در آخرین روزهای جنگ جهانی دوم، «ژنرال داگلاس مک آرتور» تصمیم گرفت به قولی که در سال 1942 داده بود، وفا کند و دوباره پس از عقب نشینی اجباری از فیلیپین، به آن جا برگردد. بیش از پانصد سرباز امریکایی در اردوگاهی در فیلیپین اسیر ژاپنی ها بودند و با آنان رفتاری بی رحمانه صورت می گرفت و «مک آرتور» می خواست مطمئن شود که این سربازها صحیح و سالم به کشورشان باز می گردند…
سال، یک استاد، در نزدیکی یک مغازه خودرو حرکت می کند. آرنل، تعمیرکار، پس از اینکه ماشینش را برای تعمیر می آورد، جذب او می شود. رابطه آنها توسعه مییابد، اما زمانی که آرنل در مغازه کار میکند، با چالشهایی مواجه میشوند.
دیگو، یک سرایدار روستایی، به دختر ۱۴ سالهاش مایا نشان میدهد که چگونه با تفنگ شلیک کند تا خودکفایی بیاموزد. او در نهایت یک عقاب فیلیپینی در معرض خطر انقراض را می کشد و عواقب غیرقابل پیش بینی و ترسناکی را به زندگی آرام آنها روی می آورد...
نوح، جوانی عاشقپیشه، برای بازگشت به آغوش یسا، دوست دختر سابقش، به کافیشاپ محل کار او میرود. اما در این مسیر، با رازی تاریک و شگفتانگیز درباره این کافیشاپ روبرو میشود که زندگی او را برای همیشه دگرگون میکند.
پس از اخراج بیرحمانهای که زنجیرهای از وقایع ناگوار را به دنبال داشت، فیلو نقشهای دقیق برای انتقام از مادر مولی، غول خردهفروشی، میکشد. او قصد دارد امپراتوری او را نابود کند و انتقام نهایی را بگیرد...
نامزد ابی، مایکل، در جریان یک ماموریت نظامی خطرناک مفقودالاثر اعلام میشود. ابی برای تسکین درد خود به رولدان، پدر آیندهای که قرار بود داشته باشد، پناه میبرد و...
داستان فیلم درباره جین سیگو (Jane Ciego)، یک بازیگر موفق است که بعد از تصادفی در طول فیلمبرداری، معلول میشود و در خانهاش با وحشتها و شکنجههایی روبرو میشود...
این فیلم داستان یک میلیاردر بیوه، والنتین اسپوزو، و ده معشوقهاش را دنبال میکند که با چنگ و دندان برای تبدیل شدن به همسر قانونی جدیدش مبارزه میکنند...
لنا پس از اتمام تحصیلات دانشگاهی به زادگاه خود بازمیگردد. آرتور، دوست پسر او، با شنیدن خبر اینکه لنا در شهر دوست پسر دیگری دارد، غرق حسادت و خشم میشود.
یک زن برای جوانتر شدن دوباره به فناوری روی می آورد. از آنجایی که او به خود فرصتی دوباره می دهد تا کارهایی را که از دست داده بود انجام دهد، با مردی جسور ملاقات می کند که نیازهای عاطفی او را تامین می کند...
آزی آکوستا و راب گینت، دو دوست صمیمی دوران دبیرستان، نقش افرادی را بازی میکنند که به «شکر بچه» تبدیل شدهاند و برای یکدیگر از هیچ فداکاریای دریغ نمیکنند. اما ورود عشق به زندگی آنها، همه چیز را دگرگون میکند.
هنگامی که خبرخودکشی یک دانش آموز در یک مدرسه کاتولیک دخترانه می پیچد، یک مشاور راهنما با بصیرت به یک روح تکیه می کند تا گذشته توهین آمیز صومعه را کشف کند...
لورا نقش در این نمایش را می پذیرد تا علیه مادرش شورش کند. کارگردان او را وادار می کند تا آسیب پذیری و عصبانیت خود را آشکار کند، به این امید که آنها این احساسات را روی صحنه نشان دهند.
دونا پینا یک مادر مستبد است که پسر کوچکترش الیس را بر پسر دیگرش لورنز ترجیح می دهد و در نتیجه رقابت خواهر و برادری بین برادران را ترویج می کند. دونا پینا به الیس اجازه می دهد در مانیل تحصیل کند...