یک پسر باهوش متوجه میشود که میتواند با استفاده از یک یادگار خانوادگی، زمان را دستکاری کند. او به زودی با خواهر و برادرش برای بازگشت به زمان جدایی پدر و مادرش، با امید به تغییر نتیجه، متحد میشود.
کمدین لانگستون کرمن در این برنامه طنزآمیز در مورد تربیت یک نوزاد فوقالعاده، آموزش نوجوانان بدخلق و مدیریت اپلیکیشنهای دوستیابی مادرشوهرش صحبت میکند.
یک بنگاهدار به ظاهر باکلاس در یک شهر کوهستانی کوچک، زمانی که مردی کاریزماتیک با دستور رئیس مرموزش پدیدار میشود، به عنوان فردی الکلی با رازی تاریک شناخته میشود...
ارین، یک دختر نابغه، جوانترین دانشآموز دبیرستان است. متأسفانه او با انزوای اجتماعی دست و پنجه نرم میکند. زمانی که او با وینستون، همکار دانشمند خود ملاقات میکند، آنها برای اختراع یک ماده شیمیایی که سلسله مراتب دبیرستان را برای همیشه تغییر میدهد، با هم متحد میشوند...
لاکی، راننده تاکسی جوانی که آرزوی سفر به انگلستان را در دل داشت، به دلیل محدودیتهای مالی، از تحقق این آرزو بازماند. در همین حال، او شیفته دختری به نام پالی میشود. پدر پالی برای تسهیل مهاجرت دخترش به انگلستان، پیشنهاد یک ازدواج ساختگی میدهد. لاکی نیز با امید به جلب محبت پالی، با این پیشنهاد موافقت میکند.
مایک، یک کارگر ساختمانی ساده و بیآلایش، وقتی که "روکسان"، عشق دوران دبیرستانش، او را برای یک ماموریت سری و پرخطر اطلاعاتی آمریکا استخدام میکند، ناگهان وارد دنیای جاسوسها و ماموران مخفی میشود.
در آینده ای نزدیک، یک قرعه کشی بزرگ جدید در کالیفرنیا راه اندازی شده است - اما نکته جالب اینجاست: برای اینکه به طور قانونی جایزه چند میلیارد دلاری را ببرید، باید قبل از غروب آفتاب برنده را بکشید.
چهار دوست تصمیم میگیرند سفری به کنار دریا داشته باشند. اما در طول سفر، اتفاقی غیرمنتظره رخ میدهد و آنها متوجه حضور یک شخص ناشناس در میان خود میشوند. این اتفاق، زنجیرهای از رویدادها را به دنبال دارد که دوستی آنها را به چالش میکشد و روابطشان را تحت تأثیر قرار میدهد.
داستان در مورد خانوادهای است که همهی اعضای آن، از جمله پدر و مادر و بچهها، مامور مخفی هستند. روزی پدر و مادر به بچهها میگویند که برای دو روز خانه را ترک میکنند. وقتی پدر و مادر برمیگردند، در یک موقعیت خطرناک گرفتار میشوند. بچهها یک ربات پیدا میکنند و سفری ماجراجویانه را آغاز میکنند.
استاد بازاریابی، کلی جونز، وظیفهی سخت کول دیویس، مدیر پرتاب را دشوارتر میکند. هنگامی که کاخ سفید این ماموریت را بسیار مهم میداند که نمیتواند شکست بخورد، به جونز دستور داده میشود تا به عنوان یک برنامه پشتیبان، یک فرود جعلی بر روی ماه را اجرا کند.
داستان دو شخصیت متفاوت را روایت میکند: آچو، پستچیای که به دلیل سرعت عمل بالا همیشه زودتر از دیگران بیدار میشود و رینکا، عکاسی که به دلیل کندی عمل همیشه چشمهایش را هنگام عکاسی میبندد.
دیو در آستانه ورود به دنیای بزرگسالی است. او در این گذار پر فراز و نشیب، با چالش بزرگی روبروست: وابستگی بیش از حد به مادرش. این وابستگی، مانعی جدی بر سر راه رشد شخصی او محسوب میشود.