این فیلم داستان یک میلیاردر بیوه، والنتین اسپوزو، و ده معشوقهاش را دنبال میکند که با چنگ و دندان برای تبدیل شدن به همسر قانونی جدیدش مبارزه میکنند...
لنا پس از اتمام تحصیلات دانشگاهی به زادگاه خود بازمیگردد. آرتور، دوست پسر او، با شنیدن خبر اینکه لنا در شهر دوست پسر دیگری دارد، غرق حسادت و خشم میشود.
یک زن برای جوانتر شدن دوباره به فناوری روی می آورد. از آنجایی که او به خود فرصتی دوباره می دهد تا کارهایی را که از دست داده بود انجام دهد، با مردی جسور ملاقات می کند که نیازهای عاطفی او را تامین می کند...
آزی آکوستا و راب گینت، دو دوست صمیمی دوران دبیرستان، نقش افرادی را بازی میکنند که به «شکر بچه» تبدیل شدهاند و برای یکدیگر از هیچ فداکاریای دریغ نمیکنند. اما ورود عشق به زندگی آنها، همه چیز را دگرگون میکند.
هنگامی که خبرخودکشی یک دانش آموز در یک مدرسه کاتولیک دخترانه می پیچد، یک مشاور راهنما با بصیرت به یک روح تکیه می کند تا گذشته توهین آمیز صومعه را کشف کند...
لورا نقش در این نمایش را می پذیرد تا علیه مادرش شورش کند. کارگردان او را وادار می کند تا آسیب پذیری و عصبانیت خود را آشکار کند، به این امید که آنها این احساسات را روی صحنه نشان دهند.
دونا پینا یک مادر مستبد است که پسر کوچکترش الیس را بر پسر دیگرش لورنز ترجیح می دهد و در نتیجه رقابت خواهر و برادری بین برادران را ترویج می کند. دونا پینا به الیس اجازه می دهد در مانیل تحصیل کند...
جوجو، هنرمند فیلیپینی عاشقان زیادی داشت و قلبش اسیر زنی بی نام و بی سابقه است. یک روز، زنی به نام ماری، سراغ جوجو می رود و ادعا می کند که سال ها موضوع نقاشی های اوست...
نیک با عکاس بینظیر علی آشنا میشود که علیرغم زندگی با یک بیماری مادرزادی قلبی به سرنوشت و دیم اعتقاد دارد. علی نیک را به چالش می کشد تا قبل از اینکه خیلی دیر شود از لحظه لحظه زندگی خود استفاده کند...
پس از اینکه به نظر می رسد همسرش علاقه خود را به او از دست می دهد، یک عکاس به جزیره ای عجیب و غریب سفر می کند و در آنجا با زنی که اخیراً جدا شده آشنا می شود ...
در یک مهمانی که توسط چند دوست ترتیب داده شده است، راشل با چهار مرد آشنا می شود. شب پر از مشروبات الکلی و مواد مخدر زمانی که مردان به راشل و دوستانش تجاوز می کنند به آشوب تبدیل می شود. راشل عهد می بندد که به دنبال انتقام گرفتن باشد...
پوپوی، محافظ یک کازینو دار، پس از ارتکاب قتل، برای تأمین امنیت خود و همدستانش به پول هنگفتی نیاز پیدا میکند. در این شرایط بحرانی، هیچکس به دیگری اعتماد نمیکند.