نیکلاس، یک هفته مانده به ازدواج، نامه ای دریافت می کند که او را مجبور می کند تا با راز پنهان خود روبرو شود: او پدر دختری است که تنها در بدو تولد می شناخت....
«شاهزاده خانم پئي پئي» (ليو) از شهر ممنوع ربوده و به امريکا برده مي شود و «چون وانگ» (چان)، يکي از گاردهاي امپراتوري، براي پيدا کردن او وارد عمل مي شود. «وانگ» در ايالت نوادا با دزد خرده پايي به نام «روي اوبانن» (ويلسن) که جنون شهرت دارد، شروع به کار مي کند...
وقتی راننده کامیون، کیران، صدای ضربهزدن را از داخل کانتینر میشنود ، النا دختر جوانی اهل مکزیک-آمریکا را پیدا میکند، زندگی پرهیاهوی او تغییرات شگرفی میکند زیرا او به دنبال پیوند مجدد النا با خانواده اش است...
"اگوستین رخاس"وکیل سابقی است که چون میخواسته بدون واسطه با مقولهٔ بزهکاری و عدالت سروکار داشته باشد، کارآگاه پلیس شده است. به ̎رخاس̎ مأموریت دادهاند تا دربارهٔ عدهای تروریست تحقیق کند که مصمماند به هر ترتیب شده دولت حاکم را ساقط کنند: از شیطنتهای آشفتهکننده (مثل رها کردن جسد حیواناتی که رویشان شعارهای انقلابی نوشته شده در اطراف عمارت کنگره) تا بمبگذاری و سوءقصدهای سیاسی...
برای چئو مارتینز، تلخ کردن زندگی دیگران به عمل روزمرهای تبدیل شده است، زیرا به نظر میرسد او از نقش غیرقابل پذیرش لذت میبرد. همسایگانش، خسته از همزیستی با او، تصمیم میگیرند از استراتژیی ناامیدکننده استفاده کنند: استخدام یک زن که او را عاشق کند و ...
توماس، پسر 11 سالهای که در دنیای فانتزی خود زندگی میکند، باید از دانش عظیم هیولایی خود برای مبارزه با معلم انگلیسی جدیدش استفاده کند: زنی شرور که در واقع یک هیولای بچهخوار است...
ماکارنا در خانواده ای متواضع بزرگ شده و تصمیم می گیرد حقوق بخواند و عاشق دایانا، افسر پلیسی می شود که در یک دوره کارآموزی با او آشنا شد و عشق زندگی او شد. به نظر می رسد ماکارنا مسیری را که همیشه می خواست پیدا کرده ، با این حال، پدرش او را به سرعت تغییر می دهد...
در سال 1492. در میان خدمه کاپیتان کریستف کلمب، سه مرد سفر می کنند که باید تا به حال مرده بودند. آنها با شرکت در این سفر نامشخص توانسته اند از سرنوشت غم انگیز خود در امان بمانند. وقتی به جزایر قناری می رسند فرار می کنند و یکی از بادبان های کشتی را با خود می برند...
ماکسیما، برتا و کارولینا از فعالان لاتین هستند. آنها به طور خستگی ناپذیر علیه اقدامات وحشیانه شرکت های چند ملیتی علیه طبیعت و مردم بومی در پرو، هندوراس و برزیل می جنگند...
سیسیلیا پس از سکته قلبی به مزرعه پدرش می رود. در خانه دوران کودکی خود با مادری آشنا می شود که مدت هاست درگذشته مانده که حضورش در گذشته ای دردناک که توسط دنیای طبیعی اطرافشان همخوانی داشته ، زنده می شود...
آلیکسو پاز "کودک آتش" است: بازمانده یک تصادف غم انگیز که باعث سوختگی شدید در 91٪ بدنش شد. با این حال، آلیکسو هر روز با نگاه ها و خاطره دردناک تصادف می جنگد و سعی می کند با کلمات بر ترس و عصبانیت خود غلبه کند...