پیرو و الیزابتا که با وجود مخالفتها با هم ازدواج کرده بودند و سه فرزند داشتند، پس از مرگ پسر بزرگشان، فلاویو، دچار اختلاف شدید میشوند. دو فرزند دیگرشان، دنیس و سارا، برای آشتی دادن آنها، ترتیب سفر کریسمس به کلبهی پدربزرگ و مادربزرگشان را میدهند. اما نقشهی آنها با یک اتفاق غیرمنتظره از بین میرود و این رویداد باعث میشود تمام اعضای خانواده در طول یک شب طولانی، با گذشته خود و روابطشان روبهرو شوند.
پیترو که همسرش را از دست داده، دخترش را با عشق و محبت فراوان بزرگ کرده است. او تصمیم میگیرد دوباره زندگی مشترک جدیدی را آغاز کند، اما با واکنش شدید و خشمگین دخترش روبرو میشود. اکنون این سؤالها مطرح میشود: پیترو تا چه اندازه میتواند دخترش را ببخشد؟ و آیا قدرت عشق از منطق و عقلانیت پیشی میگیرد؟
برونو، پدر مجردی که پس از پایان درمان سلامت روان همسر سابقش، تری، مجبور است به مدت ۳۰ شب با او زندگی کند، باید دید آیا میتواند در این شرایط آشفته دوام بیاورد یا خیر.
در سرمای زمستان و در میان کوههای آلپ پوشیده از برف، ماری، ۴۵ ساله، برای گذران زندگی، با کمک معشوقهاش الکس، افسر پلیس مرزی، کارتنهای سیگار را بین فرانسه و ایتالیا قاچاق میکند. زمانی که او با یک پناهنده جوان به نام سلیمان آشنا میشود که حاضر است برای پیوستن به خواهر کوچکش هر کاری انجام دهد، ماری در گردابی گرفتار میشود که بسیار خطرناکتر از آن چیزی است که تصورش را میکرد.
پسر صاحب یک رستوران بدهکار، با دختری خارجی همراه میشود. پسر در پی یافتن پدرش است و دختر نیز به دنبال خواهرش میگردد. این دو باید در کنار یکدیگر با بیرحمترین اعضای تبهکار رم مبارزه کنند.
دانشجویان برای انجام تحقیقات وارد یک پناهگاه اتمی میشوند. سرایداری شرور آنها را در داخل به دام میاندازد. در طول شب، دو دانشجو ناپدید میشوند. یک دیوانه آدمخوار، با خشونت بیسابقهای، اعضای گروه را یکییکی تکهتکه کرده و میبلعد.
سه مرد جوان برای تصدی یک موقعیت شغلی حقوقی در ساختمان شهرداری با یکدیگر رقابت میکنند. فدریکو به پدرش که عضو شورای شهر است تکیه دارد، فابریزیو به دنبال فرصتی دیگر است، و لوکا که از مزایای خاصی برخوردار است، به این رقابت میپیوندد. تنها یکی از آنها میتواند برنده شود – تا اینکه رویدادهای غیرمنتظرهای رخ میدهد.
فیلم "Prophecy" که برگرفته از یک مانگای ژاپنی است، داستان دو برنامهنویس جوان به نامهای جیونا و آده را دنبال میکند. آنها نرمافزاری برای پیشبینی بازار سهام میسازند. وقتی ایده آنها به سرقت میرود، جیونا با نام "پسر کاغذی"، از طریق ویدئوهای آنلاین به افشای فساد میپردازد. این اقدامات به درگیری با مقامات و طرح سوالاتی درباره عدالت و تأثیر فناوری و اینترنت منجر میشود.
در شهری که در آیندهای نزدیک تحت فرمان هوش مصنوعی قرار دارد، جان علیرغم زندگی آسودهای که دارد، با آشفتگیهای درونی دست و پنجه نرم میکند. در این میان، آگهیای مرموز با عنوان "پرداخت با خون" (BLOOD-PAY)، وعده تجربیاتی خاص را از طریق فناوری هوش مصنوعی به او میدهد. مواجهه جان با ایوا، موجودیتی دیجیتالی، به تدریج مرز میان ماهیت انسانی و ماشینی را در هم میشکند.
گیر افتادن یک مرد و یک دختر در آسانسور هتل، شرکای آنها را به خیانت مشکوک میکند. تفاوت واکنش این دو زوج به این شکها، که هر یک در مرحلهای متفاوت از زندگی هستند، وضعیت را به سمت خطرات جدی سوق میدهد.
در جریان عروسی همسر سابقش، ساموئل با لورا دچار بحرانی میشود. در همین حین، مری تور شروع به دریافت تماسهای کمک مرموزی میکند. برای کشف حقیقت، او گروه را دور هم جمع میکند: در میان شک و تردیدها، افشاگریها و پیوندهایی که مورد آزمایش قرار گرفتهاند، حقایقی آشکار میشوند که هیچکس آماده رویارویی با آنها نبود.
دو دختر ناپدید میشوند. پلیس تازهکار، پل شارتیه، به یک واحد مخفی که یک مجرم را تعقیب میکنند، میپیوندد. پس از اینکه این عملیات با شکست مواجه میشود، شارتیه که از محدودیتهای قانونی ناامید شده، شخصاً به دنبال مجرمان میرود.
یک بازآفرینی مدرن از داستان اورفئو و ائوریدیکه.اپرای "اورفئو و ائوریدیکه" اثر کریستوف ویلیبالد گلوک، داستان اسطورهای اورفئوس، نوازندهی چیرهدست را روایت میکند که پس از مرگ همسرش ائوریدیکه، به دنیای مردگان سفر میکند تا او را بازگرداند.
مردی خجالتی با فرشته مرگ دلربایی ملاقات میکند که پیشنهاد میدهد او را با خود ببرد. مرد حاضر است با او برود، به شرطی که فرشته مرگ به او کمک کند از کسانی که اذیتش کردهاند انتقام بگیرد. اگر مرد از مرگ فرار کند، فرشته مرگ جاودانگیاش را از دست میدهد. چه کسی دوباره از مرگ پیشی خواهد گرفت؟
لیارا به ایتالیا سفر میکند و بدون برنامهریزی قبلی، ویلایی را که محل آشنایی والدینش بوده است، خریداری میکند. او خیلی زود درمییابد که از عهده مدیریت و بازسازی این ملک برنمیآید. بنابراین، مجبور میشود از یک وکیل که اکنون به حرفه تعمیرکاری مشغول است، برای کمک در نوسازی ویلا یاری بخواهد.
این سفر، بینندگان را به اعماق ذهن پیرو و لارا میبرد، جایی که خودهای درونی آنها به چالش کشیده میشوند. در این میان، افکار پنهان و کشمکشهای درونی که جهتدهنده انتخابهای ما هستند، هویدا میگردند.
یک متصدی مهمانخانه، سفری ۷۰۰ کیلومتری با دوچرخهٔ برقی را برای خودشناسی آغاز میکند. این ماجراجویی با هدف پایداری زیستمحیطی، بازسازی روابط اجتماعی و کشف دوبارهٔ واقعیتهای کوچک و محلی صورت میگیرد.
آثار هنری دوره رنسانس در مکانهایی مانند گالری اوفیتزی و کلیساهای رم، شامل پرترههایی از افراد آفریقایی و آفریقاییتبار هستند که تاکنون مورد توجه قرار نگرفتهاند. این موضوع سؤالاتی را درباره هویت، خاستگاه و دلایل به تصویر کشیدن آنها مطرح میکند.
جوانا صاحب کسبوکار خانوادگی فرآوری سنگ شده است. او با وجود ارتباط نزدیک با مادر و دخترش، آلیدا، نمیتواند با آنها رابطهای کاملاً صمیمانه و شفاف داشته باشد.
آندروچیو، فراری جوانی که از طاعون در اروپا گریخته، برای یافتن درمان به «روستای جادوگران»، تریورا، میرود. در این سفر، همراهی مرموز او را در دنیایی که مرز میان واقعیت و کابوس در آن نامشخص است، راهنمایی میکند.