زنی مورد آزار ج.ن.س.ی آسیبزا قرار میگیرد. با وجود این تجربه تلخ، او دوباره با همسرش صمیمانه ارتباط برقرار میکند. او متعاقباً در حین پردازش تأثیر عاطفی حادثه اولیه، روابط ج.ن.س.ی توافقی مختلفی را تجربه میکند.
داستان درباره زنی به نام نورا است که در روابط عاطفی با مردان ناموفق بوده است. زندگی او تا زمان آشنایی با فردی به نام جولین، در یکنواختی و عدم پیشرفت خلاصه میشود.
سد زنی در نزدیکی دریاچهای پیدا میشود. به نظر میرسد قاتل از یک افسانه محلی باستانی درباره مجازات گناهکارانی که خشم خدا را برانگیختهاند، تقلید کرده است. تحقیقات پیچیدهای برای کاپیتان روماگنات و افسر لوفاور آغاز میشود.
در روسیه، در دهه 1820 میلادی، اونگین املاک روستایی عمویش را به ارث میبرد و از شهر سن پترزبورگ به آنجا نقل مکان میکند. او با همسایهاش، لنسکی، طرح دوستی میریزد و از طریق او با دختری به نام تاتیانا آشنا میشود. تاتیانا دلباخته اونگین میگردد، اما اونگین صرفاً خواهان دوستی با اوست.
دو زن جوان از یک تیمارستان روانی فرار میکنند و توسط یک گروه رقص اروتیک سیار پناه داده میشوند. وقتی نمایش سیار توسط پلیس مورد حمله قرار میگیرد، آنها دوباره فراری میشوند.
اسکیباز ویویان بروشز و دوستانش را در حالی که در یک زمستان استثنایی به سراشیبیهای تند حمله میکنند، همراهی کنید. مسیرهایی که قبلاً غیرقابل عبور بودند، زمانی که مهارتها، تجربه و شرایط همسو میشوند، به واقعیت تبدیل میشوند.