جرم جنایی محکوم شده است، او را به گذراندن دوره خدمات اجتماعی در یک پیست هاکی محلی میکشاند. در این مکان، او رهبری تیم ناهماهنگ هاکی خود را بر عهده میگیرد و آنها را در یک رقابت ورزشی یا لیگ که ظاهراً با تعصب همراه است، به سوی پیروزی سوق میدهد.
در آنتورپ، بادیا، یونس و ولت در تلاش برای گریز از گذشتهاند، اما دنیای تبهکاری آنها را بازمیگرداند. آدامو، که به مهرهای قدرتمند در تجارت مواد مخدر تبدیل شده، دوستانش را بر سر دوراهی وفاداری یا انتخابی دیگر قرار میدهد.
در غرب تگزاس، پسری که خواهرش توسط یک قاتل بیرحم به نام بیل گلوی ربوده شده، یک شکارچی جایزه بگیر سرسخت به نام رجینالد جونز را استخدام میکند تا رهبری گروهی از افراد طرد شده را برعهده بگیرد و به دنبال دختر گمشدهشان بگردند.
خانوادهای مکزیکی-آمریکایی که صاحب یک رستوران معروف هستند، برای گردهمایی سالانهشان تدارک میبینند، اما از این موضوع بیخبرند که از بین رفتن آرزوی داشتن یک کامیون غذا، زندگی آنها را دستخوش تغییرات بزرگی خواهد کرد.
داستان این فیلم در شهر شلوغ کلکته در سال 1965 اتفاق میافتد و دربارهی ارتباط صمیمانه و دلگرمکنندهی بین رحمت، یک مرد میانسال افغان، و مینی، یک دختربچهی کوچک، است.
جونگ سئو در آستانه ازدواج، یک آپارتمان برنده میشود. برای پرداخت پیشپرداخت، به پدرش که مادرش را بدون نفقه طلاق داده، مراجعه میکند. دیدار با خانواده جدید پدر، به دلیل تفاوت خواستهها، آشوب به پا میکند و جونگ سئو را با خواستههای واقعی خود و دیگران روبرو میسازد.