فیلمی در مورد شخصیتی به نام مومین ترول است که تصمیم دارد اینبار بیدار بماند تا زمین را در فصل زمستان ببیند اما این فصل بسیار متفاوت تر از چیزی است که در ذهن مومین میگذرد…
هزاران سال پیش در چین باستان،یک قهرمان شمشیرزن با سرنوشت خود جنگید.او می خواست شانس دوباره ای برای بودن با عشق خود پیدا کند و این شانس را در زمان و منطقه ای بسیار دورافتاده،در فنلاند مدرن بدست می آورد و ...
پس از حمله آلمان نازی به لهستان در سال 1939، شوروی در نوامبر همان سال به کشور فنلاند حمله کرد. در این بین مردم فنلاند خانه ها و خانواده های خود را ترک کردند و عازم جنگ شدند. این فیلم بر روی دو برادر کشاورز متمرکز است ...
قلب داستان به خانواده "کوپلو" میپردازد. پس از چندین مسافرت خسته اند اما هنوز درکنار هم و قوی. این خانواده به گذشته خود افتخار میکنند، در این مسیر بدشانسی های بسیاری داشته اند اما هیچوخت دست از باور به خود نکشیده اند ...
فیلم برداشتی از رمان "داستایوفسکی" بوده و در هلسینکی اتفاق می افتد.یک کارگر کشتارگاه مردی را به قتل رسانده و مجبور می شود با عواقب این کارش زندگی کند...
یک افسر پلیس که در حال بازنشستگی می باشد متوجه میشود که پسر ناخلفش از زندان آزاد شده و منطقه را به وحشت انداخته است. او بعنوان آخرین وظیفه اش میخواهد با متوقف کردن پسرش وضعیت را مساعد کند، اما طولی نمیکشد که شرایط از کنترلش خارج شده و او را مجبور به مقابله با گذشته اش می کند...
سال ها پیش ، پسری به نام نیکولا پس از اینکه والدینش در یک سانحه رانندگی کشته می شوند ، یتیم شده و خانواده های روستا برای تصمیم گیری درباره آینده با یکدیگر ملاقات می کنند ، آن ها پس از تعامل با یکدیگر به نتیجه می رسند که هیچ خانواده ای تا ابد نمی تواند از او مراقبت کند ولی تصمیم میگیرند تا هر یک سال یک خانواده از او مراقبت کند ، نیکولا نیز برای قدردانی هر سال اسباب بازی هایش را به کودکان خانواده میزبان هدیه می دهد و اینگونه نیکولا تبدیل به بابانوئل میشود!
پانزده مرد سرسخت با نامهای "فرانک" گرد هم می آیند تا از بخش سرکوبگر هلسینکی فرار کنند.مردی به نام "پکا" به آنها پیوسته و از طریق تونلها و کوچه هایی تاریک،با یاس خود مبارزه کرده و تلاش می کنند به ساحلی جادوی برسند...
داستان فیلم در مورد 3 دوست می باشد که راهی سفری ماجراجویانه برای یک تجدید دیدار می شوند و در این بین اتفاقات خنده دار و جالبی برای آن ها رقم می خورد...
"آری" پیراپزشکی است که با زنان زیادی رابطه داشته و به این کار خود افتخار می کند.اما وقتی او با "تینا" برخورد می کند اتفاق غیر منتظره ای رخ می دهد،او عاشق می شود و...