آقای سدریک براون که همسرش را از دست داده مجبور است تا از هفت کودک نا آرام و بسیار شلوغ خود به تنهایی مراقبت کند. او تصمیم می گیرد تا پرستاری برای نگهداری از بچه ها استخدام کند اما این کار آن طور که به نظر می رسد چندان ساده نیست. سرانجام شانس با ظاهر شدن پرستاری به نام نانی مک فی به سراغش می آید. زنی اسرار آمیز با قدرتی جادویی و تنها کسی که از پس هفت کودک شلوغ بر می آید…
میکو و تاندا زوجی هستند که دو سال پیش از دانشگاه فارغ التحصیل شدند. میکو که از زندگیشان ناراضی است، کار خود را رها می کند و تاندا را تشویق می کند که این گروه را حرفه ای کند. آنها در نهایت زمانی که سی دی های آنها توسط شرکت های ضبط رد می شود شکست می خورند. اما ...
یک پزشک سازمان جهانی بهداشت در حال بررسی یک شیوع ناگهانی درایالت واشینگتن است ، و بیشتر تشخیص می دهد که شیوع این بیماری به یک عملیات نظامی مخفی مرتبط است...
"الوییز" (آنا کندریک) قبلاً خدمتکار مجالس بوده و پس از بروز یک اتفاق ناخوشایند تصمیم میگیرد این کار را رها کند. او با وجود اعتماد به نفس کمی که برایش باقی مانده، مصمم است هرجور شده در مراسم عروسی دوست قدیمی اش شرکت کند. در آنجا "الوییز" به طور تصادفی با 5 غریبه بر سر میز 19 همنشین می شود و...
"فرد" يك نوازنده ي موزيك است كه بايد در مراسم عيد پاك به همراه يك گروه موسيقي به اجراي موزيك بپردازد.اما در يك تصادف رانندگي دچار سانحه مي شود و مجروح مي شود.حالا خرگوش خانگي او به همراه دوست جوجه اش به فرد كمك مي كنند تا زودتر بهبود پيدا كند.اما "فرد" نميتواند تا زمان اجراي مراسم خوب شود. بنابراين خرگوش و دوست كوچكش نقشه اي تازه مي كشند.
ماجرای حماقت های انسانی ، که توهم موفقیت دارد و با اعتماد به نفس کاذبش همه چیز را به هم می ریزد! بوکی یک فروشنده معمولی است که خیلی اتفاقی می فمهد روزگاری پدر و مادرش در فیلمی بازی کرده اند. او تصور می کند که مسیرش قدم جای پای پدر و مادرش گذاشتن است و برای تحقق بخشیدن به آن به لس آنجلس رفته و...
“ریدریک” شخصی که توسط همنوعان خود خیانت دیده است و در سیارهای ویران شده، رها گشته. برای زنده ماندن با بیگانههایی به مقابله میپردازد و حتی به فردی خطرناکتر و پرقدرتتر تبدیل میگردد…
"سارا تیلور" به خانه خانوادگی اش در منطقه ای دورافتاده باز می گردد.در حالیکه طوفانی بزرگ منطقه را در بر می گیرد،"سارا" به همراه دوستان و خانواده اش در خانه گرفتار شده و از دنیای خارج جدا می شوند.اما چیزی از میان باران و تاریکی به سوی آنها می آید...
1 مرتبه نامزدی جایزه .گلدن گلوب. همچنین 5 جایزه و نامزد دریافت 12 جایزه دیگر.
یک مرد غربی در سال ۱۹۳۷ در زمان تجاوز ژاپن به چین به یک کلیسا پناه می برد او یک کشیش است و گروهی از زنها در آنجا هستند و او از این به بعد سعی می کند از زنها محافظت کند...
ربکا به ارنسا، تازه وارد به مدرسه شبانه روزی خود مشکوک است. اما آیا ربکا فقط به پیوند ارنسا با لوسی حسادت می کند یا اینکه دختر جدید واقعاً دارای یک راز تاریک است؟...
در ابتدای فیلم راب پسر نوجوان دبیرستانیای را نشان میدهد که دوست دارد اولین تجربه اش را انجام دهد و با کلوچهای شبیه به میمون بازی میکند و سگش فریزی این کلوچه را هنگامی که روی میمون راب است میلیسد، برادر کوچکتر راب از این جریان فیلمی میگیرد و آن را به تمامی دوستان راب بلوتوث میکند و راب از دیگر همکلاسیهایش و به خصوص دختران خجالت میکشد اما یکی از همکلاسیهای دخترش (هیدی) که او را در این حال میبیند به او پیشنهاد بازی میدهد و پس از مدتی اتفاقاتی برایشان میافتد و راب متوجه خیانت او میشود....