اطلاعیه
برای استفاده از کد تخفیف salamati تنها تا شب شنبه فرصت دارید، بعد از آن قیمتها به صورت عادی خواهد بود.
لینک مستقیم به خرید با کد تخفیف
مدیریت نایت مووی
فرن نوجوان پس از یتیم شدن، برای فرار از سرنوشت مادرش و سازمان حمایت از کودکان، تصمیم میگیرد زندگی جدیدی را برای خود بسازد. او کتابی پیدا میکند که در آن راه های میلیونر شدن از طریق پس انداز کردن را توضیح داده است، و تصمیم میگیرد طبق آن عمل کند.
ده سال از پایان آپارتاید گذشته و مردم آفریقای جنوبی سعی دارند بدون مرور خاطرات تلخ گذشته به زندگی عادی خود برگردند. با این حال، سکوت حاکم بر جامعه شکسته شده و بیگناهان در معرض خطر قرار گرفتهاند.
مستند "رقصندگان آسمان" به بررسی حضور و پیشرفت زنان در رشتهی آکروباتیک هوایی میپردازد و تصاویری از بهترین خلبانان زن شرکتکننده در بیست و هفتمین دورهی مسابقات جهانی این رشته در تگزاس را نمایش میدهد.
درامی با بازی زک برف و ایزابل بلایس، درباره دو نفری است که سرنوشتشان به تلخی به هم گره میخورد و با فقدان و عشق روبرو میشوند. آنها باید تصمیم بگیرند که آیا زندگی با تمام سختیهایش ارزش زیستن را دارد یا خیر.
میلان باید لوئیس راندونی را قبل از اینکه در دادگاه شهادت دهد، بکشد. او از هم اتاقی افسرده اش فرانسوا پینیون که با حلق آویز کردن خود از لوله توالت، اتاق میلان را غرق در آب می کند، ناراحت است. در اینجا او در مشکلات گیر کرده است.
یک شاهزاده سخت گیر پس از اینکه چهار روز قبل از مراسم تاجگذاری اش عده ای برای ترور کردنش اقدام کردند، در حال گذراندن دوران نقاهت است. اما خبر ندارد که قرار است شخص دیگری را جایگزینش کنند...
زنی مورد آزار ج.ن.س.ی آسیبزا قرار میگیرد. با وجود این تجربه تلخ، او دوباره با همسرش صمیمانه ارتباط برقرار میکند. او متعاقباً در حین پردازش تأثیر عاطفی حادثه اولیه، روابط ج.ن.س.ی توافقی مختلفی را تجربه میکند.
داستان درباره زنی به نام نورا است که در روابط عاطفی با مردان ناموفق بوده است. زندگی او تا زمان آشنایی با فردی به نام جولین، در یکنواختی و عدم پیشرفت خلاصه میشود.
سد زنی در نزدیکی دریاچهای پیدا میشود. به نظر میرسد قاتل از یک افسانه محلی باستانی درباره مجازات گناهکارانی که خشم خدا را برانگیختهاند، تقلید کرده است. تحقیقات پیچیدهای برای کاپیتان روماگنات و افسر لوفاور آغاز میشود.
در روسیه، در دهه 1820 میلادی، اونگین املاک روستایی عمویش را به ارث میبرد و از شهر سن پترزبورگ به آنجا نقل مکان میکند. او با همسایهاش، لنسکی، طرح دوستی میریزد و از طریق او با دختری به نام تاتیانا آشنا میشود. تاتیانا دلباخته اونگین میگردد، اما اونگین صرفاً خواهان دوستی با اوست.