«اندی سافیان» رئیس کالج که با همسر تازه اش، «تریسی» زندگی می کند، برای کمک هزینه ی خانه، «دکتر جد هیل» جوان را به مستأجری می پذیرد و آرام آرام در می یابد که «جد» و همسرش در نقشه ی تصاحب غرامتی که بیمارستان بابت تشخیص اشتباه به او پرداخته، هم دست بوده اند ....
زندگی «جک سامرزبی» پس از شش سال دوری از خانه و خانواده و در حالی که دو سال از پایان جنگ های انفصال گذشته، به زادگاهش باز می گردد. همسرش، «لورل» به هویت او مطمئن نیست، چون برخلاف سابق مهربان و وفادار به نظر می رسد! تا این که جسدی کشف می شود که طبق شواهد از آن «سامرزبی» است که به قتل رسیده است….
"رکس" و "ساسکیا" زوج جوان و عاشقی هستند که به تعطیلات رفته اند.آنها در میانه راه توقف می کنند و ناگهان "ساسکیا" ناپدید می شود."رکس" سه سال بعد از این اتفاق را صرف پیدا کردن او می کند.او ناگهان تعدادی کارت پستال از رباینده او دریافت می کند که به او قول داده هر چیزی را که اتفاق افتاده آشکار می کند...
داستان در مورد زنی است که میان عشق دو مرد گیر افتاده. از یکی از آن ها می ترسد و در عین حال برای دیگری دل می سوزاند. او باید برای انتخاب یکی از این دو تصمیم بگیرد...
یک مأمور اف بی آی با کمک یک کودک قصد دستگیری یک قاتل کودکان را دارد. کسی که یک دیوانه دو شخصیتی است که خیال میکند توسط خدا انتخاب شده تا نوح دوم بر روی زمین باشد.
کارآگاهي به نام «جان ترنت» (نيل) مأمور مي شد تا «ساترکين» (پروخنو)، از مشهورترين نويسندگان رمان هاي هراس آور را که ناپديد شده، بيابد. «ترنت» در جريان تحقيقاتش، بدون اين که متوجه باشد، وارد دنياي تخيلي رمان نيمه کاره ي «ترنت»، به نام «در کام جنون» مي شود.
یک نوازنده ساكسيفوني بنام «فرد مادیسون» در آیفون خانه اش میشنود که "دیک لورنت مرده است". این پیام در ابتدا برای او بی مفهوم است. روزی همسرش بستهای حاوی یک کاست ویدئو در جلو خانه پیدا میکند، وقتی با هم به تماشای آن مینشینند نمای بیرونی خانه خود را مبینند. آن دو حدس میزنند که فیلم را یک بنگاه معاملات ملکی فرستاده است. بعدتر فیلمی دیگر پیدا میکنند که اینبار علاوه بر نمای بیرون، وارد خانه شده و آنها را خوابیده در اتاق خواب نشان میدهد. نگران از این موضوع، به پلیس آگاهی میدهند. ماموران پلیس ناتوان از حل معما از آنها می خواهند ضریب امنیتی خانه را بالاتر ببرند...
یک افسر پلیس جای برادر دوقلوی خود را گرفته و مشکلات و دوست دختر او را به دست می آورد.او مجبور می شود راهش را از فرانسه به آمریکا باز کند در حالیکه برای اف بی آی و مافیای روسیه کار می کند و...
فیلم داستان دختری( آنجلا) را تعریف می کند که در رشته سینما تحصیل می کند و عنوان پایان نامه خود را “بررسی نمایش خشونت در صدا و تصویر” برگزیده است. در طی داستان او به فیلمی واقعی دست پیدا می کند که دختری را بر روی صندلی شکنجه می دهند و سپس با اره برقی تکه تکه می کنند
چهار جوان به نام هاي «جولي» (هيوئيت)، «هلن» (گلار)، «بري» (فيليپ) و «ري» (پرينز جونير)، در شب چهارم ژوييه و حين وقت گذراني با اتومبيل ظاهرا باعث مرگ رهگذري در جاده مي شوند. تابستان سال بعد ناشناسي براي آنان که جمع شان از هم پاشيده است، نامه هايي با مضمون «من مي دانم تابستان گذشته چه کرديد» مي فرستد و آنان را دچار وحشت مي کند...
در یک دبیرستان، دانش آموزان کم کم به این نتیجه می رسند که معلمانشان موجودات بیگانه ی فضایی هستند که قصد دارند از دانش آموزان بعنوان قربانی استفاده کنند...
یک دانشمند علوم کامپیوتری بنام «هانن فالر»، مسالهای خیلی مهم را کشف کرده است. او قصد دارد این کشف جدیدش را به همکارش «دوگلاس هال» بگوید، اما احساس می کند کسی به دنبال اوست و از این رو پیغامش را در دنیای کامپیوتری مجازی و موازی با واقعیت برای همکارش می گذارد. فالر همان شب در دنیای واقعی به قتل می رسد و دوگلاس تنها متهم پرونده قتل اوست...
شیکاگو. شبی در یک مهمانی، مردی از طبقه ی کارگر به نام «تام» به شوخی از خواهر زنش، «لیزا» می خواهد که او را هیپنوتیسم کند. «تام» خیلی زود برآشفته از خواب مصنوعی می پرد و از همان شب، و روزهای بعد، در خواب و بیداری، تصاویر تکه تکه و مبهمی که گه گاه جلوی چشمش جرقه می زنند، راحتش نمی گذارند…
در دهه ي 1860، اين افسانه شکل مي گيرد که ساختمان «هيل هاوس» در تسخير ارواح شيطاني است. صد و سي سال بعد، «دکتر ديويد مارو» (نيسن) که به سرگذشت «هيل هاوس» علاقه مند است، سه نفر را به آن جا مي برد تا در مورد اختلال در خواب آدم ها مطالعه کنند...