در پی ناپدید شدن ناگهانی یک خانواده از شهر شافر در ایالت داکوتای شمالی، انگشت اتهام به سوی یک کارگر مزرعه با اختلالات روانی نشانه می رود. این فیلم داستانی واقعی را به تصویر می کشد که بر پایه ی پرونده ی جنجالی چارلز بنون در سال 1931 بنا شده است.
در زندان، دو گروه از زندانیان خشن که قدرت خود را به رخ میکشند، در تقابل با تنها سرآشپز زندان که مجاز به حمل سلاح است قرار میگیرند. هر دو گروه به دلیل نفوذ پنهان خود مورد احترام هستند، اما از پادشاه زندان ناراضی هستند. این موضوع باعث تنش شدیدی در زندان شده است. در همین حال، کیچول، سرآشپز که گذشتهای غمانگیز دارد، وارد سلول زندان میشود و درگیری شدیدی بین دو گروه آغاز میشود. تنش در زندان به طور فزایندهای افزایش مییابد و رئیس زندان و رئیس بخش امنیت نیز در این درگیری دخیل میشوند. نبردی برای تعیین پادشاه واقعی زندان آغاز شده است.
آماندا به اجبار، وظیفهی مراقبت خاص از همکلاسی جدید خود، لارس، که مبتلا به سندرم داون است را به عهده میگیرد. این داستان برگرفته از کتاب پرفروش نروژی نوشتهی ایبن آکرلی است.
دو مامور نخبه که زن و شوهر هم هستند، برای نجات دخترشان از دست قاچاقچیان انسان، با خطرات و چالشهای زیادی روبرو میشوند و در این مسیر با گذشته خود نیز دست و پنجه نرم میکنند.
دینگ، بانوی کارآفرین، به دلیل توطئه کلاهبرداری به زندان میافتد. او برای حفظ بقای خود با بو متحد میشود تا در زندان با خواهر پو برای رهبری رقابت کند. ناگهان، وان، مجرم سابقهدار، برای بازپسگیری جایگاه خود به این نبرد میپیوندد.
در بیابان کالیفرنیا، دو دوست صمیمی که قبلاً رابطه نزدیکی با هم داشتند، در حال کمپینگ بودند که تکهای فویل عجیب و غریب پیدا میکنند که احتمالاً منشأ فرازمینی دارد. این کشف باعث ایجاد شکاف بین این دو دوست میشود.
این فیلم داستان دو خواهر دوقلو به نامهای آنا و زو را دنبال میکند. آنا با یک معاملهگر سهام آشنا میشود و او را مردی ایدهآل میداند، اما زو به او اعتماد ندارد و به دنبال کشف راز او میرود.
داستان زنی را روایت میکند که در کشمکش بین یک تاجر قدرتمند و یک رهبر باند برای یافتن هارد دیسکی که میتواند به عملیات اینترپل آسیب برساند، قرار میگیرد. این زن مجبور میشود از مهارتهای منحصر به فرد خود برای بازیابی هارد دیسک استفاده کند.
هامادا مکی یک فیلمنامه نویس مشتاق است و این منطقی است زیرا او با پدربزرگش، شویچی، که یک مینی تئاتر را در توکیو اداره می کند، زندگی می کند. ماکی با آرای کونیهید، کارمند یک شرکت پخش فیلم آشنا می شود و عاشق او می شود. ارتباط آنها با درخواست کونیهید از شویچی برای نمایش یک فیلم، یک فیلم مستند درباره کرهایهای ساکن ژاپن، بیشتر میشود. با نزدیک شدن به رویداد، مکی متوجه می شود که کونیهید در واقع یک کره ای نسل سوم زینیچی است و رابطه آنها به تدریج تغییر می کند.
سانه که شش سال پیش به دلیل عدم موفقیت در قتل همسر سابقش به زندان رفته بود، پس از آزادی با کنتا، یک جنگلبان، آشنا شده و ازدواج میکند. زندگی مشترک سانه و کنتا با ظهور همسر سابق سانه وارد فاز جدیدی میشود. سانه هنوز نتوانسته همسر سابق خود را فراموش کند و کنتا در مواجهه با این موضوع دچار مشکل میشود.
دیتا که هرگز تمایلی به مادری نداشته، ناگهان خود را در جایگاه مادرخوانده دو دخترِ معشوقه خود میبیند. تقابل خواستههای فردی آنها چالشهایی را به وجود میآورد و در این میان، داستانی پرمهر از تلاشهای یک خانواده غیرسنتی برای حفظ پیوندشان روایت میشود.
متیو، منشی بازنشسته بانک، با اکراه وارد عرصه سیاست در یک انتخابات فرعی میشود. این فیلم به بررسی پویایی ازدواج، عدالت و تحقق فردی در میان یک جامعه روستایی صمیمی میپردازد.
امی که از دیدن ارواحی مکرر رنج میبرد، برای یافتن مادرش که گم شده است، سفری از سنگاپور به ژاپن را آغاز میکند. در میان مناظر در حال تغییر، رویاها، ارواح و مادر گمشده امی، هویت واقعی خود را آشکار میکنند.