پس از اینکه یک بانکدار در دیوالی توسط نامزدش رها می شود، بهترین دوستش او را به یک ماجراجویی جشن در سراسر شیکاگو می برد که آنها را در سرقت الماس درگیر می کند....
هالی هارپر، یک زن تاجر مجرد، برای کاهش تنش خانوادگی در تعطیلات از برنامه دوستیابی شرکتش استفاده می کند. اما یک اشکال در برنامه باعث می شود بیش از یک قرار ملاقات برای او ارسال شود. او باید با این وضعیت کنار بیاید و برای تعطیلات خود برنامه ریزی کند...
در ساحل جرسی، یک خرچنگ زمینی اهل شهر و یک خرچنگ دریایی توریست عاشق هم می‌شود. اما دوستان و خانواده‌هایشان با این رابطه مخالف هستند. یک طوفان این دو را از خانه دور می کند و عشقشان آنها را به یک ماجراجویی می‌کشاند...
دو دوست صمیمی، ناومی و لیز، برای تعطیلات به خانه برمی گردند و هر دو با عشق دوران دبیرستان خود، کریس سیلور، دوباره ارتباط برقرار می کنند. این موضوع باعث می شود که آنها وارد یک مثلث عشقی شوند...
آکوافینا در این فیلم نقش زنی به نام «آن» را بازی می‌کند که به همراه خواهرش جنی با بازی «سندرا او» راهی برای پرداخت بدهی‌های قمار مادرشان تدبیر می‌کنند. برای به دست آوردن ۸۰ هزار دلار، آن وارد یک مسابقه تلویزیونی می‌شود تا از استعدادش در به خاطر سپردن حقایق عجیب استفاده کند. اما سگ جنی ربوده می‌شود و آنها باید در یک سفر جاده‌ای به سراسر آمریکا ماجراجویی کنند.
زمانی که صاحب مزرعه اقدام به ترک مزرعه اش می کند، حیوانات مزرعه شروع می کنند به بازی کردن و آواز خواندن و رقصیدن. اما اوضاع نمی تواند تا ابد به همین شکل ادامه یابد. نهایتا کسی باید پا پیش بگذارد و امورات مزرعه را در غیاب صاحبش اداره کند...
زنان شهر بالیگار که در محدودیت‌های زندگی روزمره خود گرفتار هستند، تنها آرزویشان این است که به شهر مقدس لورده بروند و با زیارت این شهر، روح خود را آزاد کنند...
توماس اندرسون، یک مسیحی متعصب اهل تگزاس، یک ماشین تسخیر شده را از یک مکانیک شیاد خریداری می کند. او پس از طی کردن بسیاری از اتفاقات عجیب و غریب، متوجه می شود که ماشین تسخیر شده است و برای خلاص شدن از شر آن باید تلاش کند...
یک مرد و پدرش با تشویق نامزدش، آخر هفته را با خانواده ثروتمند و بسیار عجیب زن می گذرانند. این گردهمایی به زودی به یک تضاد فرهنگی تبدیل می شود و پدر و پسر معنای واقعی خانواده را کشف می کنند...
چهار بازیکن فوتبال دانشگاهی به دلیل عملکرد ضعیف، بورسیه تحصیلی خود را از دست می‌دهند. آنها برای تأمین هزینه شهریه خود، به یک مسئول روسپی‌خانه روی می‌آورند. مسئول آنجا آنها را برای کار در تابستان استخدام می‌کند...
