ده سال از ناپدید شدن پسر النا که آن زمان شش ساله بود می گذرد. امروز النا در یک رستوران کنار دریا زندگی می کند و کار می کند تا اینکه با نوجوانی آشنا می شود که او را به یاد پسر گمشده اش می اندازد...
فرانسیس، یک حسابدار کوچک که در یک کاباره کار می کند، نگرانی های زناشویی با همسرش دارد. پس از یک مشاجره خشونت آمیز، او از خواب بیدار می شود تا یک شگفتی را کشف کند...
ویکی با مادرش جوآن و پدرش جیمی زندگی می کند، مردی که در تلاش برای یافتن جای خود است. خاله ویکی، جولیا، پس از آزادی از زندان، حضورش گذشته را به شیوه ای خشونت آمیز و جادویی بازمی گرداند...
ژاک طلاق گرفته است و یک کارخانه شراب سازی کوچک در آستانه ورشکستگی اداره می کند. هورتنس که مصمم است مجرد نباشد، یک روز وارد فروشگاهش می شود و تصمیم می گیرد برای یک کارگاه ثبت نام کند...
نویسندهای بعد از پیروزی در نوشتن آخرین کتابش در فرانسه به کشورش برمیگردد؛ اما او با یک بحران روبهرو میشود و دیگر نمیتواند اثری را خلق کند. او قبول میکند که با یک سفیر در ترجمه همکاری داشته باشد و رابطهای پیچیده بین آنها شکل میگیرد...
2 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین 13 جایزه و نامزد دریافت 41 جایزه دیگر.
داستان فیلم مربوط به زندگینامهٔ فرانک ابگنیل است، کسی که شهرتش را به خاطر سابقه فعالیتش به عنوان جاعل چک، کلاهبرداری و حقههای فرارش از دست ماموران بهدست آورد. او در دهه شصت میلادی و در ۱۶ سالگی توانسته بود، چکهای جعلی که مجموعاً به مبلغ ۴ میلیون دلار آمریکا ارزش داشت را در ۲۶ کشور جهان نقد کند، طوری که هیچ بانکی قادر به تشخیص جعلیبودن چکهای او نبود و تا هجده سالگی، بیش از ۲۵۰ پرواز انجام داد و در ۲۶ کشور جهان به این کلاهبرداریها دست زد. اَبیگنِل به خاطر عضویت جعلی که در «خطوط هوایی سراسری آمریکا» داشت، میتوانست بهصورت رایگان در هتلها اقامت کند و تمام هزینههای غذا و تفریحش بهطور مستقیم به شرکت ارسال میشد. حتی خودش را به عنوان وکیل جا زد و در چندین پروندهٔ دادگاهی شرکت داشت. او سرانجام در سال ۱۹۶۹ در فرانسه دستگیر شد و به دوازده سال زندان محکوم شد که البته پس از گذراندن پنج سال از دوران محکومیت خود به خدمت سازمان افبیآی درآمد تا در شناسایی چک های جعلی و سرقتی کمک کند.
وقتی دو دوست سادهاندیش به نام های ژان گاب و مانو ، مگس غولپیکری را پیدا میکنند که در صندوق عقب یک ماشین گیر افتاده است، تصمیم میگیرند آن را آموزش دهند تا بتوانند پول زیادی به دست آورند....
توماس زمانی به عنوان یک اعجوبه جوان تنیس شهرت داشت، اما هرگز آن حرفه ای را که انتظارش را داشت، در خود ندید . در 37 سالگی، علیرغم آمادگی جسمانی رو به افول خود، تصمیم می گیرد برای آخرین تلاش برای کسب افتخار، در دور مقدماتی مسابقات آزاد فرانسه شرکت کند...
همه چیز برای یک گروه فیلمبرداری کوچک که یک فیلم زامبی کم هزینه را فیلمبرداری می کنند، زمانی که توسط زامبی های واقعی مورد حمله قرار می گیرند، بد پیش می رود...