چهار دوست ترک که در اشتوتگارت آلمان به عنوان فروشنده مواد مخدر امرار معاش می کنند،محموله ای کوکائین کلمبیایی دریافت می کنند...

داستان سه نسل از یک خانواده مهاجر ترک، داستان تلاش و موفقیت است. نسل اول، خانواده ای فقیر از ترکیه، برای یافتن زندگی بهتر به آمریکا مهاجرت می کنند. آنها با سختی های زیادی روبرو می شوند، اما در نهایت موفق می شوند. نسل دوم، فرزندان نسل اول، در آمریکا بزرگ می شوند و تحصیل می کنند. آنها در جامعه آمریکایی ادغام می شوند و شغل های خوبی پیدا می کنند. نسل سوم، نوه های نسل اول، آمریکایی هایی هستند که با فرهنگ ترکیه آشنا هستند. آنها بین دو فرهنگ ترکیه و آمریکا زندگی می کنند و می کوشند تا بهترین از هر دو فرهنگ را بیاموزند.

میفتی، 16 ساله، با گروهی از شخصیت ها از جمله خواهر و برادر ناتنی اش در برلین زندگی می کند. پدر ثروتمند و خودخواه آنها. و دوست معتادش اوفلیا. همانطور که او به سوگ مادر تازه فوت شده اش می نشیند، شروع به ایجاد وسواس نسبت به آلیس، یک جنایتکار یقه سفید مرموز و بسیار مسن تر می کند...

آندریاس و مارتین همه فراز و نشیب های زندگی را به اشتراک می گذارند و پسرشان در حال بلوغ است. رویکرد محتاطانه به آثار یک رابطه طولانی...

زندگی برای یک خدمتکار اهل چک وقتی سه فندق جادویی را به او می رسد ، به طرز چشمگیری تغییر می‌کند...

زمانی بود که راکی می توانست همه چیز را داشته باشد. او آهنگ های فرانسوی می نواخت . اما الان خیلی گذشته است و ...

پرتره ای از بازیگر، کارگردان و فیلمنامه نویس تاثیرگذار باواریایی که ...

آلمان از پذیرش پناهجویان دیگر خودداری می کند. تنها راه برای گرفتن تابعیت زنده ماندن از برنامه تلویزیونی محبوب "بازی مهاجرت" است. هر کسی که به عنوان یک "دونده" شرکت کند در حومه برلین رها می شود و باید راهی برج تلویزیونی در Alexanderplatz شود...

آندره آ (هلگا آندرس) که به تازگی از یک بازداشتگاه جوانان آزاد شده است، مورد تشویق پسر رئیسش قرار می گیرد و در نهایت به یک مثلث عشقی می رسد که هنجارهای اخلاقی و اجتماعی آن زمان را به طرق مختلف به چالش می کشد...

زنجیره ای خشونت آمیز از رویدادها به وجود می آید زیرا یک جنایتکار زندانی تصمیم می گیرد از یک فروشنده خودروهای سایه دار خودرو بخرد ، غافل از اینکه شریکش در آزادی بیشتر پول آخرین سرقت بانک آنها را در شرط بندی مسابقه اسب سواری هدر داده است.

در مکزیک ، پدری هنگامی که عاشق یک زن جدید می شود مورد آزمایش قرار می گیرد...

در آغاز قرن، یک کادت جوان روسی عاشق یک زن زیبایی آمریکایی می شود و زندگی او و حتی زندگی خودش را به خطر می اندازد...

یک زن در خطر از دست دادن شانس خوشبختی خود با تنها مردی است که تا به حال دوستش داشته است...

در طول جنگ جهانی دوم نیروی دریایی بازرگان راه نجات آمریکا و کشورهای مشترک المنافع را باز نگه داشتند تا این جزیره کوچک بتواند در آن بجنگد. حتی در اواخر سال 1943-1944 که این فیلم ساخته شد، کاروان‌ها همچنان تدارکات ضروری حیاتی و همچنین مواد لازم برای مبارزه را فراهم می‌کردند...

گروهی از سربازان باید از طریق قلمرو نازی‌ها بجنگند تا دانشمندی را نجات دهند که می‌تواند جریان جنگ جهانی دوم را تغییر دهد...

جک پسر جوانی است که در خانواده‌ای فقیر و پرتنش زندگی می‌کند.

در اکتبر 1989، بخشی از محله‌ی کرویتسبرگ در برلین غربی به نام SO 36، به مدت 28 سال به دلیل دیوار برلین از بقیه‌ی شهر جدا شده بود. دانشجویان، هنرمندان، بوهمیان و مشتریان دائمی بارها، در میان ساختمان‌های فرسوده رونق گرفته بود...

یک نویسنده موفق که در کودکی در خانه تحصیل کرده است، به عنوان یک دانش آموز در یک مدرسه متوسطه ظاهر می شود تا تمام تفریحات و شیطنت هایی را که از دست داده است تجربه کند...

یک مکانیک تجهیزات پروژکتور مسافرتی در آلمان غربی در امتداد مرز آلمان شرقی کار می‌کند و از تئاترهای فرسوده بازدید می‌کند. او با مرد جوان افسرده ای که ازدواجش به تازگی به هم خورده است ملاقات می کند و این دو تصمیم می گیرند با هم سفر کنند...

مارتین، دانشجوی حقوقی خجالتی، عاشق صاحبخانه مرموز خود می شود که در آن سوی دیوار زندگی می کند. در حالی که سعی می کند بفهمد آیا او مسئول ناپدید شدن مستاجر قبلی است، مارتین وحشت اولین عشق خود را تجربه می کند...