اطلاعیه
کاربرای عزیز
مشکل درگاه خرید برطرف شده. لطفا همین الان نسبت به خرید و رزرو شارژ اقدام کنید.
درگاه پایدار نیست و ممکنه مجددا از دور خارج بشه.
به همین منظور کد تخفیف ۲۰ درصدی tabestoon رو برای شما در نظر گرفتیم.
ما تمام تلاشمونو میکنیم که به زودی درگاه به کلی جایگزین شود.
لینک مستقیم به خرید با کد تخفیف
مدیریت نایت مووی
این سفر، بینندگان را به اعماق ذهن پیرو و لارا میبرد، جایی که خودهای درونی آنها به چالش کشیده میشوند. در این میان، افکار پنهان و کشمکشهای درونی که جهتدهنده انتخابهای ما هستند، هویدا میگردند.
یک متصدی مهمانخانه، سفری ۷۰۰ کیلومتری با دوچرخهٔ برقی را برای خودشناسی آغاز میکند. این ماجراجویی با هدف پایداری زیستمحیطی، بازسازی روابط اجتماعی و کشف دوبارهٔ واقعیتهای کوچک و محلی صورت میگیرد.
آثار هنری دوره رنسانس در مکانهایی مانند گالری اوفیتزی و کلیساهای رم، شامل پرترههایی از افراد آفریقایی و آفریقاییتبار هستند که تاکنون مورد توجه قرار نگرفتهاند. این موضوع سؤالاتی را درباره هویت، خاستگاه و دلایل به تصویر کشیدن آنها مطرح میکند.
جوانا صاحب کسبوکار خانوادگی فرآوری سنگ شده است. او با وجود ارتباط نزدیک با مادر و دخترش، آلیدا، نمیتواند با آنها رابطهای کاملاً صمیمانه و شفاف داشته باشد.
آندروچیو، فراری جوانی که از طاعون در اروپا گریخته، برای یافتن درمان به «روستای جادوگران»، تریورا، میرود. در این سفر، همراهی مرموز او را در دنیایی که مرز میان واقعیت و کابوس در آن نامشخص است، راهنمایی میکند.
آنا، زنی ۳۳ ساله، ۱۵ سال حبس را به دلیل قتل خواهر دوقلویش گذرانده است. او که در زمان وقوع حادثه به سن قانونی رسیده بود، با وجود اتمام دوران محکومیت، همچنان با قضاوت خود و دیگران دست و پنجه نرم میکند. او برای دوری از رویارویی با مادرش، به شهری کوچک در توسکانی فرار کرده و به عنوان کتابدار مشغول به کار شده است.
این فیلم در سیسیل اتفاق میافتد و ماجرای کارگردانی را روایت میکند که مجبور میشود زیر فشار مافیای تبهکار، فیلمی را بسازد. این فیلم به نوعی «فیلمی در دل فیلمی دیگر» است و فساد، تبعیض و کلیشههای موجود در دنیای هنر را برملا میکند.
ساندرا، روانشناس جوانی که تازه استخدام شده، پس از بازگشت به خانه متوجه میشود دوست پسرش او را ترک کرده است. او در اولین روز کاریاش در یک سایت رواندرمانی آنلاین، به جای هویت واقعی خود، هویت یک زن مسن را پیدا میکند و به طور اتفاقی متوجه میشود که یکی از مراجعانش دوست پسر سابقش است که او را ترک کرده است. ساندرا برای پنهان ماندن، خود را به جای آن رواندرمانگر مسن جا میزند.
مری، دختر دوازده سالهای از دوبلین است که با شجاعت با این واقعیت روبرو میشود که ننهی محبوبش در حال مرگ است. اما ننه نمیتواند از زندگی دست بکشد و وقتی یک زن جوان مرموز با یک پیام برای ننه در خیابان مری ظاهر میشود، مری به یک ماجراجویی غیرمنتظره کشیده میشود.
همسر تازه منصوب شده و پسر سرکش یک زن، هر کدام به نوعی باعث دوری و رنج او هستند. وقوع یک حادثه ناگهانی، این خانواده شکننده را با تغییرات اجتنابناپذیری روبرو میکند.
میمی، نوجوان یتیم با پاهایی که شکل طبیعی ندارند، در یک پیتزافروشی واقع در ناپل مشغول به کار است. در یک روز تقدیرساز، او با کارمیلا، دختری جوان که خود را از نسل کنت دراکولا میپندارد، آشنا میشود. این دو تصمیم میگیرند که با یکدیگر از محیط اجتماعی خود جدا شوند.
یک سرهنگ سیسیلی که گروهی ناهمگون را بر عهده دارد، در جریان لشکرکشی سال ۱۸۶۰ جوزپه گاریبالدی برای یکپارچه کردن ایتالیا، با هوشمندی بر دشمنان خود چیره میشود.
دریانورد آمریکایی در سال 1944 به ناپل میرود، عاشق دختری بومی میشود و صاحب فرزند میشود. او مجبور به ترک آنها میشود و بعدا به شهر تغییر یافته باز میگردد.
انیو دوریس، مؤسس بانک مدیولانوم، همزمان با فروپاشی تاریخی بانک سرمایهگذاری لمن برادرز در نیویورک، تصمیم گرفت تا خسارت تمامی ۱۱۰۰۰ مشتریای را که اوراق قرضه فاقد ارزش آن بانک را خریداری کرده بودند، پرداخت نماید. سپتامبر سال ۲۰۰۸، سرآغاز روایت زندگی این «بانکدار خوشقلب» است؛ داستانی که از دوران کودکی فقیرانه و شاد او در تومبولو واقع در استان پادوا آغاز شده و به تأسیس بانک مدیولانوم و دستاوردهای جهانیاش منتهی میشود.