وقتی هیولاهای دوپانت، که از قدرت حافظه گایا استفاده میکنند، در شهر بادخیز فوتو شروع به فعالیت میکنند، شوتارو جوان دستیار کارآگاه نارومی سوکیچی میشود و روزهایش را صرف تعقیب او میکند.
زندگی کندیس با یک تغییر انفجاری روبرو میشود. او به مدت سه ماه، هر روز چندین انفجار را تجربه میکند و در نهایت به اوج میرسد؛ جایی که در یک روز، هفت انفجار را پشت سر میگذارد. در کل، کندیس ۱۹۲ انفجار را تجربه میکند.
سفری شبحوار با قطار در یک خط فرعی فراموششده، مردی را که برای ملاقات پدر در حال مرگش به آسایشگاه رفته، به حاشیه جنگلی افسانهای منتقل میکند. این فیلم بر اساس کتابی به همین نام نوشته برونو شولتز ساخته شده است.
روح نژا و آئوبینگ پس از یک فاجعه نجات یافت، اما بدنهایشان در حال نابودی بود. تایئی ژنرن تصمیم گرفت با استفاده از نیلوفر هفت رنگ، بدنهایشان را دوباره بسازد.