نوبوماسا تسوبوی، صاحب یک کارخانه کوچک، متوجه میشود که دخترش یوشیمی به بیماری قلبی مبتلا است و تنها ده سال دیگر زنده خواهد ماند. او و همسرش این خبر را نمیپذیرند و نوبوماسا تصمیم میگیرد با مطالعهی قلبهای مصنوعی، راهی برای نجات دخترش پیدا کند.
یک قاتل حرفه ای که فکر می کرد دوران کاری اش به پایان رسیده، وقتی از طرف شرکت برای آموزش یک قاتل جوان و با استعداد به نام ویلبورگ فراخوانده می شود، هیجان زده شده و دوباره به کار بازمی گردد.
داستان زوج جوانی را روایت میکند که در شوق انتظار نخستین فرزند خود هستند. در همین ایام، ناچار میشوند از مادربزرگ بیمار و بیگانهای که سالهاست از آنها دور بوده، پرستاری کنند.
تاکاگی، پس از گذراندن دوران نوجوانی، این بار به عنوان مربی به مدرسه متوسطه سابق خود بازمیگردد. او در آنجا با نیشیکاتا، همکلاسی شیطان و بازیگوشی که زمانی او را دست میانداخت و اکنون معلم ورزش شده است، مجدداً برخورد میکند...
در دوران دبیرستان، ژو شیائوچی در همان نگاه اول عاشق یونگچی شد، اما او مخفیانه مراقبش بود و دختر بدون خداحافظی رفت. حالا 15 سال از آن زمان می گذرد و او هنوز هم دلتنگ اوست ...
لوسیوس، پس از تسخیر خانهاش توسط امپراطوران جدید، به کولوسئوم فرستاده میشود و امیدوار است با یادآوری گذشته، قدرت لازم برای بازگرداندن شکوه رم را پیدا کند.
یک مرد جوان با خانوادهاش به کلمبیا نقل مکان میکند به امید زندگی بهتر، اما در نهایت با تنگدستی دست و پنجه نرم میکند. او بعدها بر خلاف همه مشکلات، بازار سیاه بوگوتا را به تسخیر خود درمیآورد.
این مستند به بررسی طرحی ناکام میپردازد که جورج ا. رومرو، کارگردان مشهور سینما، برای ساخت فیلمی بر اساس بازی ویدیویی رزیدنت ایول داشته است. مستند با استفاده از مصاحبههای جدید، به دنبال یافتن پاسخ این پرسش است که چرا این پروژه هیچگاه به مرحله تولید نرسید.
یک زن باردار جوان متوجه میشود که دوست پسر بینقصش ممکن است یک راه رونده خواب خطرناک باشد، زمانی که از ناپدید شدنهای عجیب و غریب و قتلهایی که در منطقه رخ میدهد، آگاه میشود.
برای سر "کونکو" مبلغ ده میلیارد ین جایزه تعیین شده است. "ایبوکی"، دوست دوران کودکیاش که اکنون محافظ اوست، باید به طور پنهانی از او محافظت کند. ناگهان، تمام همکلاسیهایشان به عنوان محافظان مخفی او انتخاب میشوند.
موران، کارمند بانک، نقشه سرقت پول از بانک را میکشد تا دیگر مجبور به کار نباشد. او همدست خود را برای مخفی کردن پول انتخاب میکند، اما به زودی تحت فشار تحقیقات، همدستش با زنی آشنا میشود که او را برای همیشه تغییر میدهد.
داستان در سال ۱۹۶۲ و در خلال یک کنگره فیزیکی در آلپ رخ میدهد. حضور یک مهمان، یک پیانیست مرموز، ابرهای عجیب و رازی در دل کوه، همگی به روایتی علمی تخیلی و هیجانانگیز با نام «نظریه همه چیز» منجر میشود. این داستان سیاه و سفید بر پایه قوانین مکانیک کوانتومی بنا شده است.
داستان در قرن چهاردهم و در دوران امپراتوری مقدس روم روایت میشود، جایی که کشورهای اروپایی به شدت برای برتری با یکدیگر رقابت میکنند و اتریشیهای جاهطلب، که خواهان زمینهای بیشتری هستند، به سوئیس، کشوری آرام و روستایی، حمله میکنند.