این فیلم داستان زندگی دیوید کاپرفیلد از دوران کودکی تا بزرگسالی را روایت می کند و ماجراجویی های او، دوستان و دشمنانی که در طول زندگی اش با آن ها مواجه شده است را به تصویر می کشد.
جردن شخص بانفوذ و بزرگی در حوزه تکنولوژی است که دستیارش ایپریل و همچنین تمام کارمندانش را به شدت عذاب می دهد. این آزار و اذیت ادامه پیدا می کند تا اینکه درست قبل از یک ارائه فوق العاده مهم، او به طور جادویی و با همان افکار و رفتار به 13 سالگی خود باز می گردد. جردن که اکنون تنها یک دختر 13 ساله است و هیچ کس او را نمی شناسد، باید بیشتر از هر زمان دیگری به ایپریل متکی شود. اگرچه ایپریل به جردن کمک می کند اما با او درست مانند یک دختر بچه 13 ساله که دارای مشکلات رفتاری است و باید آن ها را اصلاح کند، برخورد می کند…
یک فضانورد ناسا که سالها پیش بازنشست شد تا بتواند مزرعه خانوادگی خود را نجات دهد ، هرگز رویای سفر به فضا را رها نکرده است و با وجود تهدیدهای دولت برای متوقف کردن او ، به دنبال ساخت موشک خود است.
3 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین 4 جایزه و نامزد دریافت 16 جایزه دیگر.
قرن بيست و سوم.خبرهاي رسيده از مقر فرماندهي استارفليت در سن فرانسيسکو، حاکي از هجوم نيروهاي عظيم ابري شکلي به سوي زمين است. «فرمانده کرک» (شاتنر) فرماندهي سفينه ي قدیمي اينتر پرايز را براي مقابله با اين هجوم به عهده مي گيرد...
1 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین 2 جایزه و نامزد دریافت 17 جایزه دیگر.
«هنک دیرفیلد» کهنه سرباز جنگ ویتنام پیامی از طرف ارتش مبنی بر بازگشت پسرش از عراق و سپس ناپدید شدنش دریافت می کند. هنک که یکی دیگر از پسرانش را سال ها قبل از دست داده، این بار برای یافتن دومی عازم محل خدمت وی می شود. در آنجا با مراجعه به بخش گمشدگان اداره پلیس متوجه می شود که تشکیلات پلیس قادر به کمک به او نیست، چون تحقیقات در مورد پرسنل نظامی فقط بر عهده ارتش است. اما اصرار او و اینکه نظامی ها در حال مخفی کردن چیزی هستند، توجه کارآگاه «امیلی سندرز» را جلب می کند. پس از یافته شدن جسد تکه تکه شده «مایک دیرفیلد» ارتش با اعلام اینکه جسد در محدوده منطقه نظامی یافته شده، پرونده را از دست سندرز خارج می کند. اما پرس و جو از افراد محلی توسط هنک دیرفیلد که موفق شده موبایل پسرش را از کمد وسایل وی در پایگاه کش برود، او را به سوی سرنخ هایی هولناک درباره چگونگی مرگ پسرش راهنمایی می کند...
ظهور لیکانها، حکایت از داستانی در قرون وسطی دارد که در آن دو دسته اشرافی خون آشامان و لیکانها با یکدیگر درگیر می شوند، یک مرد جوان از لیکانها بنام «لوشن» (شین) در مقابل رهبر قدرتمند خون آشامان به نام «ویکتور» (نایی) بپا می خیزد و او در این راه از عشق پنهانیش «سونجا» (میترا) که یکی از خون آشامان است یاری می طلبد اما...
داستان فیلم درباره والدینی میباشد که در حال حاضر با مشکلات مالی بسیاری دست پنجه نرم میکنند. اوضاع آنها زیاد خوب نیست و نمیخواهند که دخترشان نیز از این موضوع بویی ببرد...
بر اساس داستانی واقعی، فرانسیسک بویکس زندانی اسپانیایی در اردوگاه کار اجباری اتریش زندانی است و تلاش می کند تا مدارک جنایات وحشتناکی را که پشت دیوارهای اردوگاه اتفاق می افتد جمع اوری و ذخیره کند...
یک نگهبان امنیتی کلوپ شبانه به نام لوکاس در سن پنجاه سالگی میبایست با مشکلات و دردسرهای فروانی که در زندگیش رخ میدهد مبارزه کند تا بتواند فرزند هشت سالهاش را به درستی بزرگ کند…
یک کارمند کارخانهی اسلحهسازی، متوجه میشود که نوعی نوشیدنی انرژیزا باعث شده همکارانش تبدیل به زامبی شوند، اما بسیار متفاوتتر از آن چیزی که معمول است و…
سه کشیش برای جشن سالگرد یک رویداد دورهم جمع میشوند. تجربیات و انگیزه های هر کدام از آنها برای خدمت به عنوان کشیش بسیار متفاوت است و خیلی زود آنها با چالش های جدیدی مواجه می شوند که...