تاکاگی، پس از گذراندن دوران نوجوانی، این بار به عنوان مربی به مدرسه متوسطه سابق خود بازمیگردد. او در آنجا با نیشیکاتا، همکلاسی شیطان و بازیگوشی که زمانی او را دست میانداخت و اکنون معلم ورزش شده است، مجدداً برخورد میکند...
دختر جوانی در حین قدم زدن به طرز مرموزی ناپدید میشود و خانواده را در غم و اندوه فرو میبرد. ماهها میگذرد و هیچ ردی از او پیدا نمیشود. در این مدت، شایعاتی در فضای مجازی درباره رفتار مادر او منتشر میشود که به شدت به بنیان خانواده و ازدواجشان آسیب میزند.
کازویوکی کوگا (دایکی شیگئوکا) آرزو دارد بازیگر شود. او برای نقش اصلی در کار بعدی یک گروه تئاتر تست میکند. از بین 300 نفری که در آن آزمون شرکت می کنند، تنها 7 نفر برای دور نهایی تست انتخاب می شوند. Kazuyuki Kuga در بین 7 شرکت کننده نهایی است. این 7 نفر سپس به یک ویلای کوهستانی برفی می روند و به مدت 4 روز در آنجا می مانند تا امتحان نهایی را انجام دهند. با دستور کارگردان، هرگونه تماس با دنیای خارج ممنوع است. به زودی، شرکت کنندگان یک به یک شروع به ناپدید شدن می کنند.
داستان دربارهی مادری و دو پسرش است که در ژاپن به تعطیلات میروند. پسر کوچکترشان تقریباً در دریاچهای غرق میشود و کمی پس از این حادثه، والدین متوجه میشوند که مشکلی در پسرشان وجود دارد.
برای سر "کونکو" مبلغ ده میلیارد ین جایزه تعیین شده است. "ایبوکی"، دوست دوران کودکیاش که اکنون محافظ اوست، باید به طور پنهانی از او محافظت کند. ناگهان، تمام همکلاسیهایشان به عنوان محافظان مخفی او انتخاب میشوند.
داستان حول محور خانوادهای میچرخد که مالک و گرداننده کارخانهای نساجی در زمینه تولید پشم بیشو هستند. این کارخانه در ناحیه بیشو قرار گرفته که شهر ایچینومیا در استان آیچی را در بر میگیرد. این منطقه در سطح بینالمللی به عنوان یکی از سه قطب بزرگ تولید منسوجات پشمی شهرت دارد.
داستان درباره دوستی دختری به نام کارین و یک گربه به نام آنزو است که در روستایی ژاپنی اتفاق میافتد. کارین برای زندگی نزد پدربزرگش به این روستا میرود و در آنجا با آنزو آشنا میشود.
داستان دختری دبیرستانی که با هدف آیدل شدن، با چالشها و موانع روبرو میشود و در این راه، ضمن دوستی با دیگر استعدادها، به درک عمیقتری از آرزوی خود میرسد.
این فیلم در دو بخش ساخته شده است. بخش نخست آن، فیلمی اکشن و پر زد و خورد است که در فضای تاریک و زیرزمینی دنیای تبهکاران روایت می شود. داستان فیلم درباره ی یک آدمکش است که برای زنده ماندن تلاش می کند و وقتی خود را بین پلیس و گروه یاکوزا می بیند، دچار دردسر می شود.
هونگو تاکشی بیدار می شود و متوجه می شود که به یک ملخ سایبورگ -هیبرید تبدیل شده است. او باید با سازمان شیطانی مرموز SHOCKER مبارزه کند تا از تمام بشریت محافظت کند...
فوجینو، دختر پر اعتماد به نفس، و کیوموتو، دختری که بیشتر وقتش رو تو خونه میگذرونه، از زمین تا آسمون با هم فرق دارن؛ اما عشق به کشیدن مانگا این دو دختر اهل شهر کوچک رو به هم نزدیک کرده.