مرد انگلیسی دلزدهای در سال 1976 برای کار در مدرسهای واقع در آرژانتینِ دچار تفرقه راهی این کشور میشود. زندگی او زمانی دستخوش تحول میگردد که یک پنگوئن یتیم را از ساحل نجات میدهد.
در سال ۱۹۳۶، در مادرید، مرد جوانی به نام میگل گیلا یک زندگی آرام را با پدربزرگ و مادربزرگش در یک اتاق زیر شیروانی ساده میگذراند. با این حال، شروع جنگ داخلی سرنوشت او را تغییر میدهد.
داستان حول محور هنرپیشهای بدنام به نام لانا کروز میگردد که پس از طرد شدن از سوی هالیوود، به مکزیک بازمیگردد تا در فیلمی به ایفای نقش بپردازد و ثابت کند که همچنان یک ستاره است. اما او برای مواجهه با پالی، بزرگترین طرفدار و در عین حال بدترین کابوس خود، آمادگی ندارد.
رهبری آرمانگرا که پیشتر سودایی پاک در سر داشت، اکنون به سیاستمداری فاسد بدل گشته است. او در آستانهی انتخابات ریاستجمهوری، از سوی مادربزرگ خویش نفرین میشود و بدین سان، به صداقت وادار میگردد.
یک مهماندار هواپیما و یک تاجر در یک پرواز ارتباط عمیقی را تجربه میکنند، اما سرنوشت آنها را از هم جدا میکند. سالها بعد، آنها دوباره همدیگر را ملاقات میکنند، در حالی که هر دو با افراد دیگری ازدواج کردهاند...
لوسیا که بیماری لاعلاج دارد و برونو که به مکزیک تبعید شده و بیخانمان است، پس از یک تماس تلفنی دوباره با هم متحد میشوند و سفری برای غلبه بر مشکلات و امید به بهبودی را آغاز میکنند، آنها تلاش میکنند با عشق یکدیگر را نجات دهند.
دو زوج، لولا و کواو و همچنین اینیگو و ماجو، که از نظر وضعیت مالی و اجتماعی با هم فرق دارند، برای بچه دار شدن روشهای باروری مصنوعی را امتحان میکنند و دیدگاههای متفاوتشان درباره پدر و مادر شدن را بررسی میکنند.
یک پسر ایتالیایی آرزو دارد گاوباز شود. در چراگاه آفتابی اندلس، یک گوساله به دنیا میآید که قرار است گاو جنگی شود. انسانها و حیوانات در دنیاهای کاملاً متفاوتی بزرگ میشوند، اما زندگیهایشان یکدیگر را منعکس میکند. فقط در پایان با هم ملاقات خواهند کرد.
سول هفت ساله که یک روز را در خانه پدربزرگش می گذراند تا یک مهمانی غافلگیرکننده برای پدرش ، توناتیوه، برگزار کند. با محو شدن نور آن روز، سول متوجه می شود که دنیای او به طور چشمگیری تغییر می کند...
مونیکا بعد از اینکه ترفیع شغلی را از دست داد، با اکراه راهی سفر پیادهروی سانتیاگو د کامپوستلا میشود. او شگفتزده میشود وقتی که در طول راه، آرامش درونی و یک رابطه عاشقانه احتمالی پیدا میکند.
هنگامی که هنری گیومومه، بهترین خلبان شرکت ایرمیل، در رشتهکوههای آند گم میشود، صمیمیترین دوستش، آنتوان دو سنت اگزوپری، با وجود تمام موانع و دشواریها، عزم میکند تا به دنبال او بگردد.