یک سامورایی در سفر خود به دختری جوان برمیخورد که روستایش توسط اژدها نابود شده است. با وجود میل سامورایی به دوری از دردسر، آنها درگیر ماجرایی خطرناک میشوند.
کیت، دختربچه ناشنوای ساکن روستایی با کرم شبتابهای فراوان، در دنیای خودش زندگی میکند. خانوادهاش فقیرند و مادرش میخواهد او زبان اشاره یاد بگیرد. روزی کیت با کرم شبتابی آشنا میشود که به نظر میرسد با او ارتباط برقرار میکند و این اتفاق زندگی کیت را تغییر میدهد.
گارفیلد در آستانه یک ماجراجوییِ پرهیجان در طبیعت وحشی قرار میگیرد. پس از یک دیدار غیرمنتظره با پدر گمشدهاش، گربه ای به نام ویک، گارفیلد و اودی مجبور میشوند زندگیِ نازپرورده خود را رها کنند و به ویک در یک سرقتِ خندهدار و پرمخاطره بپیوندند...
در اواخر دوران سلسله جنوبی سُنگ، زمانی که کشور درگیر آشوبهای داخلی و خارجی بود، چن سانفن، مردی شیفته هنرهای رزمی، زندگی میکرد. پس از آنکه فرقه او نابود شد و او درگیر توطئههای پیچیده فرقه شیاطین گردید، در دل آن آشوب و ناآرامی، به خلق هنر بیبدیل تای چی دست یافت.
یک سردبیر معروف مجله مد که مردی متعصب و زن ستیز بود، ناگهان صبحی از خواب بیدار می شود و می بیند که تبدیل به زن شده است. این اتفاق او را مجبور می کند تا دیدگاه خود را نسبت به زنان و جایگاه آنها در جامعه دوباره ارزیابی کند.
کوسوکه نیتا، در حال آمادهسازی مجموعه دی وی دی "هیولای انسانی BEM"، نسخهای گمشده از قسمت پایانی را پیدا میکند و به جنون میافتد. همزمان، تراژدی در دبیرستان رخ میدهد و دختری مرموز به نام بلا، کلید حل معمای این رویدادها است.
یک مزدور، در کوهستانهای جانور جادویی به توانایی پرواز و نقشهای دست پیدا میکند. او که توسط مزدوران دیگر تعقیب میشود، به طور اتفاقی با مبارزه بین یونژی از قلمرو روح مبارز و شیرپادشاه بال یاقوتی برخورد میکند. یونژی توسط شیرپادشاه شکست میخورد و شیائومی جان او را نجات میدهد. پس از یک سری چالشها، آنها موفق به شکست شیرپادشاه میشوند. یونژی به طور پنهانی آنجا را ترک میکند و شیائومی نیز تصمیم میگیرد کوهستانهای جانور جادویی را ترک کرده و به سمت بیابان قبیله مار حرکت کند.
برای اینکه بتوانند قراردادی سه ساله با شاگرد فرقهی یونلان، نالان يانران، امضا کنند؛ شياو يان و يائو لائو برای پیدا کردن شعله آسمانی افسانهای و تقویت قدرت او، به صحرای مار ...
این فیلم روایتگر ماجرای دو کارآگاه کمتجربه است که در حین تحقیق برای حل یک پرونده قتل، به طور غیرمنتظرهای وارد دنیایی موازی میشوند که تجسمی از وحشتناکترین کابوسهای آنهاست.
در بحبوحه دوران کمونیسم، پناهندهای بیپول دل به یک خونآشام جوان و خاص میسپارد که همراه با خدمتکار دست و پا چلفتیاش در ساحل اوقات خود را سپری میکند. داستانی کمدی با محوریت خونآشام و رویکردی مارکسیستی.
زنی که داغدار مرگ مرموز همسرش است، برای خلاصی خانوادهاش از شر روحی پلید که آنها را آزار میدهد، از یک شکارچی ارواح کمک میگیرد. اما این شکارچی بیخبر از راز هولناکی است که این خانواده به هر قیمتی آن را پنهان نگه داشتهاند.
رد، دختر ملکهی قلبها، و کلوئه، دختر سیندرلا، برای نجات آورادن دست به دست هم میدهند. آنها با استفاده از جیبساعت خرگوش سفید به گذشته سفر میکنند تا مانع از وقوع رویدادی شوند که پیامدهای هولناکی خواهد داشت.
پس از انتخاب پو به عنوان رهبر معنوی دره صلح، او باید اژدها جنگجوی جدیدی را پیدا و آموزش دهد، در حالی که یک جادوگر شرور قصد دارد تمام ابرشرورانی را که پو به دنیای ارواح فرستاده، دوباره احضار کند...
وقتی لیو به لندن نقل مکان می کند، با گروهی مرموز از پسران آشنا می شود که او را به دنیایی رویایی می کشانند. او و گروه رؤیایی سرگردانش مراسمی را برای تحقق بزرگترین رویای خود برگزار می کنند، اما این کار نیاز به یک فداکاری بزرگ و مهم دارد...
رودگر، پسری که تنها در ذهن آماندا وجود دارد، همبازی او در ماجراجوییهای خیالی و پرهیجانش است. هنگامی که رودگر به تنهایی به شهر خیالیها، محل زندگی و کار شخصیتهای خیالی فراموششده، قدم میگذارد، با خطری مرموز روبرو میشود.