گروهی از بازدیدکنندگان که برای تماشای ارواح به یک ایستگاه رادیویی متروکه رفتهاند، ناخواسته روحی خفته را بیدار میکنند. آنها در ساختمان به دام افتادهاند و باید پیش از آنکه نیروهای ماوراءالطبیعه جانشان را بگیرند، راه نجاتی پیدا کنند.
پس از اینکه همسرانِ گروهی از مردان متأهل مجذوب و شیفتهی یک سریال دنبالهدار تلویزیونی پخش شده از شبکههای کابلی میشوند، این مردان با یکدیگر همپیمان میشوند.
پس از آنکه بابا اسمورف به اسارت رازمِل و گارگامل، دو جادوگر بدجنس، درمیآید، اسمورفت برای نجات او، اسمورفها را در مأموریتی به دنیای حقیقی هدایت میکند.
کماندوهای نیروهای ویژه در میانه یک عملیات، به طرز مرموزی توسط یک سفینه فضایی ربوده میشوند. آنها پس از به هوش آمدن، خود را در موقعیتی مییابند که باید برای بقا در برابر یک نژاد بیگانه بیرحم مبارزه کنند.
لیوبا پس از فرار از همسرش، در یک خلوتگاه مرموز با دوستانش درگیر آیینهایی سورئال و کشف رازهای تاریک میشود که او را در برابر دو راهی وحشتناکی قرار میدهد: فرار یا پذیرش سرنوشتی شوم.
یک نیروی جوان گارد مدنی اسپانیا به صورت مخفیانه در گروه جداییطلب باسک (ETA) نفوذ میکند و طی بیش از ده سال، مخفیگاههای این گروه را در جنوب فرانسه پیدا و شناسایی میکند.
در پی تبدیل شدن یک اختلاف جزئی میان دو همسایه در فلوریدا به یک رویداد مرگبار، تصاویر دوربینهای پلیس و مصاحبهها، عواقب قانون بحثبرانگیز «حق دفاع بدون عقبنشینی» این ایالت را روشن میکنند.
در ماه مه سال ۲۰۲۰، رویارویی میان کلانتر و شهردار شهری کوچک در ادینگتون، واقع در نیومکزیکو، به یک بحران جدی منجر شد. این تقابل به حدی بالا گرفت که ساکنان شهر در مقابل یکدیگر قرار گرفتند و شکاف عمیقی در جامعه محلی ایجاد شد.
نیک بیانکو که به جرم ضرب و شتم یک سال را در زندان گذرانده است، پس از آزادی تصمیم میگیرد دوباره به معشوقش بپیوندد. اما به زودی درمییابد که او دل در گرو مردی به نام چستر دارد که اتفاقاً افسر ناظر آزادی مشروط خود نیک است.
داستان صمیمانهای از عشقی که میان دو نفر با پیشینههای کاملاً متفاوت شکوفا میشود. هنگامی که آنها با چالشهای شخصی و مقاومتهای اجتماعی دست و پنجه نرم میکنند، ارتباطشان به چیزی استوار و متزلزلنشدنی تبدیل میشود. آنها با هم ثابت میکنند که عشق هیچ مرزی نمیشناسد و میتواند واقعاً زندگیها را برای همیشه دگرگون کند.
دکتر شیام، روانپزشکی الهامگرفته از جنگجوی مهابهاراتا (بارباریک)، در جستجوی نوهاش نیدی که ناپدید شده، با یک پلیس همکاری میکند. این جستجو، او را وارد مسیری میکند که با دو مرد (رام و دِو) که در پی کسب درآمد سریع هستند، برخورد میکند.
زمانی که کبیر دهلیوال، یک مامور مخفی، متهم به خیانت به کشورش میشود، اوضاع پیچیده میگردد. در این میان، ویکرام که همدورهای سابق او بوده، مأموریت پیدا کردن کبیر را بر عهده میگیرد.
کابوسهای شبانهٔ مایکی زمانی به واقعیت تبدیل میشوند که مادرش شروع به نشان دادن علائم تسخیر شیطانی میکند. آنچه او در شرف تجربه کردن است، تا پایان عمرش او را آزار خواهد داد و جان بیشماری را در نسلهای آینده خواهد گرفت.
در پی وقوع یک نزاع اجتماعی، افرادی که به جادوگری متهم شده بودند، بدون آنکه فرصت دفاعی یابند، به قتل رسیدند. این واقعه، آشوب و هرج و مرج گستردهای را در پی داشت.
مردی که به تازگی اعتیاد را ترک کرده، به دلیل یک مشکل اورژانسی دندان در شب کریسمس، با دندانپزشک مسنتر خود آشنا میشود و با گشت و گذار در شهر بالتیمور، رابطهای عاشقانه و ناگهانی میان آنها شکل میگیرد.
رابطهٔ نیک و نوآ در اوج خود با چالشی بزرگ روبرو میشود که آیندهٔ آنها را به محک میگذارد. پرسش اصلی این است که آیا با وجود علاقهٔ زیاد، عشق و بخشش برای غلبه بر مشکلات گذشته و حفظ رابطه کافی خواهد بود یا خیر.