گروهی از سربازان سابق، با پیادهروی در مسیر آپالاچی و حمل نمادین نام همرزمانشان، به همرزمی کمک میکنند تا بر مشکلات روحی غلبه کند و از خودکشی جلوگیری کند.
داستان دو برادر جنایتکار در جریان یک طوفان سهمگین که در حال فرار به یک خانه کشاورزی متروک پناه می برند. با به اسارت گرفتن خانواده ساکن، آنها متوجه می شوند که خانه اسرار تاریکی دارد...
سال ۱۹۶۰، الی و پنی با چالش بزرگی روبرو میشوند: پذیرایی از پدر بدخلق الی. حضور پدربزرگ عبوس در خانه، تعطیلات آنها را به هم میریزد و آنها را مجبور میکند تا با مشکلات خانوادگی دست و پنجه نرم کنند. در همین حین، آنها باید برای پروژه مدرسهای پسرشان، یک کپسول زمان با موضوع کریسمس بسازند.
سم، دانشجوی سال اول کالج است که از نظر عاطفی بسیار درونگرا است و دوران سختی را میگذراند. اما وقتی یک فاجعه رخ میدهد، او یاد میگیرد که به وضوح احساسات خود را بیان کند.
جو مایکلز، نویسندهای که همیشه احساس شکست میکند، هر سال با خواندن نامهی دوست ثروتمندش، احساس بدتری پیدا میکند. اما امسال او تصمیم میگیرد که این روند را تغییر دهد.
سوفی، وکیل جوانی است که پس از به ارث بردن بخشی از یک جنگل افرا از عمویش، به خانهی پدری برمیگردد. او در آنجا با سام، دوست دوران کودکی خود که مالک مشترک این جنگل است، دوباره دیدار میکند و این دیدار، آغازگر اتفاقات جدیدی میشود.
مک، یک شکارچی شیاطین مرموز، شش غریبه را در متروی نیویورک به دام میاندازد. او پنج داستان ماورایی را کشف میکند که شامل یک فالگیر، یک تیمارستان دیوانه، یک سکه برآوردهکننده آرزو و یک مغازه معجون جادو است. مک باید این معما را حل کند.
کاردینال لارنس، با مسئولیت خطیر هدایت یکی از محرمانهترین و کهنترین مراسم جهان، یعنی انتخاب جانشین پاپ، روبهرو میشود. در این میان، او خود را در دل توطئهای پیچیده میبیند که میتواند کلیسای کاتولیک را از بنیان سست کند.
فروید، نویسنده مشهور، سی. اس. لوئیس را به مناظرهای در مورد وجود خدا دعوت میکند. این فیلم همچنین به بررسی رابطه منحصر به فرد فروید با دخترش و رابطه غیرمعمول لوئیس با مادر بهترین دوستش میپردازد...
فیلم "سرباز تنها" داستان واقعی یک سرباز آمریکایی به نام جکسون هارلو است که پس از بازگشت از جنگ، دچار اختلال استرس پس از سانحه میشود. این فیلم به بررسی تأثیرات عمیق این اختلال بر زندگی شخصی و اجتماعی این سرباز و اطرافیانش میپردازد.
ملکه بدجنس، درست قبل از کریسمس، شاهزاده محبوب سفید برفی را طلسم میکند. سفید برفی باید با کمک دوستانش، طلسم را بشکند و معنای واقعی جشن کریسمس را به ملکه نشان دهد.
گروهی از جوانان در یک شهر کوچک در نوادا، در اعتراض به منع رفت و آمد شبانه که به دلیل وجود یک قاتل سریالی اعمال شده است، از خانه بیرون میآیند و لحظات خود را ثبت میکنند.