در آیندهای نه چندان دور، مردم به شاخک غولپیکر ۱۰ هزار مایلی بیگانگان که ناگهان در آسمان پدیدار شده، خو گرفتهاند. در این میان، یک زنبوردار که با مشکلات مالی دستوپنجه نرم میکند و یک فرد عزادار و آواره، مجبور میشوند برای بازپسگیری وسایل خود که به شکلی مرموز تلهپورت شدهاند، سفری جادهای پرخطر را آغاز کنند.
مرد انگلیسی دلزدهای در سال 1976 برای کار در مدرسهای واقع در آرژانتینِ دچار تفرقه راهی این کشور میشود. زندگی او زمانی دستخوش تحول میگردد که یک پنگوئن یتیم را از ساحل نجات میدهد.
کهنهسربازی که از اختلال استرس پس از سانحه رنج میبرد، با همصحبتی و همراهی یک فعال محیطزیست رها و بیقید، آرامش مییابد. این دو نفر، با کشف رازهای مشترک به یکدیگر نزدیک میشوند و در خیابانهای ونیز کالیفرنیا در پی خوشبختی میگردند. اما، رابطه عاشقانه آنها مسیری غیرمنتظره را در پیش میگیرد.
دنیای سندو زمانی که دوستپسرش ناپدید میشود، فرو میریزد. او که در یک آسایشگاه روانی زندانی شده است، باید با نیروهای شیطانی که او را به سمت جنون میکشانند روبرو شود و با حقیقت وحشتناک گذشته خودش مواجه گردد تا بتواند فرار کند و واقعیت را کشف کند.
یک روزنامهنگار جوان با تحقیق درباره ناپدید شدن یک هنرمند، ارتباط آن را با قتلهای 20 سال پیش کشف میکند و به واقعیت غیرقابل تصوری پی میبرد. این ماجرا بر اساس رویدادهای واقعی است.
پدری مدعی میشود پسرش در یک بالون دستساز که از کنترل خارج شده، گرفتار شده است. هلیکوپترهای خبری، این تعقیب و گریز را به طور زنده پوشش میدهند. سرانجام، بالون در حالی که خالی است، فرود میآید و این داستان به یکی از رسواترین حقه بازیهای آمریکا تبدیل شده و موجی از خشم عمومی را در پی دارد.
زندگی ازمیر و اژه که در فرانسه در کنار هم زندگی میکنند، با یک تماس تلفنی غیرمنتظره زیر و رو میشود. کسی که پشت خط است، ادعا میکند مادر ازمیر است؛ مادری که به تازگی درگذشته است.
خانوادهای به دلیل مشکلات و تهدیداتی که با آن روبرو هستند به خانهای قدیمی پناه میبرند. بیماری یکی از اعضای خانواده و حضور فردی ناشناس در این خانه، وقایع عجیبی را رقم میزند.
خانواده اسمارت در حالی که با رویاهای فراتر از حد خود کلنجار میروند، به این درک میرسند که کشمکش برای یافتن هویت و جایگاه فرد در جهان، مستقل از سن و مرحله زندگی، همواره وجود دارد.
این فیلم که در فضایی شهری روایت میشود، داستان «ساتیا دیو» را به تصویر میکشد؛ یک کارمند میانسال نرمافزار که در مسیر یافتن عشق حقیقی خود، رنجهای بسیاری را از سر گذرانده است.
در جشن گانش چاتورتی، گانش، دزدی خردهپا، تلاش میکند یک سرقت بزرگ انجام دهد که اشتباه پیش میرود و به درگیری خندهداری با رودرا و رئیسش کیشور ردی منجر میشود، که آنها نیز در میان هرج و مرج جشن به دنبال یک شیء باارزش هستند.
پنج کوهنورد جوان و راهنمای تورشان برای یک ماجراجویی آخر هفته راهی تپههای «کولیمالای» میشوند. آنها با وجود هشدارها، وارد یک منطقه ممنوعه شده و ناخواسته قدم به قلمرو یک روح خبیث میگذارند، روحی که تمام هم و غم خود را برای ایجاد ویرانی در زندگی آنها گذاشته است. آیا آنها از حملات بیامان و رویارویی وحشتناک با نیروی ماوراءالطبیعه در جنگلهای تسخیرشده جان سالم به در بردند؟
شخصی گمنام به همراه گروهی از افراد کمتلاش، نقشهای خام و نسنجیده میکشند تا با پیشی گرفتن از یک شرکت بزرگ داروسازی و استفاده از روشهای خودشان، به ثروت زیادی دست پیدا کنند.
مردی برای موجسواری با پسرش به ساحل زیبای دوران کودکی خود بازمیگردد. در آنجا، توسط گروهی از ساکنان محلی مورد تحقیر قرار میگیرد و همین امر او را وارد نزاعی فزاینده میکند که وی را تا آستانه فروپاشی روانی پیش میبرد.