اطلاعیه
کاربر عزیز
درخواست فیلم و سریال باز شد. از پنل کاربری یا منو بالا درخواست خود را ارسال کنید.
آدرس جدید کانال تلگرام ما: @nightmovie_c
میباشد. لطفا به منظور اطلاع از آخرین اخبار و جدیدترین فیلمها و سریالها به آن منتقل شوید.
همچنین از این به بعد آدرسهای اختصاصی در صورت فیلتر شدن، در بات تلگرامی ما به شما به صورت شخصی ارسال میشود. لطفا از طریق
از طریق این لینک، اکانت خود را به تلگرام متصل کنید.
به منظور رفاه حال شما، کد تخفیف پاییزی
paeez
به مدت چند روز فعال شده است. لطفا نستب به خرید اقدام کنید.
مدیریت نایت مووی
مردی که از بخت و اقبال خوبی برخوردار نیست، همواره با شکستهای پیدرپی و ناکامیهای عاطفی روبرو است. او به دلیل رویکرد کمالگرایانهاش در عشق، موقعیتها را برای خودش دشوار میکند. سرانجام، در یک برخورد کاملاً اتفاقی، با کسی آشنا میشود که تمام معیارهای ایدهآل او برای عشق را دارد.
یک پرونده قتل در شهر هاتا، عدالت را به چالش میکشد. یک وکیل بلندپرواز به نام ویر، دفاع از این پرونده را بر عهده میگیرد و در دادگاه با اتفاقات غافلگیرکنندهای مواجه میشود.
خواهر و برادر، مگان و نوآ، به طور اتفاقی جسدی را در زیرزمین خانهی پدریشان پیدا میکنند که مدتهاست دفن شده. این کشف، آنها را به اعماق دنیای پر پیچ و خم جنایت و قتل میکشاند.
یک بوکسور بازنشسته با هدف کسب دوباره عنوان قهرمانی، تصمیم میگیرد برای آخرین بار به دنیای حرفهای بازگردد. تنها مانع پیش روی او، رسیدن به وزن قانونی است. به همین منظور، او در اتاقی در لاس وگاس، زیر نظر یک مربی بیاخلاق، یک برنامه کاهش وزن سخت و غیرمجاز را دنبال میکند.
پنج دوست به طور ناخواسته باعث یک تصادف رانندگی مرگبار میشوند. آنها برای فرار از عواقب این اتفاق، آن را مخفی کرده و با هم پیمان میبندند که این راز را برای همیشه نزد خود نگه دارند. یک سال بعد، گذشته دوباره به سراغشان میآید و آنها ناچار به مواجهه با یک حقیقت هولناک میشوند: شخصی از راز تابستان گذشتهی آنها باخبر است و برای انتقام، عزم خود را جزم کرده است.
داستان دربارهٔ مردی به نام کری است که پس از درخواست طلاق همسرش، اَشلی، به دوستانش، جولی و پاول، پناه میبرد، اما با ورود کری به زندگیشان روابط همهٔ آنها دچار مشکل میشود.
داستان در یک روستای آرام رخ میدهد؛ جایی که علاقه ساده و بیگناه یک پسر به یک نفر، باعث وقوع حوادثی غیرعادی میشود. مردم روستا معتقدند که این پسر با احساساتش، یک روح را نیز به روستا آورده است.
شیطان هیرانیاکاشیپ به دنبال انتقام از ویشنو است و خود را خدا اعلام میکند. پسرش پرالاد همچنان به ویشنو ارادت دارد. ویشنو در قالب نارسینها ظاهر میشود تا شیطان را شکست دهد و تعادل را بازگرداند.
لی یو-جین، دختری هجدهساله، با دشواریهای زیادی در زندگیاش دستوپنجه نرم میکند. مادرش پس از بارداری، خانه را با دوستپسرش ترک میکند و او را تنها میگذارد. یو-جین برای تأمین هزینههای زندگی، در یک پیتزافروشی مشغول به کار پارهوقت میشود. این کار به او فرصت آشنایی با افراد جدید را میدهد و آرامش و ثبات را به زندگیاش بازمیگرداند. با این حال، رابطهی پرفرازونشیب او با مادرش و گرفتار شدن در یک مثلث عشقی، چالشهای جدیدی را پیش رویش قرار میدهد.
سونا، جیسو و بومی که هر کدام داستانهای متفاوتی دارند، در یک سفر ناگهانی برای بازدید از آرامگاه والدین جیسو، دچار تصادف رانندگی میشوند. این سه نفر شب را در مکانی ناآشنا میگذرانند و از رازهای یکدیگر باخبر میشوند.
در دنیایی پسا آخرالزمانی که قحطی بیداد میکند، خانوادهای کشاورز و سیاهپوست اهل کانادا، که نسلشان به مهاجران جنگ داخلی آمریکا میرسد، از مزرعه و دارایی خود در برابر آدمخوارانی که قصد تصرف منابعشان را دارند، محافظت میکنند.
«هفتاد و هفتمین جوایز سالانه امی پرایمتایم» (The 77th Annual Primetime Emmy Awards) یک مراسم معتبر در زمینه تلویزیون است که هر سال برگزار میشود. این مراسم، بزرگترین جوایز تلویزیونی در آمریکا به شمار میرود و به بهترین برنامهها و افراد در تلویزیون ساعات پربیننده (Primetime) در ایالات متحده اهدا میشود.مراسم امسال در تاریخ ۱۴ سپتامبر ۲۰۲۵ در سالن Peacock Theater در لسآنجلس برگزار شد. کمدین معروف، نیت بارگاتزه، مجری این رویداد بود.
داستان دربارهی یه نوجوان دردسرساز به اسم «یه زیجیه» هست که برای جلب توجه، وانمود میکنه مریضه و بعد متوجه میشه این کار میتونه برایش فرصتهای جدیدی ایجاد کنه.
یک واسطهی حرفهای که برای برقراری ارتباط مالی میان شرکتهای فاسد و افرادی که آنها را تهدید به افشا میکنند، پاداشهای کلان دریافت میکند، ناگهان قوانین حرفهای خودش را زیر پا میگذارد. این اتفاق زمانی میافتد که یکی از مشتریانش برای حفظ جان خود از او درخواست کمک و حمایت میکند.
در یک شهر کوچک در داکوتای جنوبی، زمانی که یک پیراهن نادر از پیراهنهای روح لاکوتا وارد بازار سیاه میشود، سرنوشت افراد طرد شده و غریبههای محلی بهشدت و به شکلی خشونتبار به هم گره میخورد.
گروهی از مردان و زنان جوان که به عنوان کارگر فصلی در یک کارخانه قند کار میکنند، با وحشتی از قلمرو شیاطین که کارخانه در آن واقع شده، روبرو میشوند. آنها باید علت خشم شیاطین را قبل از اینکه این وحشت به زندگیشان پایان دهد، پیدا کنند.