نوجوانی که به جرم قتل یکی از اعضای شناخته شده یکی از گروههای خیابانی در ندامتگاه جوانان زندانی شده است، با برادر انتقامجوی قربانی در محیط خطرناک زندان روبرو می شود و...
در امن ترین شهر اسیا یک فرد ناشناس با اداره پلیش تماس گرفته و از وقوع یک جنایت خبر می دهد در همین حین 5 مامور کارکشته برای این ماموریت بسیج و اماده به خدمت می شوند که ....
داستان کمدی عشقی این فیلم در مورد یک وکیل خسته از کار ( ریچارد گر ) است که با دیدن یک معلم خوش چهره رقص باله ( جنیفر لوپز ) تصمیم می گیرد در کلاس او نام نویسی کند و...
دهه ی ۱۹۶۰، محله ی ایتالیایی نشین در منطقه ی برانکس نیویورک. پسر بچه ای به نام «کالوجرو» (کاپرا) هم راه با خانواده اش در همسایگی نوشگاهی زندگی می کند که پاتوق «سانی» (پالمینتری) و دارو دسته ی مافیایی اش است؛ همان جایی که «لورنزو» (دنیرو)، پدر «کالوجرو» هشدارش داده که آن طرف ها نپلکد…
کارلا، دختری جوان و اهل ونیز، برای پیدا کردن خانهای در لندن، آپارتمانی رو به رودخانه تیمز اجاره میکند و در آنجا با مویرا، یک مشاور املاک ، آشنا میشود.
گروه کازوما با نامهای از یونیون مواجه میشوند که از آنها درخواست میکند به روستای قبیله شیطانهای سرخ بروند. این روستا با تهدیدی روبرو است که ممکن است به نابودی آن منجر شود.
الیزابت و هنری زن و شوهری هستند که به یک ملک بسیار لوکس نقل مکان میکنند. هنری، الیزابت را متقاعد میکند که به تمام خانه میتواند دسترسی داشته باشد، به جز یک اتاق ممنوعه!
در حالی که رنا و ماکی از زخم هایشان بهبود می یابند، سایر اعضای SORD برای سفر مدرسه ای به خارج از کشور می روند. چند لحظه پس از ورودشان، با این حال، گروه میهاما به شکار یک فراری از SORD کشیده می شود، با کمک دانش آموز سیلویا و ولوت از مدرسه بین المللی St. Aile’s. توهکا در این بار دسته نمایش است، اما او با مشکلات خودش دست و پنجه نرم می کند - خاطرات قدیمی از والدینش و قولی به یک دوست که نتوانست نگه دارد…
دو دانشمند در خواب زمستانی هستند و باید بعد از سه سال بیدار شوند. اما وقتی بیدار می شوند ، معلوم می شود که پنجاه سال گذشته است و آنها تنها دو مرد در یک جامعه جدید و زیرزمینی هستند که منحصراً از زنان تشکیل شده است.
«پیتر سندزا» (داگلاس) که برای یک مؤسسه ی سری دولتی در زمینه ی تحقیق در موضوع های روانی کار می کند، هم راه پسرش «رابین» (استیونز) مورد حمله ی گروه های تروریستی قرار می گیرد. خیلی زود مشخص می شود که این حمله زیر سر دوست وهم کار «سندزا»، «چایلدرس» (کاساوتیس) بوده که می خواهد با به کار گرفتن قدرت تله پاتیک «رابین» به اهداف خبیثانه ی خود برسد...
سرنوشت چاندی را با ناپدید شدن عشقش روهیت از زندگی اش ترک می کند. او با لالیت آشنا می شود و آنها با یکدیگر دوست می شوند تا اینکه روهیت در خانه او را می زند.