اطلاعیه
کاربرای عزیز
مشکل درگاه خرید برطرف شده. لطفا همین الان نسبت به خرید و رزرو شارژ اقدام کنید.
درگاه پایدار نیست و ممکنه مجددا از دور خارج بشه.
به همین منظور کد تخفیف ۲۰ درصدی tabestoon رو برای شما در نظر گرفتیم.
ما تمام تلاشمونو میکنیم که به زودی درگاه به کلی جایگزین شود.
لینک مستقیم به خرید با کد تخفیف
مدیریت نایت مووی
یک شاگرد جوان درمانگر تلاش میکند تا تواناییهای فوقالعاده خود را سرکوب کند تا بتواند کنار بچههای دیگر باشد، اما وقتی یک روح خبیث در آپارتمانش آشوب میکند، تصمیم میگیرد از تواناییهایش استفاده کند ...
پسر 15 ساله ای که در ویرانور زندگی می کند، مورد اصابت صاعقه قرار می گیرد و به کما می رود. پس از بهبودی، او به تدریج متوجه می شود که دارای ابرقدرت رعد و برق و کنترل ذهن است...
2 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین 16 جایزه و نامزد دریافت 58 جایزه دیگر.
یک نوجوان دبیرستانی خجالتی و ترسو بعد از اینکه توسط یک عنکبوت جهش یافته گزیده میشود، خصوصیاتی همانند عنکبوت ها در بدن خود مشاهده می کند. بعد از حادثه غم انگیزی که برای خانواده اش رخ می دهد، او تصمیم می گیرد از این توانایی های منحصر به فردش، همانند قهرمانها در مقابل انسان های شرور استفاده کند.
پزشکي به نام «جو دارو» (کاستنر)، عزادار مرگ همسرش، «اميلي» (تامپسن) است که در امريکاي جنوبي کمک هاي پزشکي مردم نيازمند را تأمين مي کرده و در تصادف اتوبوسي درگذشته است. موقع سرکشي به بخش اطفال «جو» احساس مي کند که «اميلي» از تجربه ي بين مرگ و زندگي بيماران علاج ناپذيرش استفاده مي کند تا با او ارتباط برقرار کند...
با جادو در هوا، جری و برادرزاده اش، تافی، یک موش برفی می سازند که به طور معجزه آسایی زنده می شود. تافی و جری برای اینکه دوست جدیدشان، لری موش برفی ذوب نشود، باید او را به روستای آدم برفی افسانهای ببرند...
در سال 1962 هائیتی، مردی از دنیای مردگان بازگردانده شد تا در مزرعه نیشکر کار کند. سالها بعد، یک نوجوان این راز خانوادگی را به دوستانش میگوید، و باعث می شود یکی از آنها اقدامی غیر قابل بازگشت انجام دهد ...
رنفیلد، سرسپردۀ دراکولا و زندانی چندین دهه در آسایشگاه دیوانه، آرزوی زندگی دور از کنت، خواستههای مختلف او و همه خونریزیهایی را دارد که با آنها همراه است...
در یک دنیای خیالی که شامل دو پادشاهی ضد هم می باشد، دختری 15 ساله باید یک ماسک شیشه ای افسانه ای را بیابد تا بتواند این سرزمین را نجات داده و به خانه خودش باز گردد...
مرگ "میو" همسرش "تاکومی" و پسر شش ساله شان "یوجی" را تنها می گذارد."یوجی" صحبتهای اطرافیانش را درباره اینکه تولد او موجب مرگ "میو" شده را شنیده و خود را مقصر می داند...
در سفری برای یافتن درمانی برای نفرین تاتاریگامی (Tatarigami)، آشیتاکا (Ashitaka) خود را در میانه جنگ بین خدایان جنگل و تاتارا (Tatara) می بیند. در این ماجراجویی او با سان(San)، شاهزاده خانم مونونوکه نیز ملاقات می کند.
دو دختربچه به همراه پدرشان به خانه ای در دهکده نقل مکان می کنند تا به مادر بیمارشان نزدیک تر باشند. آن ها در جنگل های نزدیک دهکده موجوداتی سحر آمیز بنام «تو تو رو» را پیدا می کنند و خیلی زود با آن ها دوست می شوند...