لورنس پس از بازگشت از جنگهای خاورمیانه، در تلاش برای فرار از شهرت، به کلبهای در دوردست پناه میبرد. اما گذشته او به تعقیبش میآید و او را درگیر بازیهای سیاسی میکند. فیلم «لورنس: پس از عربستان» به بررسی سالهای پایانی زندگی پرماجرای او و مرگ مشکوکش میپردازد.
کایل کینان در برنامهی طنز "چرت بعد از مرگ" به بررسی موضوعاتی همچون تحمل و بازشناسی ریشههای خود با طنز خودآزارانه میپردازد. در این برنامه، خوشبینی محتاطانه و امید خودآگاهانه موج میزند.
داستانِ فیلم، حول محورِ رابطه عاشقانهی بانی و کلاید در تگزاسِ دورانِ رکودِ بزرگ میچرخد. این رابطه، به سرعت به یک زندگی جنایی تبدیل شده و این دو عاشق، به یکی از معروفترین خلافکارانِ تاریخ آمریکا تبدیل میشوند.
هنگامی که شهر زیر آب "بیکینی باتم" به طور ناگهانی از اعماق اقیانوس بیرون کشیده میشود، "سندی چییکس" و "اسفنجی مکعب" سفری را به ایالت تگزاس، زادگاه سندی، آغاز میکنند. در این سفر، آنها با خانواده سندی ملاقات میکنند و وظیفهای خطیر بر عهدهشان گذاشته میشود: نجات "بیکینی باتم" از دست یک مدیر عامل شرور.
زمینهای گرفتار در یک دنیای کوچک، با نابودی توسط ضد مانیتور روبرو هستند. زمان از هم میپاشد و قهرمانان گذشته را برای کمک به لیگ عدالت در برابر شر مطلق، گرد هم میآورد. فداکاری آنها ممکن است منجر به پیروزی شود.
گروهی از افراد مشهور در شبکههای اجتماعی، سفری ماجراجویانه به عمارتی قدیمی و ترسناک دارند که گفته میشود محل تجمع یک گروه شیطانپرست بوده است. آنها تمام لحظات این سفر را به صورت زنده برای دنبالکنندگان خود به نمایش میگذارند.
انیماتوری که با تکنیک استاپ موشن کار میکند، پس از فوت مادرش که زنی سختگیر و سلطهگر بود، در رنج و عذاب است و با مسائل روحی و روانی درونی خود در جدال است...
برنده 1 جایزه ساعات پربیننده همچنین نامزد دریافت 3 جایزه دیگر.
ویکتور فرانکنستاین» (برانا) تحت تأثیر تجربه های استادش، «والد من» (کلیز)، دچار وسوسه ی چیرگی بر مرگ می شود. وقتی ولگردی (دنیرو) «والدمن» را می کشد و به دار آویخته می شود، «ویکتور» مغز «والدمن» را در سر جنایتکار قرار می دهد و موفق می شود او را به زندگی بازگرداند…
داستان در تابستان سال ۱۹۹۱ و در یک منطقه روستایی در غرب ماساچوست رخ میدهد. لاسی، دختربچهای یازده ساله، روزهای خود را در خانه و در دنیای خیال میگذراند. اما با ورود سه مهمان جدید به زندگی آنها، آرامش خانه بر هم میخورد و همه توجهها به سمت مادرش، جانت، جلب میشود.
در پی نقص فنی خودرو در شهرکی کوچک و مرموز، زوج جوانی ناچار به شبمانی در کلبهای دور افتاده میشوند. وحشت و هراس بر آنان غلبه میکند، هنگامی که سه فرد ناشناس نقابدار با بیرحمی و بدون هیچ انگیزهای آشکار به آنان حمله میکنند.
"EZRA" داستان طنزپردازی به نام "مکس" است که به همراه همسر سابق خود "جنا" از پسر اوتیسمیشان "ازرا" مراقبت میکنند. آنها با چالشهای بزرگی در مورد آینده ازرا روبرو هستند و برای تصمیمگیری درست، سفری جادهای و پرفراز و نشیب را در سراسر کشور آغاز میکنند...
سوسک آبی عصر نقره ای بازگشته است. هیجان برای ماجراهای تد کورد، با نام مستعار سوسک آبی، در حالی که او با قهرمانان دیگر، کاپیتان اتم، سوالات و شبگرد برای مبارزه با شرور شرور احساسات، دکتر اسپکترو، متحد می شود...
کلِر نویسنده با بلوک نویسندگی دست و پنجه نرم می کند. او در خلوتگاهی ثبت نام می کند که کاملاً توسط یک هوش مصنوعی اداره می شود تا مشکلش را حل کند. با این حال، هنگامی که یک باگ نرم افزاری پیش بینی نشده رخ می دهد، کلر خود را در خانه خود با یک ربات خراب و بدون ارتباط با دنیای خارج گرفتار می یابد...
دستهای از جنایتکاران پس از ربودن دختر بالرین یک شخصیت قدرتمند در دنیای زیرزمینی، به عمارتی دور افتاده پناه میبرند، غافل از اینکه با دختری معمولی روبرو نیستند و در این عمارت محبوس شدهاند.
پدری مضطرب به نام لئون، پسر خود را برای کمپینگ به منطقه آپالاچی میبرد. اما در آنجا، یک فرقه محلی دیو جلاد را احضار میکند و پسر لئون ناپدید میشود. لئون در میان مرگ و میرها که هر روز بیشتر میشود، باید با اعضای فرقه و هیولا روبرو شود تا پسرش را پیدا کند.