رودریگو دیاز د ویوار، که تاریخ او را با نام اِل سید کمپادور می شناسد، شخصیتی مهم برای درک قرون وسطی است. افسانه او در طول قرن ها دوام آورده تا به اسطوره تبدیل شود. در این مستند شخصیت او را به عنوان یک رهبر نظامی، یک مزدور یا قهرمان شکست ناپذیر در صد نبرد و همچنین به عنوان یک مرد، با فضایل و همچنین با نقص هایش کشف خواهیم کرد...
در خانه خانوادگی، چهار کودک گذرگاهی به دنیایی دیگر پیدا می کنند. این کودکان که در پادشاهی "کِیوهِروس"به دام افتاده اند، برای بازگشت به خانه با نیروهای تاریک، جانوران و نگهبانان روبرو می شوند...
سامیر و نارگیس پس از غلبه بر همه مشکلات، وقتی ناندینی کوچک وارد زندگی آنها می شود و خانواده آنها کامل می شود، پرتویی از آفتاب را پیدا می کنند. اما شادی آنها کوتاه مدت است...
استندآپ کمدین تایلندی، اودوم تافانیچ، به صحنه مرکزی بازمی گردد و از همه چیز، از معاینات پروستات گرفته تا مراسم تشییع جنازه - با ذکاوت خاص خود، ناله می کند..
یک مرد مجرد سرسخت بازیگری را استخدام می کند برای اینکه نقش نامزدش را بازی کند تا آخرین آرزوی مادر در حال مرگش را برآورده کند و سعی کند از حذف او از وصیت نامه اش جلوگیری کند...
جِروم به امید یافتن قاتل مادرش یک پلیس خیابانی می شود و در عین حال سعی می کند هویت خود را از طریق عشق پیدا کند. او بعداً متوجه میشود که نه تنها مادرش از او غافل شده بلکه رازهایش را نیز حفظ کرده است...
مرد جوانی در آپارتمانش با انبوهی از شیاطین که بیرون درب خانه اش کمین کرده اند ، گیر افتاده است، او باید راهی برای زنده ماندن در شب و فرار از آپارتمان 213 پیدا کند...
ده سال پس از مستند خانه (2009)، یان آرتوس برتراند، با این مستند ، به زندگی و پنجاه سال تعهد خود نگاه می کند. این شخصی ترین داستان اوست و داستان طبیعت و انسان را روایت می کند...
فیلمی که به طرز ماهرانه ای دنیای داستان و مستند را در هم می آمیزد تا این پرتره از مردی شکسته را به تصویر بکشد که با وسواس به دنبال رستگاری شخصی و حرفه ای است در دنیایی که بسیاری از نزدیکان او فکر می کنند او دیوانه است...