اطلاعیه
کاربرای عزیز
مشکل درگاه خرید برطرف شده. لطفا همین الان نسبت به خرید و رزرو شارژ اقدام کنید.
درگاه پایدار نیست و ممکنه مجددا از دور خارج بشه.
به همین منظور کد تخفیف ۲۰ درصدی tabestoon رو برای شما در نظر گرفتیم.
ما تمام تلاشمونو میکنیم که به زودی درگاه به کلی جایگزین شود.
لینک مستقیم به خرید با کد تخفیف
مدیریت نایت مووی
یک زیردریایی روسی در دریای گرینلند ناپدید میشود. فرمانده ویکتور ورونین که برادرش هم در زیردریایی حضور دارد، مأموریت نجات را آغاز میکند. در همین حین، با تخریب یک ایستگاه تحقیقاتی در قطب، یک هیولای کراکن از دل آبها بیرون میآید.
داستان یک زوج را روایت میکند که یکی از آنها افسر پارک ایالتی است. آنها در حالی که با غم ناپدید شدن پسر نوجوانشان دست و پنجه نرم میکنند، با معمایی محلی نیز روبرو میشوند. این معما نه تنها زندگی آنها را تحت تأثیر قرار میدهد، بلکه روابطشان را نیز به چالش میکشد و در نهایت، آنها را در مرز واقعیت و خیال قرار میدهد.
هی جون، پسری جوان، گرفتار تسخیر روحی پلید گشته است. راهبه یونیا، به همراه دستیارش میکائلا، برای نجات او تلاش میکند. کشیش پاول سعی در درمان او از طریق روشهای پزشکی دارد، در حالی که کشیش اندرو برای بیرون راندن روح خبیث از هی جون، دست به مراسم جنگیری میزند.
نیلِش، یک دانشجوی حقوق از خانوادهای فقیر، پس از ورود به یک دانشگاه معتبر، با نابرابریهای عمیق اجتماعی روبرو میشود. یک اتفاق غمانگیز، او را وادار میکند تا با این سلسلهمراتب اجتماعی پنهان و تأثیر آنها بر سرنوشت و روابط افراد مقابله کند.
یک راهنمای شکار در منطقه پاتاگونیا، به طور اتفاقی از جنایتی وحشتناک علیه خواهرزادهاش باخبر میشود. این اتفاق او را وادار میکند تا برای برقراری عدالت، با رازهای پنهان و دردناک دهه ۸۰ آرژانتین که دورهای پرآشوب و تاریک بود، روبرو شود.
در سال 1900، قتل یک زن سفیدپوست در محله چینیهای سان فرانسیسکو و متهم شدن یک مرد چینی به این جنایت، جامعه را تکان داد و منجر به درخواستهای عمومی برای بستن این محله شد.
سایمون در جریان یک اعتراض با مکس آشنا میشود و این آشنایی، رویاهای او را برای تحصیل در رشته حقوق تحتالشعاع قرار میدهد. مکس با سبک زندگی آنارشیستی خود که سرشار از افراط و فریب است، سایمون را در مسیری ویرانگر به دام میاندازد؛ مسیری که سایمون حتی فرصت نمیکند مخرب بودن آن را تشخیص دهد.
در دهه 1950 میلادی، پل کول، بازیگر اهل نیویورک، مورد ضرب و شتم قرار گرفته و در اوهایو رها میشود، گویی که مرده است. او حافظه خود را از دست میدهد و خود را در یک شهر کوچک و مرموز، سرگردان مییابد. او برای بازگشت به خانه و بازیابی آنچه از دست داده، تلاش میکند.
در این کمدی پلیسی که بر محور همکاری دو پلیس میچرخد، یک بازپرس ویژه و متعهد ناچار میشود با کارآگاهی بیپروا که از درجهاش کاسته شده، همکار شود تا قاتلی را ردیابی کرده و دستگیر کنند.
خانه یک سرگرد بازنشسته در طول شورشها پناهگاهی برای غریبهها میشود. سیزده سال پس از شبی مرگبار که جان ده نفر را گرفت، یک بازمانده بازمیگردد تا تکههای حقیقت را کنار هم بچیند.
در یک برنامه تلویزیونی محبوب دهه هفتاد میلادی، زنی جوان به نام شرل بردشو، مردی جذاب به نام رودنی آلکالا را به عنوان همسر آینده خود انتخاب میکند. اما او از این واقعیت بیخبر است که آلکالا در واقع یک قاتل سریالی خطرناک است.
داستان دربارهی دستیار جوانی است که برای فرار از گذشتهی خود به روستایی نقل مکان میکند و در آنجا با پروندهی یک بیمار نوجوان درگیر میشود. این پرونده باعث میشود که خاطرات تلخ گذشته دوباره به سراغ او بیایند.
در این کمدی معمایی قتل، چندین شیاد که ادعا میکنند پسر یک میلیاردر تازه درگذشته هستند، برای به دست آوردن ثروت او در یک کشتی تفریحی لوکس با یکدیگر رقابت میکنند.
در شهر کوچکی، زنی تنها گرفتار صداهایی میشود. این صداها او را وادار میکنند تا افرادی با نیات پلید را به قتل برساند. او همیشه از این قتلها جان سالم به در میبرد و دستگیر نمیشود، اما آخرین قتلش او را به دنیایی از فساد گسترده، قاچاق انسان و تصاویری ماوراءالطبیعه میکشاند.
آپارتمانی که یک زوج در آن زندگی میکنند، به طور ناگهانی با یک دیوار آجری مرموز احاطه میشود. آنها باید با همسایگان خود همکاری کنند تا راهی برای خروج پیدا کنند.
یک روزنامهنگار جوان با تحقیق درباره ناپدید شدن یک هنرمند، ارتباط آن را با قتلهای 20 سال پیش کشف میکند و به واقعیت غیرقابل تصوری پی میبرد. این ماجرا بر اساس رویدادهای واقعی است.
این اثر، مونتاژی از مجموعه «تایسوچه اوب هورو» است که در سال ۲۰۲۱ منتشر شد. این مجموعه شامل ده فیلم کوتاه است که توسط پنج نفر از برجستهترین کارگردانان ژانر وحشت در کره جنوبی کارگردانی شدهاند.
هنگامی که جیسون هوچبرگِ بیستوچهار ساله برای گذراندنِ آخرِ هفتهی مشاوران به اردوگاهِ محبوبش، پینوِی، میآید، مهمترین دغدغهاش احساسِ ناهمگونی با همکارانِ نوجوانش است. او بیخبر از آن است که یک قاتلِ نقابدار، جان و کتی، صاحبانِ اردوگاه را به قتل رسانده و اکنون در تدارکِ حملهای دیگر است.