سودا به شوهرش، سزمی، به عنوان محافظ و حمایت عاطفی خود نگاه می کند. اعتماد او به زودی از بین می رود زمانی که او متوجه می شود که سزمیدر حال داشتن یک رابطه غیر زناشویی است...
فوسفورلو (Fosforlu)، که رها شده است، برای بقا در خیابانها آواز میخواند و میرقصد. او به طور اتفاقی با کمال، خوانندهٔ زمانی مشهوری برخورد میکند که اکنون کور شده و حافظهاش را از دست داده است. جراحی که شاهد اجرای آنها است، برای کمک به کمال و رهاسازی او از بدبختیاش، پیشنهاد کمک میدهد.
ارباب مرغ دریایی (MEF) مردی است که زندگی آرامی در ساحل دریا در استانبول دارد. کسی هست که سالها منتظرش بود. بالاخره مهمانی که منتظرش است بیرون می آید. با لباس سفید، زنی که کل زندگی MEF را تغییر می دهد...
این فیلم، داستان زندگی دو عاشق را روایت میکند که به دلیل فقر مجبور به جدایی میشوند. زینب که با خیاطی پول در میآورد، مخارج خانواده فقیرش را تأمین میکند. فردی، نامزد او، نیز به عنوان تعمیرکار کار میکند و پول پسانداز میکند. این دو عاشق میخواهند هر چه زودتر ازدواج کنند، اما مشکلات مالی به آنها اجازه نمیدهد. در این میان، یالچین، یکی از ثروتمندان محله، نیز عاشق زینب میشود. او سعی میکند زینب را به دست آورد، اما هرگز موفق نمیشود. یالچین، باعث جدایی این دو عاشق خواهد شد.
علی، مردی با زندگی تکراری، به آزاده علاقهمند میشود اما به دلیل کمبود اعتماد به نفس نمیتواند با او ارتباط برقرار کند. او با دیدن تبلیغ یک کوچ زندگی، تصمیم میگیرد از او کمک بگیرد تا بتواند به آزاده نزدیکتر شود.
دهه 1930 است و مراسم جشن روز جمهوری در زونگولداک، یک شهر معدنی زغال سنگ در ترکیه در حال برگزاری است. در میان مهمانان دعوت شده، تازه واردان به این شهر کوچک و خسته کننده هستند...
داستان، روایتی واقعی از زندگی پسری تنها و مادرش بیمار است. پسر سعی میکند از بار مسئولیتهایش بر روی مادرش بکاهد، اما مشکل شب ادراریاش این تلاش را دشوار کرده است.
دو مادربزرگ دخالتگر، نوههای بزرگسال خود را با یک رویداد ناگهانی آشنا میکنند که عشق دوران کودکی را دوباره زنده میکند و و کینه های قدیمی را برمی انگیزد ...
دو قانونشکن برای انتقام به دنبال قاتلان خانوادههایشان هستند. اما آنها در دام یک فیلمنامهی مرموز گرفتار میشوند که آنها را در یک چرخهی خشونتآمیز انتقام قرار میدهد...
یک زن و شوهری بلغاری و ژاپنی در کانادا به عنوان مهاجر زندگی میکنند و قصد دارند برای انجام فرآیند باروری درون رحمی به بلغارستان سفر کنند. در آنجا، آنها در یک حادثهی ناگوار شرکت میکنند که جان یک کودک را میگیرد...
پاریس، اواخر قرن نوزدهم. "لوئیس" همسر یک ژنرال، گوشواره هایی که همسرش در مراسم ازدواج به او هدیه داده را می فروشد تا قرض خود را بپردازد. ژنرال بطور مخفیانه گوشواره ها را می خرد و آن را به معشوقه خود "لولا" می دهد. "بارون دوناتی" دیپلماتی ایتالیایی آنها را خریده و در بازگشت به پاریس با "لوئیس" آشنا می شود و...
دو فراری که به دنبال مکانی برای مخفی شدن می گردند بر اثر تصادف در یکی از روستاهای اراکلی معلم می شوند. اولین کار معلمان قلابی آشتی دادن دو عمویی است که در یک روستا زندگی می کنند...
مصاحبههایی با خود آرورا ماردیگانیان، انیمیشنی به سبک کتابهای داستان و فیلمهای باقیمانده از حماسه صامت «حراج جانها». این مستند که عمدتاً انیمیشن است، داستانی درباره تراژدی، بقا، امید و روح پایدار انسان را احیا میکند.