پارو، زمانی که نقاشی قصهٔ پریانی را که در کودکی از زبان یک غریبه شنیده بود، بر روی دیوارهای شهر ساحلی مشاهده کرد، تصمیم گرفت به جستجوی مرد نقاش، ماارا، بپردازد.
گروهی از بازماندگان که قبلاً یک تجربه وحشتناک را در قطاری سپری کردهاند، مجبور میشوند مجدداً سوار همان قطار شوند. این بار، با تهدید جدیدی روبرو هستند و باید برای زنده ماندن مبارزه کنند.
یک کارآگاه بازنشسته و مشهور به نام کتانگاری، برای حل معمای قتل پسرعموی تاجرش به یک عمارت مجلل فراخوانده میشود. تمام ساکنان این عمارت به عنوان مظنون دستگیر شدهاند و او باید قاتل واقعی را شناسایی کند.
در اوج فصل زمستانی و در پیست اسکی مورزین-اووریاز، کنستانس ویویه، افسر پلیس کوهستان فرانسه، و آندریاس مایر، افسر پلیس سوئیس، به بررسی مرگ مشکوک نوجوانی میپردازند که پس از فرو رفتن در کما بر اثر مصرف بیش از حد الکل، جسد بیجانش بر روی شیب کوه پیدا شده است.
داستان در جهانی روحانی و وهمآلود میگذرد که زمان در آن به طور عجیبی جریان دارد. شخصیتی به نام پدرو پرامو، با ویژگیهای متناقض عشق، قدرت و خشونت، بر این جهان سایه افکنده و بر آن حاکم است.
لولا، پادکستر جنایی، در تعطیلات کریسمس با یک روح انتقامجو روبرو میشود که قتلهای قدیمی را تکرار میکند. او باید برای نجات شهر، رازهای تاریک گذشته را کشف کند.
مک، یک شکارچی شیاطین مرموز، شش غریبه را در متروی نیویورک به دام میاندازد. او پنج داستان ماورایی را کشف میکند که شامل یک فالگیر، یک تیمارستان دیوانه، یک سکه برآوردهکننده آرزو و یک مغازه معجون جادو است. مک باید این معما را حل کند.
دیابولیک و جینکو توسط یک باند جنایی بیرحم دستگیر و در یک سلول زندانی میشوند و هیچ راه فراری برای آنها وجود ندارد. دیابولیک گذشته مرموز خود را برای بازرس فاش میکند. در همین حال، اوا کانت و آلتئا به شدت به دنبال مردان خود هستند.
یک استاد مرموز و مرگبار علوم غریبه در سراسر ژاپن فئودال سفر میکند تا ارواح خبیثی به نام مونونوکه را شکار کند. او برای اینکه بتواند شمشیر مقدس طرد ارواح را علیه آنها به کار برد، باید شکل، حقیقت و دلیل وجودشان را کشف کند.