نوبیتا با یافتن تخمهای دایناسور، آنها را زنده میکند و کیو و میو را به دنیای کنونی میآورد. این گونه جدید در شهر پرسه میزند و نوبیتا باید قبل از نابودی، آنها را به دوران کرتاسه بازگرداند.
سه سال پیش از داستان، سفینه فضایی غولپیکری در آسمان توکیو پدیدار میشود. جنگی نابرابر با موجودات فضایی که در ظاهر بیخطر به نظر میرسند آغاز میشود و بحثها و جنبشهای صلحطلبانه را به دنبال میآورد. با وجود این اتفاق غمانگیز و بیسابقه، دو دختر دبیرستانی به نامهای کویاما کادود و ناکاگاوا اوران زندگی خود را بدون توجه به این اتفاق ادامه میدهند. تمرکز داستان نه بر روی تهاجم بیگانگان، بلکه بر روی فطرت انسانی، گفتگو، دوران بلوغ و زندگی است.
پلِت، مادری دلسوز، به خاطر تنبیه ناعادلانه لیندا، عذاب وجدان دارد و برای جبران اشتباه خود، مصمم است مرغ فلفلی بپزد، در حالی که از آشپزی سررشتهای ندارد.
زندگی یک دانشآموز دبیرستانی، هنگامی که با دختری از اونیها (نوعی موجودات افسانهای) در حین انجام مأموریتی در دنیای انسانها روبرو میشود، مسیری غیرمنتظره را طی میکند.
عرضه داروی جدیدی برای کاهش وزن، هیجان و جنجالی در شهر ساوت پارک به وجود آورده است. محرومیت کارتمن از مصرف این دارو، خشم بچهها را برمیانگیزد و آنها را به اقدام وا میدارد.
مایا، زنبور کوچولویی با اراده قوی و ویلی، بهترین دوستش، زمانی که یک مورچه شاهزاده خانم را نجات میدهند، خود را در میان نبرد حماسی حشرات میبینند که آنها را به دنیای جدید و عجیب و غریبی میبرد و دوستی آنها را تا حد نهایی به چالش میکشد.
چلسی، در آستانه هفتمین سالگرد تولدش، با مشکلی عجیب روبرو میشود. خط بینالمللی تاریخ باعث میشود که تولد او به طور کامل نادیده گرفته شود و او از جشن و شادمانی این روز محروم میماند.
تخم مرغهای عید پاک توسط "تیک ایتز" دزدیده میشود. گروهی از افراد برای بازپسگیری آنها متحد میشوند، با هم دوست میشوند، با ترسهای خود روبرو میشوند، قلدری را یاد میگیرند و شجاعت را به عنوان کلید حل مشکلات میشناسند.
هِدویگ که عاشق بازیهای کامپیوتری است، لباس ابرقهرمانی پدرش را کوچک میکند و او را از ابرقهرمان بودن محروم میکند. پدر هِدویگ، پسرعموی او را به عنوان قهرمان بعدی انتخاب میکند، اما هِدویگ راضی به این موضوع نیست و باید برای اثبات خود کاری کند.
روز مادر فرا رسیده است و مارچ سیمپسون به همراه مادران دیزنی پلاس در یک گردش ویژه تعطیلات شرکت میکند که به یک ماجراجویی کهکشانی حماسی پر از قهرمانان، تبهکاران و یک دوست قدیمی غافلگیرکننده تبدیل میشود.
کوسه کوچولو، محبوبترین ماهی دریا، با آهنگهای جذابش دلها را تسخیر میکند. اما استاریانا، خوانندهای حسود و مغرض، طمع قدرت موسیقی او را به جان میاندازد و نقشهای شوم برای دزدیدن آن طراحی میکند.
دشمن مانیتور، از بند رهایی یافته و به جهانهای موازی دی سی حمله میکند و آنها را یکی پس از دیگری نابود میسازد. مانیتور برای مقابله با این دشمن هولناک، به دنبال گردآوری و استخدام قهرمانان از سراسر جهانهای موازی است.
هنگامی که مسابقه جالب ترین ماهی هیولا در دریا در شهر Schmert اعلام می شود، چارلی و دوستانش موکوس و فرانک فیش تصمیم می گیرند به امید شکوه کمدی وارد مسابقه شوند...