در سال ۱۹۸۵، قتل یک ابرقهرمان تحت حمایت دولت، همکاران قانونشکنش او را از بازنشستگی بیرون میکشد و آنها را به سمت معمایی میکشاند که زندگی شخصیشان و حتی جهان را تهدید میکند.
ادی و ونوم تحت تعقیب هر دو دنیای خود قرار دارند و با نزدیک شدن دام، این زوج مجبور به اتخاذ تصمیمی سخت و ویرانگر میشوند که به رقص ادی و ونوم پایان خواهد داد.
در ۲۴ آگوست ۱۹۸۱، لاریسا و ولادیمیر ساویتسکی، زوج جوانی که تازه زندگی مشترک خود را آغاز کرده بودند، سوار بر هواپیمای مسافربری آن-۲۴، عازم سفری هوایی از کومسومولسک-آن-آمور به مقصد بلاگووشچنسک شدند. اما ۳۰ دقیقه مانده به فرود، در پی برخورد با هواپیمای دیگری، این هواپیما در ارتفاع بیش از ۵ کیلومتری از سطح زمین به تکههای کوچک خرد شد. در آن لحظه...
اسکای رایلی، ستاره جهانی پاپ که قرار است تور جهانیاش را آغاز کند، شروع به تجربه رویدادهای ترسناک و غیرقابل توضیح میکند. با افزایش وحشتها و فشارهای شهرت، اسکای مجبور میشود با گذشتهاش روبرو شود.
این فیلم روایتی عمیق و سرشار از احساسات از روزگار همراهی فیلمساز با پدرش است. داستانی که هم از دلِ تجربههای شخصی او برمیخیزد و هم با نگاهی موشکافانه و بیطرفانه روایت میشود. همچون یک عشق پایدار، انتخابی برای زندگی و شیوهای خاص از بودن در جهان.
داستان زندگی لی میلر، عکاس سرشناس آمریکایی، که از یک مدل مشهور به یک خبرنگار جنگی تحسینشده برای مجلهی ووگ در طول جنگ جهانی دوم تبدیل شد، داستانی جذاب و پر فراز و نشیب است.
یاناجیدا کاکونوشین، سامورایی نامداری بود که به سبب اتهامی ناروا از خانه خود رانده شد و ناچار شد همراه با دخترش کینو، روزگار سختی را در فقر و تنگدستی بگذراند.
داستانی که در آن دو دوست برای اولین بار در 11 سالگی یکدیگر را ملاقات می کنند و مدت 14 سال را با هم صمیمی طی می کنند و تجربیات خود را در دوستی و عاشقی به اشتراک می گذارنند...
مانک، یک کارآگاه باهوش که از اختلال وسواس فکری-عملی رنج می برد، برای حل یک پرونده آخر بازمی گردد. این پرونده مربوط به عروسی نامزدش، مولی، روزنامه نگار است...
شیو چینگ در حالی که سعی می کند خواهرش را از چنگال فاهای آزاد کند، از شهر دیستوپیایی عبور می کند و با مردی مرموز آشنا می شود که نمی تواند گذشته خود را به یاد بیاورد...
داستان پیدایش اُپتیموس پرایم و مگاترون، دو رباتی که بعدها به دشمنان سرسختی بدل شدند، اما روزی دوستان صمیمی و برادرانی بودند که سرنوشت سیاره سایبرترون را برای همیشه دگرگون کردند، هنوز ناشناخته مانده است.
آرتور فلک، که در حرفه کمدی توفیقی نیافته بود، در بیمارستان روانی آرکهم به سر میبرد. در آنجا با زنی به نام هارلی کویین که عشق زندگی او میشود، ملاقات میکند. فلک پس از آزادی از بیمارستان، به همراه هارلی، سفری عاشقانه اما پرماجرا و در نهایت ناگوار را آغاز میکنند.