1 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین 1 جایزه و نامزد دریافت 2 جایزه دیگر.
سال ۱۹۴۳، اوج جنگ جهانی دوم. هواپیمای “سرهنگ جوزف ل.رایان” (سیناترا)، خلبان نیروی هوایی امریکا سرنگون می شود و او را به اردوگاه اسرا در ایتالیا می برند. در آن جا “رایان” عملیات فرار ۶۰۰ زندانی انگلیسی و امریکایی را رهبری می کند.
2 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین 1 جایزه و نامزد دریافت 2 جایزه دیگر.
آلن یک دانشجو در مرکز پاسخگویی به تماس های بحرانی است که تماسی از یک زن در حال خودکشی دریافت میکند. آلن سعی میکند با بیرون کشیدن اطلاعات از او و سرگرم کردنش او را از خودکشی منصرف کند...
در یکی از شهرستان های کوچک ایتالیا، بیوه ای نابینا (گراچه) با چهار فرزندش، »اگوستو« (ماسه)، »لئونه« (ترولیو)، »الساندرو« (کاستل) و »جولیا« (پیتاگورا«، زندگی می کند. در خانواده، تنها »اوگوستو« کار می کند و نامزدی به نام »لوچیا« (مک نیل) دارد. بقیه به صرع دچار هستند و زندگی پر تنشی دارند.
2 مرتبه نامزدی جایزه .گلدن گلوب. همچنین 6 جایزه و نامزد دریافت 7 جایزه دیگر.
یک روز 'نانسی' در حالی که چمدان به دست داشت از قطار لندن پیاده می شود و به دنبال "YWCA" می گردد. از آن طرف مردی بنام کالین با کمک دوستش سعی در بهتر کردن نحوهی ارتباط برقرار کردنش با زنان است. نانسی و کالین به طور اتفاقی یکدیگر را ملاقات میکنند و...
فیلم داستان "تموجین" پسر خجالتی مغول را روایت می کند که در قرن سیزدهم تبدیل به رهبر بزرگ مغولها "چنگیز خان" می شود.او تمام قبایل مغول را متحد کرده و هند،چین،ایران،کره و مناطقی از اروپا را تصرف می کند...
در زمستان سال 1944 نیروهای متفقین خود را اماده یورش به آلمانها در آستانه سال جدید می کنند.برای جلوگیری از این اتفاق “هیتلر” دستور حمله ای همه جانبه برای پس گیری فرانسه و بدست آوردن بندر بزرگ شهر را صادر می کند.فیلم این تقابل را از دید افسران اطلاعاتی آمریکا و فرماندهان آلمانی روایت می کند…
یک مرد متوهم معتقد است که بزودی میمیرد بنابراین نقشه هایی برای همسرش میکشد، اما غافل از اینکه همسرش از موضوع خبردار می شود و سوء تفاهم به وجود می آید...
برنده 5 جایزه اسکار. همچنین 15 جایزه و نامزد دریافت 17 جایزه دیگر.
مری پاپینز با چتری از ابرها پایین می آید تا نگه داری از “جین” و “مایکل” بچه های آقا و خانم “بنکس” را به عهده بگیرد. اما او یک پرستار بچه ی معمولی نیست…
بساز بفروشى به نام » ادواردو نوتولا « ( استایگر ) و گروهى تاجر که اعضاى جناح راستگراى شهردارى ناپل هم هستند، نقشهى شهرسازى را جورى طرح کردهاند که گسترش شهر به سمت زمینهاى خودشان در شمال شهر باشد؛ اما کمى بعد با فروریزى ساختمان کهنهاى در محلهاى فقیرنشین، اوضاع شکلى دیگر به خود مىگیرد.
گروهی متشکل از چند پسر در یک جزیره سرگردان هستند.آنها که رها شده اند تا با یکدیگر کنار بیایند،باید مسئولیتهای یک فرد بالغ را به عهده بگیرند حتی اگر آمادگی اش را نداشته باشند.در این بین آنها به دو گروه تقسیم می شوند،گروه "رالف" می خواهد برای خود سرپناه ساخته و غذا جمع آوری کند در حالیکه گروه "جک" قصد شکار و خوشگذرانی دارد...