اطلاعیه
کاربر عزیز
آدرس جدید کانال تلگرام ما: @nightmovie_c
میباشد. لطفا به منظور اطلاع از آخرین اخبار و جدیدترین فیلمها و سریالها به آن منتقل شوید.
همچنین از این به بعد آدرسهای اختصاصی در صورت فیلتر شدن، در بات تلگرامی ما به شما به صورت شخصی ارسال میشود. لطفا از طریق
از طریق این لینک، اکانت خود را به تلگرام متصل کنید.
به منظور رفاه حال شما، کد تخفیف پاییزی
paeez
به مدت چند روز فعال شده است. لطفا نستب به خرید اقدام کنید.
مدیریت نایت مووی
5 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین 2 جایزه و نامزد دریافت 13 جایزه دیگر.
داستان "کارن سیلکوود" کارگر نیروگاه پلوتونیوم اوکلوهاما که برای جلوگیری از فاش کردن نقض امنیت کارگران نیروگاه به عمد آلوده شده،از نظر روانی شکنجه شده و احتمالا به قتل رسیده...
زن جوانی که با افسون هایش مردان را تیغ می زند، در شرایطی گیج کننده یک خدمتکار ساده و مهربان هتل را با خواستگاری ثروتمند اشتباه گرفته و با او رابطه برقرار می کند…
داستان در مورد سه دوست می باشد که به تازگی وارد 20 سالگی شده اند و دنیا و آرزوها پیش رویشان می باشد. آنها می توانند هرکاری می خواهند انجام دهند، هرکه را می خواهند دوست داشته باشند و حتی خرابکاری کنند …
مادر توماس که زنی تنها می باشد زیاد از زندگی کردن با توماس راضی نیست و به همین خاطر او را نزد برادرش بزرگترش فدریکو در مکزیک می فرستد تا با او زندگی کند و…
مردی که در حین سرقت از بانک گرفتار شده است، نا امیدانه سعی دارد از تحویل دار بانک که بطور مخفیانه عاشق اوست، محافظت کند اما جنایاتی عجیب نیز در این بین رخ میدهد که…
1 مرتبه نامزدی جایزه .گلدن گلوب. همچنین 5 جایزه و نامزد دریافت 8 جایزه دیگر.
«میکی» (هارلسن) و «مالوری» (لوییس) زوج قاتلی هستند که آرام آرام تبدیل به شمایل های محبوب جوانان می شوند. «میکی» پس از دستگیری، هنگام مصاحبه با «وین گیل» (داونی جونیر)، خبرنگار جاه طلبی که در پی کسب شهرت است، در زندان، شورش به راه می اندازد و در شلوغی هم راه «مالوری» و «وین گیل» می گریزد...
جیمی ولرستین بازیگر جوان با استعداد با دختری نویسنده ای به نام کتی هیات ازدواج می کند. اما این دو پس از گذشت 5 سال از ازدواجشان در حال بازنگری اتفاقات رخ داده در زندگی مشترکشان هستند و...
چهار پسر که به همراه مادر خود در تعطیلات به سر میبرند اجازه پیدا می کنند به همراه قایق خود به نزدیکترین جزیره رفته و کمپی برای خود برپا کنند . آنها به سرعت متوجه میشوند که جزیره تحت کنترل دو دختر است و ...
«سر رابرت کينگ» (کالدر) غول نفتي، بر اثر يک سوء قصد در ستاد مرکزي M16 مي ميرد. به هنگام خاک سپاري «کينگ» در اسکاتلند، «باند» (برازنان) با دختر او «الکترا» (مارسو) ملاقات مي کند که قبلا يک بار تروريستي به نام «رنار» (کارلايل) او را ربوده است. خيلي زود «M» (دنچ)، رئيس «باند» او را براي محافظت از «الکترا» و شناسايي قاتل «کينگ» به قفقاز مي فرستد.
«سم» که یک تاجر است، بعد از مرگ پدرش برای شرکت در مراسم تشییع جنازه به شهر مادری اش می رود. او بعد از مدتی اقامت در آنجا می فهمد که خواهری دارد که هیچ موقع از وجودش اطلاع نداشته است...
«جان» مردی میانسال است که از همسرش جدا شده و اخیرا زن با رویاهایش، «مالی» آشنا شده است. تنها مانع موجود برای جان، پسر جوان مالی «سایرس» می باشد که حاضر نیست مادرش را با کسی قسمت کند...