اطلاعیه
کاربرای عزیز
مشکل درگاه خرید برطرف شده. لطفا همین الان نسبت به خرید و رزرو شارژ اقدام کنید.
درگاه پایدار نیست و ممکنه مجددا از دور خارج بشه.
به همین منظور کد تخفیف ۲۰ درصدی tabestoon رو برای شما در نظر گرفتیم.
ما تمام تلاشمونو میکنیم که به زودی درگاه به کلی جایگزین شود.
لینک مستقیم به خرید با کد تخفیف
مدیریت نایت مووی
1 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین 5 جایزه و نامزد دریافت 8 جایزه دیگر.
زماني در آينده با آب شدن يخ هاي قطبي در اثر يک فاجعه ي زيست محيطي و اثرات گل خانه اي، همه ي خشکي ها به زير آب رفته اند و زندگي نابود شده است. معدود بازماندگان خودشان را با زندگي آبي وفق داده اند و در ايستگاه هايي روي آب زندگي مي کنند. از جمله ي آنان، «مارينر» است که روي قايقي عجيب زندگي مي کند و هنوز برخي آثار تمدن گذشته را با خود دارد...
«بیلی مدیسون» (آدام سندلر) پسر ۲۷ ساله ی تنبل و بی عرضه «برایان مدیسون» است، مرد ثروتمندی که هتل های زیادی را می گرداند. بیلی قرار است کسب و کار پدرش را به ارث ببرد، اما قبل از آن باید ۱۲ پایه درسی را از ابتدایی مجددا بخواند و ثابت کند که می تواند راه پدرش را ادامه دهد…
«ایس ونتورا» پس از موفق نشدن در نجات یک راکن، مدتی را در یک معبد میگذراند اما شخصی «بنام فالتون گرینوال» به سراغش می آید و با پیشنهاد مبلغ بالایی او را برای پیدا کردن یک خفاش سفید استخدام میکند...
«مِگان» که توسط جما، یک رباتیک برجسته طراحی شدهاست، میتواند گوش کند، تماشا کند و یاد بگیرد، و نقش دوست و معلم، همبازی و محافظ را بازی میکند. هنگامی که جما مراقب غیرمنتظره خواهرزادهٔ ۸ ساله خود میشود، او تصمیم میگیرد یک نمونهٔ اولیه از «مِگان» را به خواهرزادهاش بدهد، تصمیمی که منجر به عواقب غیرقابل تصوری میشود...
گروهی از شرکت کنندگان یک مسابقه تلوزیونی، در جنگل گرفتار یک خانواده آدمخوار بدشکل می شوند و اکنون باید برای زنده ماندن از تمام مهارت هایشان استفاده کنند...
یک مرد میانسال به نام چارلی سعی میکند با دختر ۱۷ سالهاش ارتباط برقرار کند. این دو پس از آنکه چارلی خانوادهاش را رها کرد، از هم جدا شدند. چارلی میخواهد رابطه خوبی با دخترش داشته باشد، دختر بدزبانی که به خاطر تلخیهای زندگیاش، حال و روز خوشی ندارد...
«مایک رویرک» رئیس گروه عملیات اضطراری و «دکتر امی بارنز» زلزله شناس ، به تحقیق درباره ی انفجاری زیر زمینی می پردازند که در اثر آن عده ای کارگر ساختمانی جان خود را از دست داده اند. آنها درمی یابند که احداث تونلی زیر زمینی باعث بروز فعالیت آتش فشانی شده است که…
مردي ميلياردر به نام «چارلز مورس» در سفري به آلاسکا از فکر اين که همسرش، «ميکي»(که از او بسيار جوان تر است) و «باب گرين» يک ديگر را دوست دارند، رنج مي برد. تا اين که هواپيماي حامل «چارلز»، «باب» و دستار او «استيون»، در درياچه اي بسيار پرت سقوط مي کند و حالا آنان بايد پاي پياده خود را نجات بدهند...
یک سرباز مزدور توسط رئیس بدذاتش کشته می شود، اما طولی نمی کشد که او از جهنم باز می گردد تا همسرش با ببیند، در حالی که با شیطان قراری گذاشته است تا رئیس سابقش را بکشد...
یک خانم سناتور با تلاش زیاد موفق میشود یک زن را در تمرینات نیروی دریایی ارتش ثبت نام کند، در حالی که هیچ کس انتظار ندارد او از امتحانات پیش رویش سربلند بیرون آید…
«فردي هفلين» (استالون) کلانتر شهرکي در نيوجرزي است که بسياري از مأموران اداره ي پليس نيويورک هم ساکن آن جا هستند. «مو تيلدن» (دنيرو)، بازرس اداره ي پليس نيويورک، در تحقيقاتش درباره ي تعدادي پليس فاسد و کلاهبردار، به اين شهرک و کلانترش، «فردي هفلين» مي رسد. «هفلين» با «تيلدن» هم کاري مي کند و رفته رفته پي مي برد که برخي از قهرمانان زندگي اش چندان هم زندگي وارسته اي ندارند…
در يکي از جاده هاي بياباني نيومکزيکو «جف تيلر» (راسل) مشغول تعمير جيپ خود است که يک راننده ي ظاهرا دل سوز کاميون سر مي رسد و همسر «جف»، «ايمي» (کويينلن) را با خود مي برد تا از رستوراني که در نزديکي آن جاست تلفن کند و کمک بخواهد. کمي بعد «جف» خودش اتومبيل را به کار مي اندازد. اما وقتي به رستوران مي رسد اثري از «ايمي» در آن جا پيدا نمي کند...
آلیس و جک چمبرز زوج جوان و شادی هستند که در دهه ۱۹۵۰ در شهر شرکت به ظاهر عالی ویکتوری زندگی میکنند که توسط شرکت مرموز جک ساخته شدهاست. این موضوع باعث کنجکاوی آلیس در مورد ماهیت کار شوهرش در این پروژهٔ مخفی میشود...