«جیک وایلدر» بعد از بهم زدن رابطه با دوست دخترش، با دوستانش شرط می بندد که می تواند یک دختر زشت بنام «جینی بریجز» را تبدیل به ملکه مجلس رقص دبیرستان بکند و …...
«مایکل بلو بری» از خانواده اش طرد شده است و به همراه عموی خشن اش زندگی می کند. بعد از یک درگیری او در بیابان بی جان رها می شود. آپاچی ها او را پیدا می کنند و ...
در سکوت اعماق دریا در دوران جنگ جهانی دوم،یک زیردریایی آمریکایی به ماموریت عادی نجات می رود.اما برای خدمه زیردریایی این ماموریت سفری به درون دیوانگی و توهم است…
یک تاجر تصمیم می گیرد اجزای یک حادثه که منجر به مرگ همسرش شد و جعبه ای اسرارآمیز برای او به جای گذاشت که می تواند هیولاها را احضار کند را کنار هم بگذارد و...
در مورد دختر ناشنوایی است که خیلی به خودش سخت می گیره و در این حین یه نفر رو به عنوان دستیار و به پیشنهاد رئیسش پیش خودش استخدام می کنه که از قضا ایشون هم آدم تبهکاری هست ولی ...
دختر نوجوانی به همراه خانواده اش به خانه ای دورافتاده نقل مکان می کند اما متوجه می شود که خانه جدید آنها گذشته ای وحشتناک داشته و خانواده اش را تهدید به نابودی می کند…….
هویان سوی چین (جت لی) استاد هنرهای رزمی و مامر پلیس چین برای همکاری با پلیس فرانسه، وارد پاریس می شود. ولی ناگهان با توطئه ای که همکار فرانسوی او (چکی کاربو) تدارک دیده شده بود، روبرو می شود …
«آرون هالام» (دل تورو) يکي از قابل ترين مأموران ارتش امريکا، سال ها پس از سوء قصد موفقش به جان يکي از جنگ سالاران صرب در «کوسوو»ي اواخر دهه ي 1990 گرفتار خاطرات وحشتناکي از ويراني و مرگ است. او که به جنگل هاي شمال غرب امريکا پناه برد، شکارچياني را که قدم در قلمرويش گذاشته اند، مي کشد. مأموران FBI نيز براي دستگيري او چاره اي نمي بينند جز اين که از استاد سابقش، «ل.ت. بانم» (جونز) کمک بگيرند...
سال، 1951 «پیتر اپلتن» (جیم کری) ، فیلم نامه نویس فیلم های رده ی «ب» هالیوود، در فهرست سیاه کمیته ی فعالیت های ضد امریکایی سناتور مکارتی قرار گرفته است. او با اتومبیلش از بالای پلی در خارج شهر به رودخانه سقوط می کند و سپس در حالی که گذشته ی خود را فراموش کرده روی ماسه های ساحلی به هوش می آید. پیرمردی او را پیدا می کند و به لوسن، شهری در آن نزدیکی می برد. در لوسن «اپلتن» را با جوانی که در دوران جنگ جهانی دوم ناپدید شده، عوضی می گیرند و ...
گروه "شرکت معماها" که اعضای آنها فرد ، دافنه ، ولما ، شگی و يک سگ به اسم اسکوبی است و کارشان قبلاً حل معماهای جنايي و تبه کاری بوده مدت دو سال است بخاطر اختلافات از هم جدا شده اند . تا اينکه هر کدام جداگانه دعوت نامه ای می کنند تا برای گذراندن تعطيلات بهاری به جزيره اسپوکی بروند...…
«الکس» (استيلر) و «نانسي» (باريمور) وقتي باخبر مي شوند که قسمت پايين يک دوپلکس قديمي خالي شده، هر دو فکر مي کنند آن چه را دنبالش بوده اند، يافته اند. اما خيلي زود پي مي برند که آپارتمان يک عيب بزرگ دارد که فکرش را نکرده بوده اند: همسايه ي طبقه ي بالاشان، «خانم کانلي» (اسل)، زني مسن است که از زندگي شان جهنمي مي سازد.....
“جسیکا استین” مجرد،موفق،روزنامه نگار و عضو یک خانواده یهودی است که در نیویورک زندگی می کنند.اما وقتی با زنی آشنا می شود متوجه می شود که خود و احساسش را به خوبی نمی شناخته…