فیلم «کوستَبِکگیلَّر: نگهبانان بذر اجدادی» دربارهی گروهی است که برای نجات سرزمینشان از خطر بحران غذا مبارزه میکنند. دلیل این بحران، نابودی بذرهای ارگانیک و بومی به دست پروفسور علی جنگیز کاپکارا است. این گروه با کمک دو انسان به نامهای دنیز و آردا، مأموریت دارند تا آخرین بذر باقیمانده را از چنگ این پروفسور شرور پس بگیرند.
داستان درباره دو دلداده سابق در دهلی است که تلاش برای احیای عشق قدیمیشان، باعث زنجیرهای از اتفاقات مضحک و فریبکارانه میشود. در پی این ماجراها، یک رابطهی جدید به طور غیرمنتظره شکل میگیرد و ابهام این است که در نهایت، کدام یک از شخصیتها به سرانجام خوش دست مییابند.
سفر الهامبخش راناک را در فراز و نشیبهای زندگیاش تماشا کنید، جایی که تابآوری و سرنوشت مسیر او را شکل میدهد و او را در برابر تمام سختیها و مشکلات، با روحیه و باانگیزه نگه میدارد.
زمانی که یک منتقد هنری دیگر به "مینیون" توجهی نمیکند، او برای بازگشت به شهرت تلاش میکند و همین تلاش، به شکل ناخواسته، باعث میشود او شغل جدیدی پیدا کند.
دانشآموز دبیرستانی به نام اینیونگ پس از فوت والدینش و بیخانمان شدن، در گروه رقص کرهای پنهان میشود و در آنجا توسط مدیر گروه کشف شده و به ناچار با او همخانه میگردد.
اِمِلیا به طور اتفاقی یک ماهی جادویی را صید میکند که توانایی برآورده کردن سه آرزو را دارد. او دو آرزوی اولش را بیهوده هدر میدهد و حالا برای به دست آوردن دل شاهزاده خانم آنفیسا، باید از آرزوی سومش استفاده کند. اما پیش از اینکه فرصت آرزو کردن پیدا کند، ماهی جادویی به شکل انسانی به نام واسیلیاسا در میآید و به او کمک میکند تا به هدفش برسد.
آیوی متوجه می شود که حمام مدرسه خالی از سکنه است، "بین" به آیوی کمک می کند تا از قدرت خود استفاده کند. آیوی و بین با کمک همکلاسی های خود مراسمی را ترتیب می دهند که ارواح را آزاد می کند، مدرسه را نجات می دهد و همچنین روز نانسی را به هم می زند...
سو-یونِ ۱۳ ساله پس از مرگ مادربزرگش تنها میماند. او که در صورت عدم یافتن سرپرست، باید به مرکزی برای نگهداری از کودکان سپرده شود، زوجی را میبیند که توجهش را جلب میکنند. این زوج در حال به فرزندی پذیرفتن دختر هفت سالهای به نام سون-یول هستند و بسیار خوشحال به نظر میرسند. سو-یون سعی میکند به سون-یول نزدیک شود، اما متوجه رفتارهای مشکوکی از او میشود.
تام سایر و هاک فین بار دیگر در ماجراهایی هیجانانگیز و علمی ظاهر میشوند. این دو دوست به همراه بکی تاچر و دوستان دیگرشان، در جریان مقابله با تلهگذاران، سارقان و دشمنان قدیمی، با مفاهیم علمی واقعی مانند نیروی جاذبه، انرژی و مغناطیس آشنا میشوند و آنها را به کار میگیرند.
پرنسس النا باید طلسمی باستانی را از بین ببرد و جادوگر شرور را شکست دهد تا پادشاهی را نجات دهد، در حالی که در یک حلقه زمانی گیر افتاده و هر روز در همان روز بیدار میشود.
الیو، شیفته فضا و دارای تخیل قوی، درگیر ماجراجویی کیهانی میشود. او باید با موجودات فضایی ارتباط برقرار کرده، بحرانی کهکشانی را حل کند و هویت واقعی خود را بیابد.